شنبه 19 آبان 1403 , 11:30




پارادوکسهای اخلاقی آدمها
فاش نیوز - برای چای قندپهلوی قبل از عملیات، برای گم شدن میان امامزاده محل زندگیات و برای لحظههای خوبی که پیرمردهای هافهافو و ترسو درگذشته نگذاشتند تکرار شوند...
باذن الله...
اسیر نامردمی و نارفیق بودن چیز کمی نیست؛ زانو نتکاندن و ادامه ندادن عجیب است...
نه تنبل شدهام، نه آدم جا زدن و جا خالی دادن هستم به لحاظ خلقی و شخصیتی، و نه چیزی بیاهمیت شده و نه دغدغهای مهمتر از گفتن و دانستن پیشآمد کرده...
نه واللهالعظیم...
البته انکار نمیکنم که اسیر نامردمی و نارفیق بودن چیز کمی نیست و فیل را هم حتی نقش زمین میکند. ولی خب... نقش زمین شدن چیز عجیبی نیست؛ که بلند نشدن و زانو نتکاندن و ادامه ندادن عجیب است.
با همین مقدار تجربهمندی در زندگی، اما گاه از حجم تعارضها و پارادوکسهای اخلاقی آدمها مقداری تا تکهتکه شدن! همان پاره شدن فاصله داری... و متاسفانه در جمع حزباللهینماها بیشتر این رفتارها نمود دارد. همین جا بگویم مقصودم شخص خاصی نیست و به طور کلی این را بیان کردم...
دوم...
من با نوشتن حالم خوش میشود در این میان مخاطبهای با محبتی هم دارم که پیگیرند...
گاهی کمتر بودنم در نوشتن و یادداشتنویسی و...! البته یکی همین دلیلش مشغله کار اجرایی است که دائمالوقت باید در دسترس باشی... و خب ماهیت کار همین است..
و البته در این روزگار نابهسامان آدمیان، گاه بیشتر شاید همان نارفیقی و نامروتی رمق از جان آدمی میگیرد...
رابطه رفیقی و نارفیقی طابقالنعلبالنعل چیزی است که تمام این سالها به فضل خدا از همان منظومه فکریام که بیشتر سعی داشتم به سمت اخلاق و مهربانی سوق یابد در کانالم و این سو و آن سو با نام و بی نام! نوشتهام و حرف زدهام...
و گاه باید مثل نقاشها اندکی دورتر از تابلو بایستم و نگاهش کنم... حتی با اینکه
به قول یکی از دوستان عملا خیلی وقت ها بچه سرراهی نظام شدم و گاه با افتخار به خاطر کارگرزادگی و صراحت لهجه همیشگی «البته چارچوبمند» خیلی از بزرگواران مشتاق جاه و مقام تمایلی به نزدیکی و شنیدن ما را نداشتند.
خیلیها هم به دلیل زندگی و منافع و وام چند میلیاردی و فساد و پیرمغزی و غیرهای که دارند و آنگونه زیستن و آنگونه تحلیلها و این سبک حرفهای ما را نخواستند ببینند و یا برای اجرایش مانعشان بودند، گاهی شاید مورد طبعشان نبودهام و تنهایم گذاشتند! و البته که اهمیتی ندارد؛ که فرمود: «تعز من تشا و تزل من تشاء»
خلاصه این که تک به تک مخاطبهای خوب و حتی شاید بد کانالم را «آسان نیاوردم به دست»! و لازم بود که درباره کمتر بودنم گزارش بدهم.
پ.ن: البته دلتنگ بودن هم مزید علت است...
برای چای قندپهلوی قبل از عملیات، برای گم شدن میان امامزاده محل زندگیات و برای لحظههای خوبی که پیرمردهای هافهافو و ترسو درگذشته نگذاشتند تکرار شوند.
|| رضا شاعری
کانال ما را در ایتا دنبال کنید https://eitaa.com/fashnewsstation



