شنبه 21 فروردين 1395 , 09:57
روزی می رسد که...
ع ق- جای شکرخدا باقی هست که قشر رزمنده وجانبازو آزاده رابه جرم دفاع ازنطام وکشور محاکمه نمی کنند. بقول بعضی ازمسئولین مگربرای مارفتیدبه جنگ؟
سال 69تازه ازعراق برگشته بودیم که من برحسب دعوت بنیادجانبازان شهرقم رفتم به بنیاد. پیرمردی ازروستا آمده بودبرای گرفتن حواله یخچال برای خانواده پسرش که درسال 65درجبهه جنوب شهیدشده بود. گویاچندباراین بنده خداازروستا آمده بود ولی با جواب سربالا برگشته بود. پیرمردجلوی من رفت داخل اطاق چنددقیقه ای نگذشته بودکه عصبانی آمد بیرون و رفت. وقتی که من وارد اطاق شدم آقای کارمندبنیاد باصدای بلند می گفت فکرکرده برای من رفته جبهه! مگرمن گفتم برودکه حالا آمده ازمن طلبکارهست؟
من تازه آمده بودم به قول معروف کله ام باد اسارت و عراق راداشت، باکارمندبنیاد بحثم شدکه چرااین حرف را میزنی؟ آقای محترم اگر فرزند این آقاو امثال این فرزندان نبودند الان من وشما معلوم نبود که کجای این دنیابودیم سروصدای مابالاگرفت. تااینکه مسئول بنیاد متوجه شد و آمد فورا ازمن معذرت خواهی و به کارمندش دعواکرد.
من چقدرخوشحال شدم، این داستان رابرای یکی از دوستانم که هم درانقلاب دستی داشت وهم درجنگ تعریف کردم. شایدباورنکنی سال 69به من گفت زیادخوشحال نباش. طولی نمی کشد که همین آقایان مسئول بامردم طوری رفتارمی کنندکه مردم از افراد انقلابی وجنگ خوششان نخواهد آمد. من حرف دوستم راقبول نکردم البته ایشان آدم پخته ای بود و هست.