23 آبان 1404 / ۲۳ جمادى الأولى ۱۴۴۷
شناسه خبر : 113627
چهارشنبه 28 شهريور 1403 , 12:25
چهارشنبه 28 شهريور 1403 , 12:25


کاش باور میکردیم!
حسن رشوند
تعارض منافع، منشا فساد
فصحی کردستانی
استعفای رئیسجمهور؟!
غلامرضا صادقیان
سندرم دانشمند فداکار
قنبر مبارز
واژههایی که بویِ غربت ایمان میدهد…
قنبر مبارز
ملیگرایی حق بچههای خمینی است
حسین قدیانی
ماموریت تازه فیکنیوزها
امانالله دهقانفرد
زد؛ نسلی که به یاری رهبرش شتافت
سیدرضا موسوی فاضل
آرمیتا گناه نکرده که هموطن زیباکلام شده!
حسین قدیانی

شعر انقلاب؛ امتداد میـراث فـارسی و تـداوم حماسه در قـالب مقاومت
مصطفی محدثیخراسانی
انقــلاب شهیــدان
ونوس جامی پور
مادرانی که پشت آوار تاریخ را سربلند کردهاند
منیره غلامی توکلی
غزه، نام دیگر ایستادگی
نسرین پرک
حال دلمان که خوب باشد
علیرضا رجایی

خیلی خسیسی اگر حلالم نکنی!
فاش نیوز - بین رفیقهایش شرط گذاشته بود که اگر کسی غیبت کرد، بقیه بزنند پس گردنش. اما خودش اولین نفری بود که پسگردنی خورد.

حمید داودآبادی از رزمندگان دوران دفاع مقدس، درباره یکی از دوستان شهیدش میگوید: «تقصیر خودش بود. شهید شده که شده. وقتی قرار است با ریختن اولین قطره خون، همه گناهانش پاک شود، خیلی بخیل و از خود راضی است اگر آن کتکهایی را که من بهش زدم، حلال نکند! تازه، کتکی هم نبود. فقط دو ـ سه تا پس گردنی، چهار ـ پنج تا لنگه پوتین، هفت ـ هشت ـ ده تا لگد هم توی جشن پتو! خیلی فیلم بود. دستِ به غیبت کردنش عالی بود. اوایل که همهاش میگفت : «الغیبت ُ عجب کیفی داره!»جدی نمیگرفتم. بعداً فهمیدم حضرت آقا، اهل همه جور غیبتی هست. اهل که هیچ، استاد است؛ جیم شدن از صبحگاه، رد شدن از لای سیم خاردار پادگان و رفتن به شهر و از همه بدتر، غیبت در جمع و پشت سر این و اون حرف زدن.جالبتر از همه این بود که خودش قانون گذاشت؛ آن هم مشروط. شرط کرد که «اگر غیبت از نوع اول (فرار از صبحگاه و ...) را منظور نکنید، از آن ساعت به بعد هرکس غیبت دیگران را کرد و پشت سرشان حرف زد، هر چند نفر که در اتاق حضور داشتند، به او پسگردنی بزنند. »خودش با همه چهار ـ پنج نفرمان دست داد و قول داد. هنوز دستش توی دستمان بود که گفت : «رضا تنبلی رو به اوج خودش رسونده و یک ساعته رفته چایی بیاره ...» خب خودش گفته بود بزنیم و زدیم . البته خداییش را بخواهید، من بدجور زدم. خیلی دردش آمد. همان شد که وقتی توی جاده فاو – امالقصر درعملیات والفجر ۸ دیدمش، با او روبوسی کردم و بابت کتکهایی که زده بودم، حلالیت طلبیدم.
خندید و گفت : «دمتون گرم، همون کتکهای شما باعث شد که حالا دیگه تنهایی ازخودم هم میترسم پشت سر کسی حرف بزنم. میترسم ناخواسته دستم بخوره توی سرم!»وقتی فهمیدم حسن اردستانی زمستان ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ مفقودالاثر شده و ۱۰ سال بعد استخوانهایش بازگشت، هم خندیدم هم گریستم. کاشکی امروز او بود تا بزند توی سرم که این قدر پشت سر این و اون غیبت نکنم!»
|| منبع: کتاب «تبسمهای جبهه» به قلم حمید داودآبادی
منبع: خبرگزاری فارس


ماجرای لباس غواصی و پای شکسته
سیدجعفر حسینی ودیق
عشق شهادت شهادت میآورد
سیدمحمد مشکوهْ الممالک
فاتح میدان
خسرو قبادی
آمدهام نذرم را ادا کنم!
سیدجعفر حسینی ودیق
ستارهی فروزان پایگاه ۷ شهید مدنی قم
غلامرضا کاظمی ارشد















