ما گشتیم شما پیدا کنید!

همسر بسیجی - اگر به برادران اجرایی سپاه دسترسی داریدپس بهتراست من سخنانم راخلاصه جمع بندی کنم تاشمانیزیک جلسه توجیحی بابرادران سپاه داشته باشید. نه فقط شماسوال کنیدو آنها ...ببینید ما قبلا" چندین ارگان داشتیم به نام های:

سپاه پاسداران
بنیادجانبازان و مستضعفان
بنیادشهید
وبعدها ستاد آزادگان

هرکدام ازاین ارگان هامسئولیت خاصی داشت. تمام بچه های جنگ غیراز ارتشی ها ازسپاه پاسداران حقوق دریافت می کردند. کم کم سپاه به یکی ازقدرت های جمهوری اسلامی تبدیل شد...به لطف بسیج ... چه بسیجیانی که درجنگ فداکاری کردند! چه بسیجیانی تحصیلکرده که بعدهادرزمینه های گوناگون ادامه دهنده راه برادرانشان دردفاع مقدس کاری کردندکه امریکا راپای میزمذاکره کشاندند.

سپاه نیزمانندارتش بودجه دفاعی داشت...اگرروزهای اول چنین نبود ولی بعدهابه صورت یک ارتش رسمی وقدرتمندشد و به هیچ وجه حاضرنبود نیروهای تحت امرش رابه کسی بدهد.. زیرا هرچه بیشتر..قدرتمندتر!
یادتان می آیددرجبهه ماهی حدود٢هزارتومان حقوق می دادند؟! هرکس بگوید آنهاچیزدیگری بود من می گویم： حقوق سپاه و بسیج بود. این پرداخت ها دوسال بعدازجنگ هم ادامه داشت... آیاحقوق های شما ئرادرجبهه بنیادشهیدپرداخت می کرد یاسپاه؟!

سال ٧٠قانون استخدامی سپاه نوشته شد وسال٧١ اجرایی شد.. همان سال ها سه ارگان بنیادشهیدوجانبازان و ستاد آزادگان درهم ادغام شد. ازطرفی بدنبودبودجه هابه یک صندوق برود.وپرونده هایکی شودومنبع پرداخت حقوق هارسمی شود. ولی بدی اش این بودکه اگرمثلا" آزاده ای دراسارت شهیدشده بود، پرونده اش به قسمت شهداارجاع داده می شد و سال هایی که دراسارت بودازبین می رفت وخانواده اش ازامتیازات اسرای جنگی محروم می شدند. چه اکنون چنین شدو به آنهایی که عزیزشان دراسارت شهیدشد..ماده١٣ تعلق نگرفت.

بگذریم. این مقدمه راگفتم تابگویم برخلاف نظرخیلی هاکه فکرمی کردندباادغام این ارگان ها خدمتی به ملت کرده اند! نه، خدمتی به ملت نکرده اندبلکه خدمتی به جیب دولت آن زمان که قصد..به اصطلاح سازندگی داشت...کردند...

تاقبل ازسال٧١همه چیزسرجایش بود..تکلیف بنیادشهیدمعلوم بود زیراچنین ارگان هایی اجازه فعالیت اقتصادی نداشتند وبودجه محدودی دردولت داشتند. بودجه محدود را صرف خانواده شهدا می کردند واحترامشان سرجایش بود. بنیادجانبازان نیزبا درآمدکلان بنیادمستضعفان(مابه شوخی آن موقع می گفتیم بنیادمستکبران؛ چون خیلی سرمایه دار وگردن کلفت بود) خیلی خوب می توانست به جانبازان رسیدگی کند. تکلیف آزادگان نیزمشخص بود وصلیب کم کم قصد داشت حقوق هایشان رابرقرارکند. تکلیف سپاهیان وبسیجیان نیزمعلوم بود..سپاه همچنان حقوق هاراپرداخت می کرد.

ادغام این ارگان ها همه چیزرابه هم ریخت... تمام جانبازان نیز زیرمجموعه بنیادشهیدشدند... ولی چقدرسرمایه به سرمایه بنیادشهیداضافه شد؟!
هرچه به سراین مردم آمد در دوران طلایی! به اصطلاح سازندگی آمد.. کسانی که تادیروزبه ٢هزارتومان حقوق قانع بودند ناگهان صدای جیرینگ سکه هابه گوششان رسید.
ازموضوع خارج نشویم. بنیادماند و حوضش... بنیادهنوزازاین شوک بیرون نیامده بودکه قانون استخدامی سپاه تصویب شد!!!!!!!!
و برادران سپاه به سدی خوردندبه نام١٩٠!!!!!!!!!!!!!!!!

ماجراازاین قراربودکه در١٩٠ ： پرداخت حقوق جانبازان غیرشاغل رابه عهده بنیادشهیدگذاشته بود! سپاه گمان کردکه منظوراز غیرشاغلین کسانی است که کارمنددولت یاکادررسمی سپاه نیستند! یعنی بسیج ! درصورتی که اگرنگاه کوچکی به ابتدای قانون استخدامی می انداخت به راحتی متوجه می شدکه طبق ماده ۶ قانون استخدامی که شاغلین درسپاه رانام می برد... بسیج نیزجزوشاغلین سپاه محسوب می شود.. درماده١٣ نیزبه خوبی تمام بسیجیان راتقسیم می کند..

بنابراین منظوراز غیرشاغلین چه کسانی بودند؟! غیرشاغلین مردم عادی کوچه و خیابان بودندکه براثربمباران هاشهیدو جانبازشده بودندو یک ارگانی بایدسرپرستی آنهارابرعهده می گرفت... اصلا" فلسفه ایجادبنیادشهیدهم همین بود.. زیراجانبازان وشهدای بسیج قانونا" باید تحت سرپرستی ارگان مربوطه باشند.. این قانون نظامی درتمام دنیاست. سپاه هم یک ارگان نظامی است.

بگذریم. جانبازان وبسیجیان شاغل درادارات آن موقع که کاملا" تکلیفشان معلوم بود..ادارات حقوق بسیجشان راپرداخت می کردند... می ماندمحصلین ومردم عادی که ازطریق سپاه بانام بسیجی به جبهه اعزام شدند.

سپاه طبق ماده١٩٠ پرداخت حقوق آنهارابه بنیادشهیدسپرد! ولی آنهارا رهانکرد وتا جایی که من می دانم وانشاالله اخبارم غلط نباشد ودینی به گردن نگیرم!

طبق گفته های رییس بنیادشهید آن زمان که نامشان یادم نیست حدود ١۶ میلیون تومان ١۶میلیارد... خبرخیلی قدیمی است ومن عددیادم نیست ، به بنیادشهیدبرای پرداخت حقوق بسیجیان!!!! داده شد وجالب است این آقابا...تمام می گوید： ماگرفتیم ولی پرداخت نکردیم. تحقیق وتفحص ازبنیادبه مجلس بیاید..این رقم درآن هست... حال بنیادشهیداین رقم را آن موقع چه کرد؟! الله واعلم... بعداز آن هم قضیه حالت اشتغال درپی ترمیم حقوق وظیفه ایجادشدکه آن بحث جدا دارد...

حال شمابگوییدچه کسی دراینجامقصراست؟! پیداکنیدپرتقال فروش را!!!!!! اینطوری بودکه سرنوشت جنگ به طورکل به دست بنیادافتاد واین شدکه امروزمی بینیم..

من می گویم ：پدرآمزیده ها.. اگرقراربود سپاه حقوق بسیج را بدهدخوب خودش می داد ومسبب گناه واختلاس آن پول دربنیادهم نمی شد! بنیادجانبازان چرا ازسرمایه دارش جداشد؟! بنیادهم سرپرستی شهدا را برعهده می گرفت و دینش رابه خوبی ادا می کرد..

هرچه برسرما آورد..دوران سازندگی با آن پول های کلانش آورد... خوب من هم آن همه پول ببینم وسوسه می شوم! خدایی نمی شوید؟! بابااین اختلاس کننده هاخودشان مقصرنبودندکه! دولت مقصربودکه گوشت رادست گربه سپرده بود! آن هم گربه ای گرسنه!

ازشوخی بگذریم ، اگرسپاه بچه های خودش راسرپرستی نکند...همه ملت ضررخواهندکرد... زیرابنیاد بلایی سرخاطرات جنگ خواهد آوردکه تاکنون سرنیمه آن آورده است. مقصرتنهابنیاد هم نیست. مقصرقانونگذارانی هستندکه خودشان نیزسرجایشان نیستند.

من می گویم بیست سال خطابس است. یاییم هرچیزراسرجایش بگذاریم تااحترام هاسرجایش برگردد. به ارتش نگاه کنید...مصداق بارز： شهدا زنده جاودانه تاریخند ... رادرارتش می بینید. شهدای ارتش اگر روزی سروان بودنددرطی سال هادرجه گرفته اند واکنون سرلشکر شده اند.! کمی دقت کنید می فهمیدکه ارتش به شهدایش درجه می دهد..

سپاه چه؟! به شهدا و بسیجیان و جانبازانش دراین سال هادرجه داده است؟! کدام بسیجی به درجه سرتیپی رسیده است؟! همه شهدای بسیج همانطورمانده اند.

برادران سپاه! نصیحت یک خواهربه شمااین است که： آدم های بزرگ دو نوعند؛ یاخودشان بزرگند یانام بزرگی رایدک می کشند؟! شمانام بزرگی رایدک می کشید..پس به اندازه بزرگی نامتان رفتارکنید.. یک نیروی بزرگ نظامی شدن مهم نیست.. بزرگ رفتارکردن وبزرگ سرپرستی کردن مهم است.. کمی فکرکنید وبه بزرگی نامتان با نیروهایتان رفتارکنید.

سربلندباشید