شناسه خبر : 111896
شنبه 16 تير 1403 , 12:37
اشتراک گذاری در :

دور دوم انتخاب ونگاهِ اجمالی به کلیسای گوگل

اهل سیاست و جامعه‌شناسان؛ در بررسی علل «برآورده نشدن حد توقع و خلاف پیش‌بینی‌ها » نقش کلیسای گوگل را بیش از عوامل دیگر برجسته می بینند....

فاش نیوز - اهل سیاست و جامعه‌شناسان؛ در بررسی علل «برآورده نشدن حد توقع و خلاف پیش‌بینی‌ها » نقش کلیسای گوگل را بیش از عوامل دیگر برجسته می بینند.

ملتی بزرگ با رهبری آگاه و فرزانه، به خوبی منطق درونی و آینده ی تمدن تکنیکی و زباله های کژ اطلاعات آن را که سراسیمه نسل نوظهور را از رسیدن به مقصدی والا بازمی دارد؛ دریافته و می داند که دیجیتالیسم چه در آستین دارد.

 تمدن تکنیکی به سوی فاجعه ای قریب الوقوع ره می پیماید «این تمدن رودخانه ای است که به انتهای خود نزدیک می شود؛ همه از هم اکنون گوش به زنگ موسیقی فرداهایند؛ اما چرا چنین فاجعه ی قریب الوقوعی رخ خواهد داد؟ زیرا ارزش های برتر بی قدر شده اند! (شایگان؛ افسون زدگی جدید، ص 253)»

«این داستان را از هم اکنون می توان بر خواند؛ زیرا ضرورت، خود، در اینجا دست در کار است. آینده ای چنین، با صد نشانه از هم اکنون گرم گفتار است؛ از بهر آهنگ همین آینده، هر گوش از هم اکنون تیز می باشد... (نیچه؛ اراده ی قدرت، ص20)»

  از این روست که علی رغم بر آمدنِ " لیگِ به ظاهر مقدس" ازکلیسای گوگل، و گسترش سایبان دروغین آن! ایران پژوهان آزاد اندیش، رؤیایی را که ابلیس دیجیتال، در برهوت فرهنگ امریکا برای آینده ی "گُل های خندان " در سر می پروراند، را به حول و قوه ی الهی؛ برای نسل نوظهور به درستی تعبیر خواهد کرد.

اساسی ترین قدم" اجتماع شوق انگیز پای صندوق‌های رأی" می باشد که «مایه ی آبرو و سربلندی نظام» خواهد بود و موجب توانایی بیش از پیش در «تحقق اهداف والا برای سر افرازی و بالندگی در قلمرو این مرز پر گهر و پیگیری اهداف در مجموعه امتداد راهبردی کشور» خواهد شد.

به راستی که فهم درست و دقیق  از یک جهان فرصت! امری بسیار بسیار مهم است.

هرچند مهمترین تفاوت جهان کنونی با دنیای پیشا دیجیتال، این است که بخش قابل توجهی از نسل نوظهور؛ بر اثر" تأثیر اثیری القائات فضای مجازی" پذیرفته اند که  تحول دیجیتال حرف اول را خواهد زد؛ اما زمزمه ی همیشگی جوانان فهیم و بافراست و هوشمند در این مرز و بوم همواره این بوده است:

چو ایران نباشد تن من مباد...

لشگریان ابلیس دیجیتال در آن ورآب؛ فضای مجازی را کاملا اشغال کرده اند تا شاید؛ پس فردا! ورود ناگهانی جامعه ی ایران اسلامی به مرحله ای حاد از تاریخ سیاسی و اجتماعی؛ را به هم تبریک بگویند!

