شناسه خبر : 83734
چهارشنبه 09 تير 1400 , 09:06
اشتراک گذاری در :
عکس روز

روایتی خنده‌دار از پیرمردی که با خودش بمب آورد

خاطرات شهدا|روایتی خنده‌دار از پیرمردی که با خودش بمب آورده بود!

یک روایت کوتاه و شیرین از کتاب «قرار بانه» به قلم فریبا انیسی در خصوص مجاهدت‌های رزمندگان در سال‌های دفاع مقدس بخوانید.

«روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند.»، این جمله کوتاه برشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در 27 بهمن ماه سال 1393 در خصوص اهمیت نام و یاد شهدا است.

خبرگزاری تسنیم در نظر دارد هر روز خاطره‌ای از سبک زندگی، سیرۀ اخلاقی شهدا و روزهای سخت دفاع مقدس را منتشر کند.

 

در آن زمان برای رفتن به بانه از بالگرد استفاده می‌شد. یک روز با همسرم از تهران آمدیم و می‌خواستیم سوار بالگرد بشویم. هفت، هشت نفر بیشتر نبودیم. یک پیرمرد کُرد هم با ما بود که یک بسته‌بندی که حسابی چسب کاری شده بود دستش گرفته بود.

اجازه نمی‌دادند این آقا با آن بسته وارد بالگرد شود. فارسی خوب بلد نبود و مدام می‌گفت این بمب است. زنگ زدند و پاسدارها آمدند. باز نمی‌گذاشت به بسته دست بزنند و تکرار می‌کرد این بمب است.

بالاخره افراد متخصص حفاظت آمدند و بسته را باز کردند. دو ساعت و نیم وقت همه گرفته شد تا بسته باز شد. توی بسته پمپ آب بود.

منبع: tasnimnews خبرگزاری تسنیم
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi