پنجشنبه 30 فروردين 1403 , 13:03




باید جریان داشته باشیم!
فاش نیوز - چه فرقی میکند که مقصر تو باشی یا من؟ نگذاریم این دنبال مقصر بودنها فاصله بین ما بیندازد، که در این میان حتما غریبهای فاصله را پُر میکند، نگذاریم "ما" بودنمان تبدیل به"من" شود، نگذاریم قهرهایمان عادی شود. باور کنید یک جانمگفتن، تمام اَخم را میگشاید. یک تبسم، لجاجتها را تمام میکند. باور کنید کِیف دارد در کنار هم مهربانبودن.
کاری به کارِ بیحوصلگیِ آدمها نداشته باشیم، بابتِ حالِ بدشان توضیح نخواهیم. هر آدمی حق دارد خلوتی بیواسطه بخواهد، جایی که خبری از هیاهویِ هیچکس نباشد، جایی که در سکوت و تنهایی بنشیند و خودش را پیدا کند. آدم است دیگر؛ یکوقتهایی کم میآورد. کم آوردنِ آدمها را جدی بگیریم؛ درک کنیم. گاهی همین به حالِ خود رهاکردن، همین سکوت و حقدادن، بهترین حالتِ دوست داشتن است.
معنای زندگی لحظههای تلخ و شیرین زندگی قابل تفکیک نیستند. زندگی مثل یک لباس است که تارش از غم و پودش از شادی است. اگر تار از پود جدا بشود دیگر لباسی در کار نیست. آن موقع ما فقط یک مشت نخ داریم؛ همین. پس نیش و نوش زندگی همیشه با هم هستند و ما هم باید با هم بخواهیمشان و باهم بپذیریمشان.
ضربآهنگ زندگیمان را آرامتر کنیم. در رفتار خود با دیگران ملایم و آرام باشیم. سعی کنیم دیگران از بودن با ما احساس راحتی و امنیت داشته باشند. دلسوز و مهربان باشیم. از لذت سادهی زندگی، از زیبایی و رنگ و بوی گلها، از طعم میوههای تازه و آبدار و از آفتاب درخشان و از همه نعمتهای خداوند لذت ببریم. این گونه زندگی لحظه به لحظه اش شیرین و خواستنی است.
اشتباهات، همان تصمیماتی هستند که خودمان گرفتهایم؛ نتیجهاش هر چه هست بپذیریم و گردن کسی نیندازیم. ما هم انسانیم و مثل هر انسان دیگری اشتباه میکنیم. اما تا زندهایم برای انتخابِ درست، فرصت داریم. اشتباهات گرانترین تجربههای ما هستند؛ چرا که برایشان هزینه گزافی پرداختهایم
زیباترین صبح دنیا، در چشم آدمهایی طلوع میکند که دست امید را میگیرند و پا به پای تلاش و مهربانی هدفهایشان را دنبال میکنند. و هیچ مانعی آنها را متوقف نمیکند چون به خدا تکیه دارند و به او اطمینان کرده اند.
تنها آدمهایی که هیچ مرزی ندارند میتوانند در لحظه جواب دندانشکن بدهند؛ آدمهایی که به هیچ چیز جز به برندهشدن در بحث فکر نمیکنند. برایمان عجیب نباشد اگر آدمی را میبینیم که میتواند هرچه دلش میخواهد بگوید و طوری رفتار کند که انگار حق تمام قد با اوست. اما برندهی حقیقی در بحث آدمی است که میتواند با تنها یک جمله بحث را تمام کند. اما مانعی بنام "شخصیت" جلودارش میشود.
مراقب اثر و انرژی واژهها باشیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم، انسانها با مفاهیم عارضی کلمات شرطی شدهاند. در دنیایی که ما زندگی میکنیم اکثراً خیالاندیشند و در قالبهای لفظی و ارزشی زندگی میکنند. خیلی باید مراقب حرفزدنهایمان باشیم. ما خیلی به مفاهیم و کلمات وابستگی داریم. جهان را یک سخن، یک باور غلط و یک اندیشه کج ویران میکند. به تاریخ جهان نگاه کنید؛ مصیبتهای تاریخی ابتدا از سخن و حرف و نظریه و تئوری و اندیشه و برداشتهای غلط شروع شدهاست. اینطور نیست؟ آیا این نمیتواند درسی برای همه فصول باشد.
عالمی را یک سخن ویران کند
روبهان مرده را شیران کند
اگر بخواهیم زنده باشیم و زندگی ببخشیم، باید جریان داشته باشیم؛ باید پیِه برخورد با سختیها را به تنمان بمالیم. باید شجاعت چشیدن گرم و سرد روزگار را داشته باشیم. وگرنه کسی که تحمل سختیها را نداشته باشد، همچون آب ساکنی است که صدایش به کسی آرامش نمیدهد؛ با دیگران که کنار نمی آید هیچ، خودش را هم نمیتواند نجات دهد. مرداب میشود و میگندد.
فتیله چراغِ توکلمان را بالا بکشیم؛ تا آنجا که نور آرامش حضورش تمام دلمان را روشن کند. تمام دلمان را به امید فردا که نه، به امنیت همین لحظه، به شیرینی همین الان، روشنِ روشن کند. آفتاب مهربانیاش بتابد به گوشهگوشهی دل و جانمان. آرام باشیم؛ زیرا در محضر خدا هستیم و او حاضر است.
|| به کوشش علیرضا رجایی