درست است که سایه ی لجام گسیختگی و عطش سرمایه سالاری بر اساسی ترین مسائل یعنی خوراک، پوشاک، مسکن گسترده شده و

 « ما امروز در جامعه ی بازاری به سر می بریم، رفتار و ارزش های ما به طور مستقیم یا غیر مستقیم عمدتا به واسطه ی مقتضیات بازار  شکل گرفته» و در گفتارهای سیاسی و اقدامات اجتماعی؛ "متفکران پر بار" به تعبیر« شافاک »«کمتر صراحت دارند و غالبا در لفافه هستند. (فرزانگی در عصر تفرقه، ص 30)»

اما چنان که  از"دیدِ ابدی و بالای بالکن دیجیتال " به آن ور آورآب بنگریم؛ تکا پوی عجیبی را در سوداگران بازار اندیشه مشاهده می کنییم. آن سوداگران که ادب ماه محرم را نیز رعایت نخواهند کرد! در تدارک "سوروساتِ جشن خیالی" در روز شنبه اند!

 هرچند نتیجه ی آن دَوَندگیِ  عجیب و غریب، ممکن است تمام پیش بینی ها را برهم بزند و امری بسیار خطرناک را تدارک ببیند؛ اما نباید دست روی دست گذاشت و صرفا نظاره  نشست!

همان طور که آن سوداگران در این فضای بسیار پیچیده و مسئله و ساز؛ نقش مهم و کارساز شبکه های اجتماعی نسبت به تعیین جهت و سمت و سوی افکار عمومی را به خوبی شناخته و علی الخصوص برای تأثیرگذاری معنا داربر انتخاب فردا، چهار اسبه می تازند؛ اما هرچند دیر ولی باید از "زاغه های سنتی تبلیغ" بیرون آمد و با دفاع جانانه از گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی، به دکتر سعید جلیلی؛ دانش آموخته ی دکتری علوم سیاسی، رأی داد.

 در این صورت؛ غفلت مزمن از نقش موتور های جستجویی که با سرمایه ی شرکت های تبلیغاتی کار می کنند و دقیقا می فهمند منظور سوداگران بازار اندیشه در کلبه ی الکترونیک چیست؟ و همان چیزی را که آنها می خواهند در اختیاربخش جوان جامعه ی ایران اسلامی  قرار می دهند، تا حدودی درمان خواهد شد.

ضرروت علاجِ این غفلت!!! وقتی بیش از پیش آشکار می شود که مشاهده کنیم چگونه آتش افروزان سیاسی، در کانال های یوتیوب و شبکه های اجتماعی و... با صدای بلند نطق می کنند و داد و بیداد راه می اندازند، و با شارلانی می کوشند هرطور شده حرفشان را به کرسی بنشانند.

پدیداری ظرفیتِ تأثیر شارلاتانیسم رسانه ای بر نا خود آگاهِ نسلی که به قول«نیکلاس کار» «در میان رایانه ها بالیده و بزرگ شده و بلند پرواز، باهوش و دچار وسواس در باره ی کار آمدی اسن!( اینترنت با مغز ما چه می کند،ص 299)»...

 و توانایی و هنرِ لاپوشانیِ آن "مفسر باشی ها" که بسیار زیرکانه و ماهرانه برای فروش سیاست؛ حتی به مخاطبانی که « چندان علاقه‌ای به موضوع‌ ها و سیاست ‌ها ندارند، (هیوود؛ سیاست، ص300)» و یا  بخشی از مردم،که مایل به« گلاویز شدن با مسائل پیچیده ی حکومتی»  نیستند، باشد برای مجالی دیگر...

 اما با تأکید باید گفت، مع الاسف تاکنون در فراهم نمودن موجبات سوء تفاهم، در مورد «کارکردهای گوناگون ماشین سیاسی» موفق عمل کرده اند! پر واضح است که هرگاه یک باور؛ حکم عقلِ سلیمِ  بخش بزرگی از جامعه را بیابد، تبدیل به ایمان می شود.

« مذهبِ جاری، در چاردیواری کلیسای اعظمِ اینترنت، و مجتمع گوگل» با خلق  فضایی از پیوند  فرهنگ های گوناگون در یک گذرگاهِ هزار پیچ! که «از یک سو به وسیله ی کسانی محاصره شده که خواهان آزادی بسیارند...(هابز؛ لویاتان، ص 67)» و از سوی دیگر ابلیس دیجیتال با قدرت رسانه، بر آن احاطه یافته! به سلامت عبوردادن ماشین سیاسی فقط و فقط با التزام عملی به ولایت فقیه و گوش سپاری با گفتمان اسلام سیاسی امکان پذیر است.

