02 خرداد 1403 / ۱۴ ذو القعدة ۱۴۴۵
شناسه خبر : 109614
دوشنبه 20 فروردين 1403 , 09:47
دوشنبه 20 فروردين 1403 , 09:47
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
تا پرده آخر چیزی نمانده!
محمد شجاعی
جنبش جهانی دانشجویی؛ سربازان جدیدالورود امام زمانی
امان اله دهقان فرد
از مجلس انقلابی انتظار نبود!
حسین شریعتمداری
از تعطیلات چه خبر؟!
یادداشت مدیرمسئول
اقشار ممتاز و تافتههای جدابافته!
یوسف مجتهد
وای بر حال مسئولانی که میدانند....!
رضــــــــا امیریــــــان فارسانی
سر و ته بحث آقای قالیباف
سعدالله زارعی
اَکوان دیو و جنبش دانشجویی
سید مهدی حسینی
این حق مسلم را پایمال نکنید!
حسین شریعتمداری
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
روایت دو خواهر از دو برادر/تصاویر
صنوبرمحمدی
پلاک همانجا بود که...
فاش نیوز - میگفت: «مدتی مسئول معراج شهدای اندیمشک بودم. شهیدی را به آنجا آوردند و راننده آمبولانس، قبل از اینکه مشخصات و آدرس شهید را به من بدهد از آنجا رفت.
برای پیدا کردن پلاک و مشخصات دیگر شهید، لباسها و جیبهایش را گشتم ولی چیزی را پیدا نکردم، مجبور شدم او را به عنوان مجهولالهویه در سردخانه بگذارم. همان شب شهید به خوابم آمد و گفت:
«چرا مرا به زادگاهم نمیفرستی؟»
از خواب پریدم و به سرعت به سردخانه رفتم. این بار با دقت بیشتری به جستوجو پرداختم. بازهم نشانی پیدا نکردم. دوباره خوابیدم و باز همان خواب و جستوجویی دیگر. تا سه بار این خواب تکرار شد. بار سوم گفتم؛ من که چیزی پیدا نمیکنم خودت شماره پلاکت را بگو. گفت:
«پلاکم از گردنم جدا شده و بین فانسقه و شلوارم در پشت کمرم داخل گوشت بدنم گیر کرده.»
سراسیمه از خواب پریدم و به بالین شهید رفتم. پلاک در همان جایی بود که او گفته بود!
موضوع: شهید محمدحسین دوستدار، مسئول معراج شهدای اندیمشک، شهادت کربلای
|| ابوالقاسم محمدزاده
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب