چهارشنبه 27 خرداد 1394 , 14:03
کنوانسیون ژنو درباره جنگ واسرا
فرستنده م.ر.ک.جانباز - باب اول مقررات اسرا ی جنگی
● مادۀ 1
دولت های معظمۀ متعاهد تعهد می نمایند که این قرارداد را در همۀ احوال محترم شمارند و اتباع خود را به احترام آن وادارند.
● مادۀ 2
علاوه بر مقرراتی که باید در زمان صلح به موقع اجراء گذاشته شود این قرارداد در صورت وقوع جنگی که رسماً اعلان شده باشد یا هرگونه نزاع مسلحانه که بین دو یا چند دولت معظم متعاهد بروز کند اجرا خواهد شد ولو آنکه یکی از دول مزبور وجود وضع جنگی را تصدیق نکند.
این قرارداد دربارۀ هرگونه موارد اشغال تمام یا قسمتی از خاک یکی از دول معظمۀ متعهد نیز معتبر است ولو آنکه اشغال مزبور با هیچگونه مقاومت نظامی مواجه نشده باشد.
چنانچه یکی از دول داخل در جنگ عضو این قرارداد نباشد دولتهای عضو معذلک در روابط متقابل خود تابع این قرارداد خواهند بود و چنانچه آن دولت این قرارداد را قبول و مقررات آنرا اجرا کند در مقابل او نیز ملزم به اجرای این قرارداد خواهند بود.
● مادۀ 3
چنانچه نزاع مسلحانه جنبۀ بینالملی نداشته و در خاک یکی از دول معظمۀ متعاهد روی دهد هر یک از دول داخل در جنگ مکلفند لااقل مقررات زیر را اجرا نمایند.
1 با کسانی که مستقیماً در جنگ شرکت ندارند، به انضمام افراد نیروهای مسلحی که اسلحه به زمین گذاشته باشند یا کسانی که به علت بیماری یا زخم یا بازداشت و یا هر علت دیگری قادر به جنگ نباشند باید در همه احوال بدون هیچ گونه تبعیض ناشیه از نژاد، رنگ، مذهب، عقیده، جنس، اصل و نسب یا ثروت یا هر علت مشابه آن با اصول انسانیت رفتار شود.
اعمال ذیل در مورد اشخاص مذکور بالا در هر زمان و در هر مکان ممنوع است و خواهد بود: الف لطمه به حیات و تمامیت بدنی، قتل من جمله قتل به تمام اشکال آن، زخم زدن، رفتار بیرحمانه، شکنجه و آزار.
ب اخذ گروگان.
ج لطمه به حیثیت اشخاص من جمله تحقیر و تخفیف.
د) محکومیت و اعدام بدون حکم قبلی دادگاهی که صحیحاً تشکیل شده و جامع تضمینات قضائی که ملل متحد ضرورت میدانند باشد.
2 بیماران و زخمداران جمعآوری و تحت معالجه قرار خواهند گرفت.
یک دستگاه نوع پروری بیطرف مانند کمیتۀ بینالمللی صلیب سرخ میتواند خدمات خود را به متخاصمین عرضه دارد.
گذشته از مراتب فوق دول متخاصم سعی خواهند کرد تمام یا قسمتی از سایر مقررات این قرارداد را از طریق موافقت نامههای اختصاصی به موقع اجراء گذارند.
اجرای مقررات فوق اثری در وضع متخاصمین نخواهد داشت.
● مادۀ 4
الف اشخاص ذیل متعلق به یکی از طبقات مشروحه پائین که به دست دشمن افتند اسیر جنگی بدانگونه که مفهوم این قرارداد است شمرده میشوند:
1 اعضاء نیروهای مسلح یکی از متخاصمین و همچنین اعضاء چریک و دستههای داوطلب که جزو نیروهای مسلح مزبور باشند.
2 اعضاء سایر چریکها و اعضاء سایر دستههای داوطلب به انضمام اعضاء نهضتهای مقاومت متشکل متعلق به یک دولت متخاصم که در داخل یا خارج خاک خود مشغول عملیات باشند ولو آنکه خاک مزبور اشغال شده باشد مشروط به اینکه چریکها یا دستههای داوطلب و نهضتهای مقاوت متشکل مذکور جامع شرایط زیر باشند:
الف) یک نفر رئیس در رأس آنها باشد که مسئول اتباع خود باشد.
ب) دارای علامت مشخصۀ ثابتی باشند که از دور قابل تشخیص باشد.
ج) علناً حمل اسلحه نمایند.
د) در عملیات خود مطابق قوانین و رسوم جنگ رفتار نمایند.
3 اعضاء نیروهای مسلح منظم که خود را وابسته به دولت یا مقامی معرفی نمایند که از طرف دولت دستگیر کننده به رسمیت شناخته نشده باشد.
4 کسانی که همراه نیروهای مسلح هستند بیآنکه مستقیماً جزو آن نیروها باشند از قبیل اعضاء غیرنظامی کارکنان هواپیمایی جنگی خبرنگاران جنگی تهیه کنندگان اجناس، اعضاء واحدهای کار یا خدمت که عهدهدار آسایش نیروهای مسلحند مشروط به اینکه از طرف نیروهای مسلحی که همراهی میکنند مجاز باشند برای این منظور نیروهای مسلح مزبور مکلفند کارت هویتی مطابق نمونه پیوست به این قبیل ا شخاص تسلیم نمایند.
5 کارکنان نیروهای بحریه بازرگانی من جمله فرماندهان و ناخداها و شاگردان و کارکنان هواپیمائی کشوری دولتهای متخاصم که به موجب سایر مقررات حقوق بینالملل از معاملۀ مساعدتری برخوردار نیستند.
6 اهالی اراضی اشغال نشده که در موقع نزدیک شدن دشمن بیآنکه فرصت تشکیل نیروهای منظم داشته باشند ارتجالاً برای مبارزه با دشمن اسلحه به دست میگیرند مشروط به این که علناً حمل اسلحه نمایند و قوانین و رسوم جنگ را محترم شمارند.
ب اشخاص ذیل از معاملهای که به موجب این قرارداد برای اسیران جنگی تعیین گردیده برخوردار خواهند شد:
1 اشخاصی که به نیروهای مسلح کشور اشغال شده متعلقاند یا متعلق بودهاند در صورتی که دولت اشغال کننده به علت همین تعلق اقدام به بازداشت آنها را لازم بدانند ولو آنکه آنها را قبلاً در زمانی که جنگ در خارج خاک اشغالی ادامه داشته آزاد کرده بوده خصوصاً در موردی که اشخاص مزبور در صدد الحاق به نیروهای مسلح اصلی خود که در جنگ داخل باشد برآمده و توفیق نیافته باشند یا در موردی که اشخاص مذکور به اخطاری که به منظور بازداشت به آنان بشود اطاعت ننمایند.
2 اشخاص متعلق به یکی از طبقات مشروحه در این ماده که دولتهای بیطرف یا غیر متخاصم آنها را در خاک خود پذیرفته و طبق حقوق بینالمللی مکلف ببازداشت آنان میباشند با قید و شرط هرگونه معاملۀ مساعدتری که دولتهای مذکور بخواهند دربارۀ آنان قائل شوند به استثناء مقررات مواد8، 10، 15، بند 5 از مادۀ 30، مواد 58 لغایت 67 و مواد 92 و 126 و به استثنای مقررات مربوط به دولتهای حامی در موقعی که بین دول متخاصم با دولتهای بیطرف یا غیر متخاصم روابط سیاسی موجود باشد. در موقعی که روابط سیاسی مزبور موجود باشد دول متخاصم متبوع اشخاص مذکور مجاز خواهند بود وظائفی را که به موجب این قرارداد به عهدۀ دول حامی است نسبت به آن اشخاص اجراء نمایند بدون آنکه این عمل از وظائفی که دول مزبور معمولاً به موجب رسوم و عهود سیاسی و کنسولی اجراء مینمایند چیزی بکاهد.
ج) این ماده اساسنامۀ کارکنان بهداری و مذهبی را بنحویکه در مادۀ 33 این قرارداد پیشبینی شده محفوظ میدارد.
● مادۀ 5
این قرارداد دربارۀ اشخاص مذکور در مادۀ 4 از لحظهای که به دست دشمن افتند تا آزادی و اعادۀ قطعی آنها به کشورشان اجراء خواهد شد.
اگر شک باشد که اشخاص که عمل مخاصمت آمیز مرتکب شده و به دست دشمن افتادهاند متعلق به کدام یک از طبقات مذکور در مادۀ 4 میباشند اشخاص مزبور تا وضعشان به توسط دادگاه صالح معلوم نگردیده از حمایت این قرارداد برخوردار خواهند بود.
● مادۀ 6
علاوه بر موافقت نامههائی که در موارد 10، 23، 28، 33، 60، 65، 66، 67، 72، 73، 109، 110، 118، 119، 122 این قرارداد بالصراحه پیشبینی شده دولتهای معظمۀ متعاهد میتوانند موافقت نامههای اختصاصی دیگری راجع به هر مسئله که حل آنرا اختصاصاً مقتضی بدانند منعقد سازند. هیچ موافقت نامۀ اختصاصی نمیتواند به وضع اسیران جنگی به نحوی که به موجب این قرارداد معین شده لطمۀ بزند یا حقوقی را که بر طبق این قرارداد برای آنها مقرر است تقلیل دهد.
اسیران جنگی در تمام مدتی که مشمول قرار دادند از مزایای موافقت نامههای مزبور برخوردار خواهند شد مگر آنکه در آن موافقت نامهها یا موافقت نامههای بعدی صریحاً خلاف آن مقرر شده باشد و یا یکی از دول متخاصم اقدامات مساعدتری دربارۀ آن اتخاذ کرده باشد.
● مادۀ 7
اسیران جنگی نمیتوانند در هیچ حالی از تمام یا قسمتی از حقوقی که به موجب این قرارداد یا احیاناً به موجب موافقت نامههای اختصاصی مذکور در مادۀ قبل دربارۀ آنان تأمین شده صرف نظر نمایند.
● مادۀ 8
این قرارداد با معاضدت و تحت نظر دولتهای حامی که عهدهدار حفظ منافع دول متخاصمند به موقع اجراء گذارده خواهد شد. برای این منظور دولتهای حامی میتوانند علاوه بر مأمورین سیاسی و کنسولی خود نمایندگانی از میان اتباع خود یا از میان اتباع دولتهای بیطرف دیگر تعیین نمایند.
نمایندگان مزبور مورد پذیرش دولتی که نزد آن انجام وظیفه خواهند کرد قرار گیرند.
دولتهای متخاصم به وسیعترین وجهی در انجام وظیفۀ مأمورین یا نمایندگان دولتهای بیطرف تسهیل خواهند کرد.
مأمورین یا نمایندگان دول حامی نباید در هیچ مورد از حدود وظیفۀ خود به نحوی که از این قرارداد مستفاد میشود تجاوز کنند مخصوصاً باید ضروریات عالیۀ امنیت دولتی را که نزد آن انجام وظیفه مینمایند رعایت نمایند.
● مادۀ 9
مقررات این قرارداد با فعالیتهای نوعپرورانه که کمیتۀ بینالمللی صلیب سرخ یا هر دستگاه بشردوست بیطرف دیگر برای حمایت اسیران جنگی و کمک به آنان با موافقت دولتهای متخاصم مربوطه به عمل آورد مانة الجمع نخواهد بود.
● مادۀ 10
دولتهای متعاهد میتوانند در هر موقع بین خود توافق نمایند که وظائفی را که به موجب این قرارداد به دول حامی محول است به یک دستگاه بینالمللی که جامع کلیۀ تضمینات بیطرفی و کارآمدی باشد محول سازند.
چنانچه بعضی از اسیران جنگی به علتی از فعالیت یک دولت حامی با یک دستگاه که در بند اول این ماده تعریف شده بهرهمند نباشند یا بهرهمند بوده و دیگر استفاده نکنند دولت بازداشت کننده باید خواه از یک دولت بیطرف و خواه از یکی از دستگاههای بیطرف تقاضا کند وظائفی را که به موجب این قرارداد به عهدۀ دول حامی که از طرف دولتهای متخاصم تعیین میشوند محول است بر عهده گیرد.
چنانچه تأمین حمایت بدین طریق مقدور نباشد دولت بازداشت کننده باید از یک دستگاه نوعپروری مانند کمیتۀ بینالمللی صلیب سرخ تقاضا کند وظائف نوعپرورانه را که به موجب این قرارداد به دول حامی محول است عهدهدار گردد و باید با قید مقررات این ماده خدماتی را که از طرف چنین دستگاهی عرضه میشود بپذیرد.
هر دولت بیطرف یا هر دستگاهی که برای مقاصد بالا توسط دولت ذیربط دعوت میشود یا خدمات خود را عرضه میکند باید در فعالیت خود متوجه مسئولیت خویش در قبال دولت متخاصم متبوع افراد مورد حمایت این قرارداد بود و تضمینات کافی بدهد که قادر است وظائف مزبور را تأمین نماید و بیطرفانه انجام دهد.
تخلف از مقررات فوق به اتکاء هیچ موافقت نامۀ اختصاصی بین دولتها که یکی از آنها ولو به طور موقت به علت وقایع نظامی من جمله در صورت اشغال تمام یا قسمت مهمی از خاک خود در قبال دولت دیگر یا در قبال متحدین خود را از حیث آزادی مذاکرات محدود باشد مجاز نیست.
در هر جا که در این قرارداد عنوان دولت حامی ذکر شده عنوان مزبور شامل دستگاههایی که به منطوق این ماده جانشین دولت حامی هستند نیز میباشد.
● مادۀ 11
دولتهای حامی در کلیۀ مواردی که از لحاظ منافع اشخاص مورد حمایت مفید بدانند من جمله در صورت بروز اختلاف بین دول متخاصم در باب اجرا یا تفسیر مقررات این قرارداد در حل اختلاف وساطت خواهند کرد.
برای این منظور هر یک از دول حامی میتواند بنا بر دعوت یک طرف متخاصم یا راساً به دولتهای متخاصم پیشنهاد کند که جلسهای از نمایندگان خود و مخصوصاً از مقامات مسئول سرنوشت اسیران جنگی احیاناً در خاک بیطرف که مناسب انتخاب شده باشد تشکیل دهند. دولتهای متخاصم مکلفند به پیشنهادهائی که در این زمینه دریافت میدارند ترتیب اثر دهند.
دول حامی میتوانند عندالاقضاء یکی از شخصیتهای یک دولت بیطرف یا شخصیتی را که از طرف کمیتۀ بین المللی صلیب سرخ به نمایندگی معین شده باشد برای شرکت در جلسۀ مزبور جهت تصویب دولتهای متخاصم معرفی نماید ...
سوال اینجاست باتوجه به این معاهدات دولت ایران مخلصانه وبا ترحم نسبت به اسرای عراقی رفتار کرد ولی دولت ظالم عراق ناجوانمردانه اسرای مارا به قتل رساندند ...آیا این عمل جنایت جنگی نیست ؟؟؟؟
آری حاج کاظم برای ما روایت کن، دیگر در روزگاری نیستیم که حوصله شنیدن در و دلهای تو و همرزمان از نفس افتادهات را نداشته باشیم. تا میتوانی روایت کن. دیگر آن زمانه گذشت که با شنیدن اسم فرزند شهید و جانباز، یاد سهمیه دانشگاه و یخچال و کولر میافتادیم… ما ارزشهایمان را پس گرفتیم، ارزشهایی را که روزگاری ۲۲۰ هزار گل لاله برای آن پرپر شدند.
نگران سلمان نباش، او دیگر سلمان سابق نیست، حالا شده پسر واقعی حاج کاظم. دارد مثل پدرش میجنگد، میجنگد تا دوره کاظمها سر نیاید. حال ما را میپرسی؟ چه بگویم سردار؟ ما نیز فهمیدیم که ایثار و شهادت و از خودگذشتگی بالاترین ارزشهای یک ملتاند که در انحصار هیچ فرد یا گروه یا سازمانی نیستند. ما دیدیم که اگر خرمشهر ۵۷۸ روز در اسارت هم باشد، در نهایت طعم شیرین آزادی را میچشد هر چند بهترین فرزندان خویش را از دست بدهیم؛ ما فقط بر روی صفحات اجتماعی خوانده بودیم که روزی محمد جهان آرا به نیروهایش میگوید: بچهها اگر شهر سقوط کرد دوباره آن را فتح میکنیم، مراقب باشید ایمانمان سقوط نکند.
راستی حاج کاظم در بچههای گردانت بگو!حاج کاظم برایمان روایت کن که وقتی بچههای غواص زخمی میشدند به پرستاران اجازه نمیدادند لباسهایشان را قیچی کنند تا زخم را مداوا کنند. آخر میدانی ما تحریم بودیم و لباس غواصی گیر نمیآمد، حالا چه معنی میدهد لباس قیچی بشود؟ میگفتند لباس را از تن ما در بیارید مبادا بیت المال هدر بشود.
آری حاج کاظم از شیرمردان گردانت بگو که وقتی با میدان مین روبرو میشدند پوتین را از پای خویش در میآوردند تا نکند که یک وقت پوتین با انفجار مین از بین برود. میدانم حاج کاظم، او هم در فکر این بود که کوچکترین ضربهای به اموال کشور وارد نشود. حاج کاظم راوی هم سنگریهایت باش که از بند بند زندگی خویش بریدند تا اپسیلونی از خاک کشور بر دست صدام و صدام زادهها نیافتد.
یادت هست میگفتی فرماندهای داشتیم که عکس دختر تازه از بهشت رسیده اش را در جیب لباس پاسداری خود داشت اما شب عملیات هر چقدر با خود کلنجار رفت نتوانست عکس را بوسه باران کند، بوسه باران که سهل است به خود جرأت تماشای عکس را هم نداد. گفتی او نمیخواست شب عملیات ذرهای دلبستگی به دنیا پیدا کند. میدانم گردانت رفت، گروهان برگشت، گروهانت رفت دسته برگشت، میدانم دستهات رفت نفر برگشت. آن چند نفر باقی مانده از دستهات هنوز توقع یک دفترچه بیمه ساده را هم ندارند اما چه بگویم از صادرکنندگان دفترچه بیمه…
یادم هست میگفتی در یک عملیات قرار شد یک تهرونی، یک رشتی، یه ترک، یه بندری یه لر برن اسیر بگیرن… آری واقعیت جنگ نیز همین بود. از روستایی گرفته که کشت و زرع را کنار گذاشت تا تهرانی و شهرنشین که بازار و شغل و درآمد را نادیده گرفت و عدهای نیز که از خارج تحصیل را رها کرند تا خودشان را به منزلگاه تکلیف برسانند که مبادا ثانیهای درنگ آنها را سست کند. تمام مردم سرزمین پهناور ایران هر آنچه را که داشتند در طبق اخلاص گذاشتند تا نکند روزی بگویند شیپور جنگ نواخته شد و شما در خواب غفلت بودید. آنها با تمام وجود درک کرده بودند که اگر امام رحمت الله علیه را تنها بگذارند زیر لگد بعثیان خواهند بود.
برای همین از با ارزشترین دستاورهای زندگی مادی و معنوی خویش گذشتند. یک نفر چهار فرزند خود را شهید میبیند و خم به ابرو نمی آورد. مادری هنوز به انتظار تک فرزند رشیداش است و یک نفر هم احشام و لوازم خوراکی خود را به جبههها میفرستد تا کمک حال جبههها باشد اما هنوز فکر میکنیم جنگ را فرشتگان و ملائک هدایت کردند.