از تجارب بی شمار؛ دو مورد بر تارک مطالعات مرتبط با اندیشه و اجتماع، می درخشد:

  1. عبور از حکومت ناروای طاغوت و بنیان گذاری جمهوری اسلامی
  2. عبور از غائله های اوایل پیروزی و دوران مرد آزمایی 8 ساله ی دفاع مقدس

درست است که دوران حاضر را "عصر سرعت، سادگی و نگاه های اجمالی" نامیده اند؛ و"انسان نو"  وقت و صبرِ کافی برای پاسخ های طولانی ندارند؛ اما بدون توضیح و "شناختِ ماهیتِ مرجعیتِ سیاست" نمی توان تحلیل دقیق از شرایط امروز جامعه ی ایران اسلامی ارائه کرد.

 "نقش نیروی اجتماعی و شأن مرجعیت سیاسی" برای ایران پژوهان، از این رو مهم است که «آنان باید پایه هایی را که سیاست بر روی آنها بنا شده است، به خوبی بشناسند، وبدانند سیاست هایی که قرار است تدوین شود، بر کدام پایه های ارزشی و هنجاری بنا می گردد.(ملک محمدی؛ مبانی و اصول سیاست گذاری عمومی، ص57)»

فهمِ  این فضای زیستمانیِ مدرن بسیار ضروری است، چرا که زندگی در زیر پرچم نا راستی ای که ابلیس دیجیتال در برهوت فرهنگ غربی بر افراشته، بسیار هراس انگیز است.

تأکید بر نقشه نگاری از تحول حکمرانی دینی از این رو حائز اهمیت است که:

                  اولا: ساختار سلیقه و سبک زندگی در چار دیواری مجتمع گوگل طراحی می شود

                  ثانیا: انگار سامانه ی تفکر و اسباب و ابزار و ایضا اندیشه سازان در تعطیلات تاریخ بسر می برند

بنابراین؛  راهکار کاربردی؛ گوش سپاری به پند سخنگوی  وجدان ایرانی است:

مصلحت دید من آن است که یاران همه کار

بگذارند و سر طره ی یاری گیرند

سخن آخر این که به قول معروف، آزموده را آزمون خطاست.

 درک جهان کنونی و ترسیم نقشه ی راه آینده ی حکمرانی دینی؛ بر مبنای آن پند راهگشا؛ با خوانش فوکو آسان تر است:

 فوکو با ترکیب دو واژه ی حکومت یا اداره  governmentو ذهنیت، یا طرز تفکرmentality و دیرینه شناسی سامانه ی تفکر؛ « هنر حکومت، فن حکمرانی، عقلانیت حکومت» را با پیوند بین حکمرانی و شیوه ی فکر، شفاف سازی کرد.

  • تناسب سازی با مقتضیات این زمان
  •  تأمل و تفکر در باب "عقل، آزادی و دین"

 و فهم شیوه های نو و دائما متحول از زندگی روزمره؛ رمز عبور موفق از "گذرگاهِ محاصره شده"  است.

در آن گذرگاه، با تبدیل تمدن به ماشین؛ همه چیز ماشین وار انجام می گیرد. همین امر باعث همزیستی انسان – رایانه شده پسماند شبکه ارتباطیِ بدون فرمان!  به رودخانه ی جاری زندگانی رسوخ کرده است.

 اهل سیاست و جامعه‌شناسان، مسمومیت حاصل از فناوری ماشینی و  نظام خاصی که علم و زندگی و ادبیات و هنر و عاطفه و... را در چنگال خود می فشارد را" جانِوَر و تکنیک - دیجیِ بدون اخلاق" توصیف کرده اند که "انسانِ نو" آن را خودش آفریده، و در دستکشِ مخملین آن! گرفتار شده است....

 

|| جانباز دکتر سید مهدی حسینی

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
عکس روز
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi