شناسه خبر : 100988
یکشنبه 04 تير 1402 , 13:47
اشتراک گذاری در :
عکس روز

پای صحبت حاج‌اکبر حسین‌زاده، مدیر جانباز باشگاه فرهنگی - ورزشی ایثار(بخش دوم)

بنیاد، جانبازان و ایثارگران فعال در باشگاه ایثار را محاصره اقتصادی و تحریم کرده است؟!

ما ۵۰ فیلم مستند از زندگی جانبازان نخاعی باشگاهمان ساخته ایم که هفت نفرشان شهید شده اند؛ جانبازان شهید، علی چناری، رجبی، نیک‌پور، سیاتیری، میرعزیزی، شکراللهی، قبادی...

فاش نیوز- در بخش ابتدایی گفت و گو با جانباز 70% اکبر حسین زاده، مدیر باشگاه ستارگان ایثار تهرانپارس، با عنوان "گفت وگویی که خیلی چیزها را روشن خواهد کرد!"، او گزارشی از عملکردش طی 12 سال کار و خدمت در باشگاه فرهنگی - ورزشی ستارگان ایثار ارائه داد و سپس از مشکلات و مسائلی که در تعامل و همکاری با بنیادشهید وجود دارد گفت.

در ادامه این گفت و گوی خواندنی، جانباز حسین زاده به ادامه بیان مشکلاتی که منجر به ایجاد نارضایتی در میان ایثارگران شده است، و همچنین روشنگری در باب مسائلی که منجر به حوادث اخیر، شکایت بنیاد از او  و تجمع اخیر ایثارگران مقابل بنیاد شده، پرداخته است.

با هم ادامه این مباحث را پی می گیریم:

....من مجددا" تاکید می کنم بنیاد که می خواهد امکانات را بدهد، با روی خوش و زبان خوش بدهد. البته باز هم تکرار می کنم که ایثارگران هم باید خودشان را کنترل کنند. من هم باید این کار را بکنم و هر بایدی را برای آنها می گویم، به خودم هم تذکر می دهم. من قولی داده ام. روزگاری ما در عملیات والفجر 8، در شهر تازه آزاد شده فاو به دست رزمندگان، با یک دسته از رزمندگان گردان حمزه، گروهان 2 دسته 1 عهدی بستیم. سه شنبه شب بود و دعای توسل خواندیم. وقتی تمام شد، فرمانده مان بلند شد و گفت: «آنهایی که شهید بشوند، بقیه را شفاعت کنید و آنهایی که می مانند، راه را ادامه دهند.» ما هم بر اساس پیمانی که با هم بستیم، نه با تشویق هیجان زده می شویم و نه با توهین، عقب می کشیم! چون ما هدفی را داریم دنبال می کنیم و ادامه راه شهدا هدفمان است اما نه به هر قیمتی! و برایمان معنی ندارد به هر قیمتی به هدفمان برسیم. حفظ شانیت نظام و جامعه ایثارگری و خانواده شان، برای ما هم اولویت اول و آخر است.

حال آمده اند گفته اند اکبر حسین زاده برای اهدافش می زند و می شکند و...! نه. اینطور نیست؛ چون منِ حسین زاده، در آخرین انتخابات مجمع عمومی باشگاه ستارگان ایثار با 113 رای از 120 رای برای هیئت مدیره انتخاب شدم و همچنین بقیه اعضا هیئت مدیره با آراء بالایی انتخاب شدند. پس ما تنها نیستیم.

 

فاش نیوز: برخی می گویند تعدادی شما را تهییج می کنند که بروید جلو! و از بُعد دیگر اینکه شما می گویید تعداد بالایی رای دارید. بعضی هم معتقداند خب چون به آنها خیر می رسانید و منافعی را برایشان تامین می کنید، به شما رای می دهند و از شما پشتیبانی می کنند؛ و برایشان شاید مهم نباشد با چه روشی! یعنی برایشان مهم نیست حتی شخصیت اکبر حسین زاده خدشه دار شود. فقط می خواهندخیر شما به آنها برسد؛ بقیه اش مهم نیست! اما دیگران، شما را شخص نمی بینند. در جایگاه یک جانباز می بینند. اینها به نام «جانباز» و «ایثارگر» تمام می شود.

 - من قبول ندارم افرادی که در باشگاه ستارگان ایثار از من خدماتی دریافت می کنند، حاضرند به این دلیل من خراب شوم. من با قاطعیت به شما می گویم، رای هایی که به حسین زاده نوعی داده اند، از این بابت ها که شما فرمودید نیستاتفاقا بُعد مثبت و سپاسگزاری دارد. به این دلیل که قدردان زحماتی هستند که برای سرپا شدن و فعال شدن این باشگاه فرهنگی و ورزشی کشیده می شود. قبلا که این باشگاه نبود، بی‌انگیزگی، بطالت، وقت های خالی تلف شده و دردهای جسمی و روحی غیرقابل توصیف در جانبازان و خانواده ها  غوغا می کرد. اما وقتی ایثارگران می بینند که چه کارهایی از قبیل تعمیر و تجهیز این باشگاه، فعال نمودن رشته ها، جذب ورزشکار، دوندگی های بسیار برای بازسازی، ایجاد شرایط خوب و سالم ورزشی، ایجاد شرایط اردو و مسابقات انجام شده و تاثیر آن در تمامی خانواده های جانبازان و زندگی و حال و سلامتی جانبازان نمود پیدا کرده، اینجاست که سپاسگزار می شوند.

دلیل دیگرش این است که هر چقدر توانسته ایم کارهای فرهنگی و فرهنگ سازی، که وظیفه بنیاد است را انجام داده ایم. مثلا فرزند جانبازی که از شرایط سخت زندگی و پدرش به ستوه آمده و از خانه فراری شده و... بسیاری از این مسائل خانودگی را جانبازان با ما در میان می گذارند. ما در باشگاه ستارگان ایثار، حالت خوابگاه مانندی درست کرده ایم. به غیر از بیماران بلوچستانی و کم برخوردار استان های دیگر که برای مداوا در این محل، آنها را در طول مدت درمان اسکان می دهیم، به اینگونه امور و مشکلات خانوادگی هم که مطلع می شویم، سر و سامان می دهیم. مثلا آن فرزند جانباز به جای اینکه در هنگام فشار عصبی یا ناراحتی به هر کاری دست بزند یا به هر راهی برود، یک گوشه ی دنجی برایش مهیا شده که همرزمان پدرش هوایش را داشته باشند. آن وقت بنیاد اینها را نمی بیند و از ما شکایت دارد که چرا یک بار دادمان درآمده!

تمام این کارها که صورت می گیرد و مشکلاتی که محسوس و نامحسوس حل می شود، بدون این که آب در دل شما تکان بخورد، وظایف شماست. وظیفه بخش حقوقی، بخش مشاوره و بخش های دیگر. بیایید واقعیت ها را ببینیم و به رفع مشکلات واقعی بپردازیم؛ نه اینکه به چند تا داد جانباز گیر بدهید. مشکلات را حل کنید، داد کسی در نمی آید!

البته اذعان دارم که نه سعی کرده ام همه را از خودم راضی نگه دارم که این نوعی نفاق است، و نه همه کارهایم درست است؛ ولی کاش کمی هم کارهای انجام شده را با چشم باز ببینند.

12 سال کار اجرایی در این باشگاه انجام شده و تاثیرات مثبت بسیاری در زندگی خانواده های جانبازان داشته است. امروز ارزش افزوده این 300 متر زمین باشگاه از نظر بنیاد چقدر است؟ 300 متر بنا بنام شماست آقای بنیاد! تمام اتفاقات خوبی هم که آنجا افتاده، دارد بنام بنیاد تمام می شود. آیا هنوز هم می توانند بگویند ما هیچ کار مفیدی انجام نداده ایم و فقط داد و بیداد بوده است؟ ما در طول 3 ماه 150 متر بنا در طبقه سوم همین بنا به آنها تحویل داده ایم؛ بدون بودجه و اعتبار و درآمد! آیا این کم کاری است؟! کجا دیده اید که در مدت سه ماه کل یک باشگاه بازسازی بشود؟!

 حالا ساخت و ساز انجام شده و به روز شده است. با همه امکانات، مناسب سازی، امکان دوش گرفتن جانباز، وارد شدن به حمام و رختکن و دسترسی به وسایل ورزشی و ... تمام باشگاه زیرساخت دارد و حتی برای هر تغییر کاربری ای آماده و مجهز است. ما اینجا را با 400 میلیون تومان ساختیم. شما چند میلیارد باید بدهی تا چنین چیزی بسازی؟! پولش از کجا آمد آقای بنیاد! شما داده اید؟! بله در زمان آقای اوحدی، خدا پدرشان را بیامرزد که برای طبقه بالا به ما خیلی کمک کردند. حرف من جانبداری از کسی نیست؛ اما عملکرد یک مدیر، نشانه توانمندی اش است. ما اراده می کردیم، آقای اوحدی را می دیدیم. نه اینکه من خوشم بیاید که سریعا" مرا می دید. نه! منظورم این است که متوجه شرایط و مقتضیات کار اجرایی را بود و دسترسی به مدیر در هنگام نیاز و اضطرار وجود داشت.


شایع کرده اند که به من و باشگاه ستارگان ایثار، 3 میلیارد داده اند! خیر، من حقیقت را به شما می گویم. آقای اوحدی در زمان خودش، یک اعتبار سه میلیارد تومانی به آقای امانی دادند؛ نه به ما! دادند و گفتند باشگاه ستارگان ایثار که دارند طبقه بالای باشگاه را می سازند، این اعتبار را بگیر و کمکشان کن. پولی هم به ما ندادند و ما هم نمی خواستیم.

فاش نیوز: البته اضافه می کنم که این اعتبار، فقط به باشگاه شما هم داده نشده. به آسایشگاه ها هم دادند. البته پول پاشی هم لزوما، نشان مدیریت نیست. حتی من مطلع هستم که در برخی آسایشگاه ها هزینه های غیر ضروری هم شد. 

- حرف شما صحیح است و ممکن است آقای اوحدی هم بعضا اشکلاتی داشته است؛ اما من در باشگاه ستارگان ایثار هیچ هزینه پرت و یا غیر ضروری‌ نداشتم. ما دستگاه های به روز بدنسازی و تجهیزات ورزشی مناسب حال ورزشکاران ایثارگر را تهیه کردیم. 2 دستگاه تردمیل، یک دستگاه اسکی فضایی، یک دستگاه دوچرخه ثابت و تعدادی دمبل و وزنه های مختلف بدنسازی و البسه ورزشی و تعداد 50 دستگاه ویلچر ورزشی در طول 12 سال تهیه کردیم که باعث سلامتی و نشاط بسیاری از ورزشکاران است؛ که خودتان می دانید خرید این امکانات چه هزینه بالایی دارد و تمام هزینه ما، به نحو درست و مفید انجام می گیرد.

امروز ما یک سالن بدن‌سازی مجهز عالی داریم؛ و یک سالن TRX با 15 خط و سالن استفاده از فوتبال دستی به تعداد 5 دستگاه و میز شطرنج به تعداد 3 میز و همچنین سالن توپی مجهز به کفپوش ارتجاعی نور مطلوب و تهویه هوای مطلوب برای کل سالن ها. دیگر جانباز ما نمی رود در یک زیرزمین خفه کننده ورزش کند و بیشتر نفسش بند بیاید! از ابتدا که ما آمدیم، جانبازان به دلیل افزایش سنشان، انگیزه بالایی نداشتند. ما باید انگیزه ایجاد می کردیم. مسابقات لیگ هم نصفه و نیم بند با خرید بازیکن انجام می شد و عملا" جانباز به دلیل بی انگیزگی و نداشتن توانمندی، نه ورزشی می کرد و نه مسابقه ای می داد.

ما آمدیم گفتیم تمام مسابقات قهرمانی کشور و لیگ تعطیل شود. هدفمان را روی این گذاشتیم که تمامی ورزشکاران ما باید درگیر ورزش شوند؛ فقط به خاطر سلامتی شان. مشخص بود که جانبازان با این سن و سال، توانایی رقابت با جوانان یا دیگران را ندارند. پس دلیلی ندارد که این اعتبار صرف مسابقات غیرمفید برای جانباز شود. بنابراین تصمیم گرفتیم که سالانه 4 جشنواره داخلی بگذاریم که جانبازان با هم و هم سطح ها و هم کیشان خود مسابقه دهند و قوی شوند. یعنی رقابت داخلی و انگیزه ایجاد شود، یعنی کاری که در توان جانباز باشد.

بعد آمدیم قانون و قاعده هایی گذاشتیم. مثلا گفتیم هر تیم ده نفره، سه تا بازیکن ستاره دار دارد. این بازیکنان یعنی بازیکن های ضعیفی که توانایی بالایی ندارند و مربی ها هم در مسابقات روی آنها حساب نمی کنند. قانون گذاشتیم که ستاره دارها مقیدند هر بار از هر چهل دقیقه بازی، ده دقیقه را بازی کنند. این باعث شد این افراد هدف و انگیزه پیدا کنند. حالا این افراد ضعیف هم از سرخوردگی درآمدند و آمدند برای ورزش و تمرین.

الان شما اگر سرزده هم بیایید، در یک سانس 30 نفر کمتر در حال ورزش نیستند. ما الان هر سه ماه یک بار، مسابقات داریم و در آخر هر فصل، یک اردوی خارج از استان. اینها خودش انگیزه بخش است.

از طرف دیگر قبلا جایزه گذاشته بودند و دائما" جانبازان در پی این بودند که جایزه چقدر است! ما آمدیم و جایزه را حذف کردیم. همین شد که الان جانبازان می دانند ورزش را فی‌نفسه برای آثار مثبتش انجام دهند.


فاش نیوز: متاسفانه چیزی که رایج شده، ایجاد همین توقع است. یک حرکت تحقیرآمیز که در شأن جانبازان نیست؛ یعنی هر مسئولی به دیدار جانبازان می رود، انگار باید یک کارت 100 تومانی هم شده دستشان بگیرند و بیاورند. حال اگر نیاورند، جانباز شاکی می شود؛ چون عادت کرده اند و انتظار دارند. اما در اصل نوعی برخورد ناشایست است؛ چون جانبازان نه خدایی نکرده گدا هستند و نه کودک هستند که نیازی به این کارها و هدایای اینچنینی داشته باشند. باید با حفظ شأنشان، حق ضروزی و مورد نیازشان به آنها تعلق بگیرد. همین.

 -  بله. من هم با شما موافقم. اما این هم یکی دیگر از کارهای اشتباه بنیاد است. می دانید چرا مجبور است این کارها را بکند؟ چون آن رابطه درست همدلانه بین بنیاد و جانبازان نیست. خیلی مواقع در مراسمی، اگر بنیاد فراخوانی بدهد، جانبازان نمی روند! مجبور است از اینگونه وسایل استفاده کند. چرا؟ چون کارهایش نمایش و گزارش‌دهی بوده است و این را جانبازان می فهمند که به عنوان سیاهی لشگر و دکور از آنها استفاده می شود. اما اگر همین منِ کوچکترین که مدیر و رئیس بنیاد هم نیستم، یک اعلام بکنم، چون جانبازان، صداقت در عمل و خدمات را می فهمند، با کمال میل حاضر می شوند.

خودتان مستحضر هستید که در آخرین برنامه باشگاه ستارگان ایثار، 450 مهمان حضور داشتند که خود آقای قاضی زاده هم بودند. از این تعداد، 250 نفر جانبازان ویلچری، روشندل و مابقی جانبازان ترکیبی و خانواده های ایشان بودند. من که به بچه ها نه پول می دهم نه جایزه! اما نکته اینجاست؛ رسیدگی و توجه بجا. همین برای جانباز کافی‌ست که راضی باشد.


فاش نیوز: متاسفانه بعضا تماس گرفته که مثلا ما چهار جانباز ویلچری برای فلان جلسه و برنامه نیاز داریم! برای چه؟! برای زینت‌المجالس! این موجب وهن و تحقیر ایثارگران است.

- بله. در برخی موارد معدود هم ممکن است جای این باز شود که جانبازی بپرسد، چقدر می دهی که من بیایم؟! ... اینها اشتباهات بزرگ بنیاد است. جانباز به حرف ما گوش می کند؛ چون خدمت می بیند و اینکه می داند از او استفاده نمایشی نمی شود. ما برای خودش و زندگی اش ارزش قائلیم.

ما امروز که اینجا نشسته ایم، دو سفر کیش، 4 سفر مشهد برای جانبازان و 2 سفر برای خانواده ها و فرزندان دختر و یک کاوران جانبازان شیمیایی برگزار کرده ایم. یک سفر انزلی برای خانواده ها و فرزندان دختر و یک سفر برای جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی به همراه خانواده و 3 کاروان به کربلا و 6 کاروان برای پیاده روی اربعین حسینی اعزام نموده ایم و ویژگی این سفرها این بود که تلاش نمودیم یک نفر چندین بار از این امکانات استفاده ننماید و به حداکثری افراد این خدمات به صورت یکسان داده شود. چقدرش را بنیاد تامین کرده و یا داده است که اینقدر ادعا دارد و داد می زند؟!

فاش نیوز: آیا محل تامین هزینه های این سفرها مشخص است؟

 - بله کاملا" و تمام مستندانش هم موجود است. اما نکته قابل توجه اینجاست که بنیاد هزینه بسیاری از این کارها را نداده و بجای تشکر از اینهمه کار فرهنگی و ورزشی انجام شده ی مفید، اینطور با نیروی خدمتگزار برخورد می کند.

در سفر انزلی، ما خانواده جانباز اعصاب و روانی داشتیم که 30 سال بود دریا را ندیده بودند و کفش برای پوشیدن نداشتند. ما حتی پول خرید در سفرشان را هم با کمال میل می دهیم. آن وقت بنیاد می آید در همین سفر ادعا می کند که چه کسی به شما مجوز داده است؟! آقای محترم معاون فرهنگی! کدام هتل حتی یک مسافر را بدون مجوز و یا نامه ای و بدون پول پذیرش می کند؟ چه برسد به بیش از صد و بیست نفر را؟! پس من اگر مجوز شما را نداشتم، چطور 120 نفر را در هتل پذیرش گرفتم؟! دست آخر هم با وجود تمام این بحث ها و با وجود داشتن مجوز بنیادشهید، بنیاد به ما هزینه سفر انزلی را نداد و ما از محل های دیگری مجبور شدیم هزینه هتل سفیدکنار که متعلق به بنیاد است را و قریب به 300 میلیون تومان بود، تامین و پرداخت کنیم. بنیاد این هتل را از خدمات دهی به ایثارگران خارج کرده؛ درحالیکه این هتل با پول و اعتبارات بنیاد و خانواده های جامعه هدف ساخته شده است.

در ضمن بنیاد نام ساخت و اختصاص هتل هایی برای ایثارگران را زیاد بکار می برد. اخیرا" هم جناب آقای قاضی زاده مصاحبه ای داشته و ادعا کرده اند که هتل های بسیاری در شیراز، تبریز، ارومیه، مشهد، لرستان، همدان و استان های مختلف برای ایثارگران ساخته و اختصاص داده شده است؛ اما اگر بروید سری بزنید، متوجه می شوید که این هتل ها برای ایثارگران استفاده نشده و شاید کمتر از 10 درصد هم در خدمت جامعه ایثارگری نبوده و در عوض، در اختیار بخش خصوصی برای درآمدزایی گذاشته شده اند.

حتی همان دهکده نشاط هم که با امکانات بالاتر و بهتری برای جانبازان ساخته شده و مسئولش یک جانباز 70% است که در حال فعالیت است، بنیاد اجازه خدمات رسانی به ایثارگران را در این محل هم به سادگی نمی دهد و در پیچ و تاب های اداری بسیاری آنها را گرفتار کرده و با محدودیت های زیادی آنان را مواجه می کند.

دعواهای ما با بنیاد سر همین هاست. من مجوز و دستور دارم ولی انجام نمی شود و نشده و بعدش می آیند به ما می گویند ما نگفتیم و مجوز ندادیم! بنده مجوز و دستور برای بردن به سفر اربعین و کربلا را دارم. یعنی ما درخواست این سفرها را برای خانواده ها داده ایم؛ رئیس، نامه زده به واحد فرهنگی که موافقت و همکاری شود و فرهنگی هم نامه اش را به بخش سیاحتی زده است.
حال سوال اینجاست که اگر بودجه ندارید یا نمی توانید انجام بدهید، پس چرا نامه اش را می زنید؟ چرا دستورش صادر می شود ولی بعدش ما سر دوانده می شویم؟ و بعد به ما هم وصله می چسبانند که چرا این کار را کردید یا آن کار را کردید و بودجه نمی دهیم؟! چرا توقع ایجاد می کنید؟ مستندات همه حرف های من هست.

 

فاش نیوز: اگر ممکن است کمی بیشتر درباره نحوه تامین بودجه هایتان از محل غیربنیاد توضیح دهید.

 -من می دانم که خیلی از حرف ها و حدیث ها از نداشتن اطلاع و شناخت است و من از برخی که نادانسته حرف هایی می زنند، ناراحت نمی شوم.

خوب است دوباره برای بنیاد و هر کس حواسش نیست، مرور کنم و تذکر بدهم که ارزش این کارهای فرهنگی و ورزشی و سیاحتی در چیست! کارهایی که در باشگاه ستارگان ایثار و برای جانبازان انجام می شود، فقط به نیت دیدن خوشحالی همرزمانمان، عوض شدن حال و هوای خانواده ها و جانبازان، التیام آمال و دردهای این قشر دردمند و بعضا رنج دیده و محروم، کشاندن اعضای این خانواده ها به سمت جوها و محیط ها و کارهای سالم و مفید و فرهنگی و ورزشی می باشد.

ما برای تامین بودجه بسیاری از این اردوها، به سازمان ها یا خیرینی که می شناسیم، مراجعه می کنیم و آنهایی که به این قشر ارادتی دارند و نیتی دارند، در این مسیر به ما کمک و با ما همراهی می کنند.

مثلا من اردوی مشهد برده ام. بنیاد به ما هتل داده در طرقبه که دو ساعت و نیم تا حرم راه است. بعد خودش نزدیک حرم هتل ساخته بنام خورشید هشتم و روزانه درآمد بسیار بالایی از اجاره اتاق ها کسب می کند. آن وقت منِ جانباز باید بروم تا آن سر شهر و خانواده اعصاب و روان و شیمیایی را که سختش است، سه ساعت راه ببرم!

بعد غذای دست دهم برای جانباز گذاشته اند که من خودم رفته ام جدا پول داده ام و غذا را عوض کرده ام که مجبور نشوند این غذا را بخورند. برای حمل و نقل روزانه، ماشین کرایه کردیم که برای هر فت و آمد نزدیک به یک میلیون تومان میشد که در واقع روزانه سه میلیون برای سه بار تردد به حرم تا دم حرم زائران را ببرند و بیاورند و جمعا برای 8 روز شد 24 میلیون تومان. شما که فقط نمی خواهید رفع تکلیف کنید!

مادر شهید 80 ساله و یا همسر جانباز 50- 60 ساله که دیگر توان رفتن و آمدن راه طولانی و ماشین به ماشین شدن را ندارد! همسر جانباز ما الان خودش یک جانباز است، انقدر که عوارض پیدا کرده است. سی سال یک ویلچر 24 کیلویی را بلند کرده و دیگر کمر سالمی برایش باقی نمانده است. دو روز آمده برود مشهد و یک نفسی تازه کند، به خاطر برنامه ریزی شما باید سه ساعت در اتوبوس بنشیند و برود و برگردد که نیم ساعت پیش امام رضا باشد!


آقای بنیاد! شما پول رفت و آمد و قطار زائران ما را دادی که داد می زنی؟! تازه ما فقط جانبازان نخاعی شهرکمان را نداریم. جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی داریم که در کوره پزخانه های ورامین زندگی می کنند. 120 نفر خانواده اینها را بردیم که خدمات دادن به اینها بالاترین ارزش و ثواب را دارد. جانباز اعصاب و روانی داریم که دست دخترش را شکسته است! و ما در اردو مجبور شدیم برای بهم ریختگی حال این دختر، او را ببریم و تا صبح بستری اش کنیم. بردن این خانواده های محروم، وظیفه است آقای بنیاد. رسیدگی به اینها عین تکلیف و ثواب است. پس شما اگر قدر و ارزش خدمت به این عزیزان دردمند را ندانید، چه می دانید؟!

خاطره زیبایی هم در این میان برایتان تعریف کنم. در اردوی مشهدمان جانبازی را بردیم بنام جانباز شهید کسایی. این جانباز به خاطر بیماری فقط می توانستبه سختی و با مشکلات فراوان راه برود. یک شب می خوابد و خواب می بیند که امام رضا به او گفته برو تو شفا گرفتی! او حدود 6 ماه توانست راه برود. این جانباز با خانمش یک روز در تلویزیون مشهد مقدس را می بینند و هر دو باهم گریه می کنند که آقا ما را فراموش کرده است. بعد ما به آنها زنگ می زنیم و می گوییم که بیایید برویم مشهد. آمدند مشهد ولی این عزیز جانباز، عین سه شب را در بیمارستان مشهد بستری بود. بعد از سفر هم این جانباز حاجتش را به قولی از امام رضا گرفت و شنبه هنوز برنگشته، به شهادت رسید!

شبی نبوده که چند جانباز اعصاب و روان و شیمیایی در بیمارستان مشهد بستری نکنیم. جانبازان اعصاب و روان، به سبب عوارض روحی و روانی ناشی از جنگ که دارند، مشکلات زیادی برای خانواده شان ایجاد می کنند که ما مجبور شدیم آنها را در بیمارستان بستری کنیم. اینها خیلی جای تامل دارد و کار کمی نیست!

برای اردوی انزلی، بنیاد به ما پولی نداد. ما از طریق سپاه پیگیری کردیم و نامه زدیم و اتوبوس های ما را دادند که در حالت عادی اگر قرار بود هزینه اش را برای تعداد 120 نفر رفت و برگشت جهت دو تا اردوی انزلی بدهیم، بالای 200 میلیون می شد. همه روندهای ما روی همین اصول است. عزیزانی هستند که به قشر ایثارگر ارادت واقعی دارند و یا خیّر هستند و دلشان می خواهد در این مسیر به این خانواده ها کمکی برسانند و یا نهاد و سازمانی که بودجه ای را در این مسیر به ما اختصاص می دهند.

 

فاش نیوز: درباره هزینه های کربلا و اربعین هم لطف می کنید توضیح مختصری بدهید؟

 -  بله. ما انتظار داریم افراد با اطلاع، قضاوت و صحبت کنند. ما در بحث اربعین تا به حال فقط از بنیاد، 400 میلیون تومان گرفته ایم. اسنادش هم موجود است. آنهایی که خیلی با خودشان قکر کرده اند که باشگاه ستارگان ایثار چقدر بودجه می گیرد و چرا همه چیز برای این باشگاه باشد، خیالشان راحت باشد که بنیاد آنچنان هم که آنها فکر می کنند، کمک حال ما و به فکر ما نیست و تنها جای خوشحالی و شکرگزاری از خدا این است که ما دوستان خوبی داریم.

اتفاقا هم اکنون که من با شما صحبت می کنم، 3 ماه است که بنیاد پرداختی به باشگاه ستارگان ایثار را قطع کرده است. نه هزینه های آب و برق و گاز ما داده می شود؛ و نه هزینه تعمیر و نگهداری سیستم های آسانسور و تاسیسات و هزینه تعمیرات دستگاه های ورزشی و نه تعمیرات ویلچرها و نه حقوق پرسنل و مربیان ما. پرسنل ما که افرادی هستند که یا نان سر سفره زن و بچه شان می برند و یا سرپرست خانوارند. آیا بنیاد به این فکر کرده که این افراد چه گناهی کرده اند و چرخ زندگی شان چگونه می چرخد؟! و آیا به این فکر کرده که اگر چراغ این باشگاه با اینهمه ثمر خاموش باشد، چه عوارضی برای جانباز و خود بنیاد ایجاد می کند و چه وسیله ای برای اعتراض می شود؟ ما مجبور شده ایم در این مدت از جیب یا محل های دیگر، چراغ باشگاه را روشن نگه داریم. آن هم باشگاهی را که در آن به همه اقشار ایثارگران در همه انواع مجروحیت ها و با هر درصدی از 5 درصد تا 70 درصد، از ارتش تا سپاه خدمات داده می شود.

 

فاش نیوز: گله ای از شما کرده اند که چرا به معلولین، با بودجه بنیاد خدمات می دهید. چه توضیحی در این باره دارید؟

 - ما این خدمات را بعضا به معلولین می دهیم؛ اما شما سند بیاورید که از بودجه بنیادشهید بوده است. مثلا ما در سال 1400 جانبازان را به یک اردوی مشهد در هتل درویش بردیم که همراهمان چند معلول هم داشتیم. اسنادش هم هست. هزینه ما آنجا 670 میلیون تومان شد. ما آن زمان که آقای اوحدی بودند، درباره هزینه های جاری و ساخت فیلم زندگی بچه های جانباز و ... از بنیاد یک پولی طلب داشتیم. 400 تومان بود که ما گرفتیم و بقیه اش از محل های دیگری تامین شد. حال می خواهید ایراد بگیرید که از هزینه جانبازان بوده است؟ خیر. 400 تومان که بدهی خود بنیاد بود و حتی اختصاصی این سفر هم نبود که به ما داده شد. بقیه 360 میلیون هم که ربطی به بودجه بنیاد نداشت که کسی مدعی باشد. قسمتشان بود که چند معلول محروم از این سفر بهره مند شوند. خیرین هم مطلع و راضی بودند.

این که قضاوت بکنیم و راحت حرف بزنیم و برای فردی بدگمانی ایجاد کنیم و شبهه ایجاد کنیم که کاری ندارد! من هم می توانم درباره همه و یا بنیادی ها شبهه ایجاد کنم.

ما اطلاع داریم در یکی از اردوهای مشهد بنیاد، فرزند یک جانباز ویلچری را به هتل قدس برده اند که در حد مسافرخانه هم نیست و او دیده که دوستانش را به چه جاهای سطح بالایی برده اند. با پدرش بد برخورد کرده که تو که اینقدر جنگ بودی، این جایی‌ست که به تو داده اند؟!

بعدا" من همان جانباز و فرزندش را بردم هتل مدینةالرضا و با امکانات عالی؛ دیدیم همان بچه چقدر خوشحال است و مثل پروانه دور پدرش می گردد. یک روز یک همسر جانباز اعصاب، به باشگاه آمد و به من گفت خدا پدرت را بیامرزد. هر باری که یک هفته ای همسرم یک سفری می رود، تا شش ماه ما راحتیم و حالش خوب است و در خانه ما دعوا نیست. آیا تاثیرگذاری این سفرها و زحمات را بر زندگی خانواده ها می فهمید یا نه؟! پس ما اگر قرار نیست این کارها را برای این خانواده ها انجام بدهیم، قرار است چه کار برای قشر جانباز و ایثارگرمان بکنیم؟!

 

فاش نیوز: به قولی شما دارید بدون هزینه، وظایف بنیاد را انجام می دهید.

 - بله. ولی بعضا متوجه نیستند. اگر هم بنیاد کمکی کرده، 20-30 درصد بیشتر نبوده است. تمام اسنادش هم هست. تازه هزینه هایی مانند خرید سوغات یا لباس هم برای برخی از خانواده های محروم انجام شده است .کسی هم نمی تواند ادعا کند که فقط برای بچه های باشگاه ستارگان ایثار بوده و از بنیاد بوده است. دیدید که نیست و نبوده. یعنی نه بنیاد کمک شایانی کرده و نه فقط جانبازان باشگاه ما بوده اند.

از طرف دیگر کاش بنیاد متوجه می شد که ترتیب دادن این اردوها، مسابقات، سفرها و ... و چنین برنامه هایی چه تاثیری در جلوگیری از ایجاد انحراف و فساد در این خانواده های معزز دارد! وقتی فشارهای روانی در این خانواده ها زیاد است، وقتی همسر یک جانباز اعصاب و روان مجبور به کار کردن خدماتی در خانه های مردم است، وقتی دردمندی جسمی و روحی در این خانواده ها غوغا می کند، عوارض روانی و اجتماعی زیادی در پی دارد که ایجاد این برنامه ها جلوی ایجاد این عواقب را می گیرد. حال به من می گویید چرا یک لیوان شکست؟! ما باید از خطراتی که در جامعه و خانواده می تواند این قشر دردمند را تهدید کند، فریاد بزنیم! چرا بنیاد صدایمان را نمی شنود؟!

آخر خوب است مردانگی داشته باشیم و به قیامت خودمان هم فکر کنیم. جانبازی را به سفر شمال برده بودیم که به من می گفت من آباء و اجدادم هم سفر شمال نرفته اند و ما دریا را ندیده بودیم که چه شکلی‌ست! همسر شهیدی بود که می گفت دو فرزند معلول دارد و بیست سال است که سفر نرفته است. دعا کرد و گفت خدا خیرتان دهد؛ این بهترین سفر زندگی من بود. آیا اگر شما باشید، برای این دعای خیر، این سختی ها و حرف شنیدن ها را به جان نمی خرید؟!

 

فاش نیوز: آیا شما برای خودتان هم مطالبه ای دارید؟

 - بگویید یک ریال؛ نداشته ام! اصلا" بچه های من بنیاد را بلد نیستند. نه برای تحصیل، نه کار و نه هیچ چیز دیگری من چنین مطالبه ای نداشته ام. خود من 17 سال است با یک پای مصنوعی زندگی می کنم. شما فقط 17 سال است به خود من پای مصنوعی نداده اید. من پنجه پایم شکسته و با چسب چسبانده ام که بتوانم با آن راه بروم. به دنبال چه چیزی در من هستید؟

!

فاش نیوز: کمی هم از فیلم هایی که درباره زندگی جانبازان ساخته اید توضیح بدهید.

  -ما 50 فیلم مستند از زندگی جانبازان نخاعی باشگاهمان ساخته ایم که هفت نفرشان شهید شده اند. جانبازان شهید، علی چناری، رجبی، نیک‌پور، سیاتیری، میرعزیزی، شکراللهی و قبادی. آقای بنیاد! شما یک فریم از این جانبازان، عکس ندارید! این کار که انجام شد، برای خانواده های این جانبازان خیلی اهمیت دارد. این فیلم ها در شب شام غریبان این شهدا پخش شد و به خانواده شان تحویل داده شد .اینها اسناد زندگی این شهیدان هستند. وقتی بیست سال دیگر ماها نباشیم، کسان دیگری می آیند و اینجا می نشینند و هیچ چیزی از این جانبازان و رزمنده ها و خانواده ها نمی دانند! ما وظیفه داریم کاری بکنیم که اینها فراموش نشود و فرهنگ ایثار و جبهه به نسل های بعدی منتقل شود. آیا اینها کار انجام‌شده نیست؟! اسناد عملکرد ما از سال 93 تا کنون موجود است. تمام نامه ها و مکاتبات ما هم موجود است.

 

فاش نیوز: با وجود اینهمه خدمات ارزشمند، به نظر می رسد که مسئولان بنیاد همراهی و همکاری لازم را با شما ندارند.

 .نه. متاسفانه - ما 8 مورد نامه زده ایم برای گرفتن یک وقت جلسه. نه برای پول، نه برای اربعین، نه برای سفر. مشکلات عدیده ای داریم که باید بنشینیم و با بنیاد مطرح کنیم. ما فقط می خواهیم شما را ببینیم آقای رئیس بنیاد! همین الان که ما اینجا هستیم، چیلر ما سوخته است. موتورخانه‌مان به شدت دچار مشکل شده و آب مجتمع قطع است. آسانسورمان مشکل دارد و...

ما زیرمجموعه موسسه ایثار هستیم و یک توافقنامه داریم که آنها باید هزینه های جاری ما را پرداخت کنند. این توافق‌نامه برای سال 1395 است و در سال 98 هم همین طور این توافق نامه مجددا" مصوب و تایید شد. اما این جریان های اخیر شکایت از بنده که پیش آمده، بر خلاف توافق‌نامه، اعلام کرده اند که خدمات‌دهی به باشگاه ستارگان ایثار قطع شود!

ادامه دارد...

 

تنظیم و عکس از شهیدگمنام

اینستاگرام
سلام خدمت یاران فاش نیوز
خداقوت
واقعا بایستی قدردان اینهمه کار و فعالیت باشند
باشگاهی کوچک یک تنه کار معاونت فرهنگی ورزشی را انجام داده است...بنیاد شهید تهران یا مرکز واقعا کجای این فعالیت هستند...ما که تهرانیم خبری نشنیده ایم!
معاونت فرهنگی مرکز اعلام کند با بودجه‌های عظیمی که دارد در ۷ سال گذشته ۷ مستند از جانبازان نخاعی یا شیمیایی یا قطع عضو و یا اعصاب و روان ساخته است؟ اما مشاهده میکنیم در یک باشگاه ۵۰ مستند ساخته شده که ۷ نفرشان شهید شده اند....شما مگر با میلیاردها تومان پول توانسته اید اینکار را بکنید؟
چند جشنواره در سال برگزار میکنید؟ جانبازان را چند بار به اردو و مسافرت برده اید؟
مگر مقام عظمای ولایت نفرمودند هتل ها و اماکن تفریحی برای ایثارگران است؟ چرا هتل خورشید هشتم در مشهد برای از ما بهتران است و آنوقت ایشان مجبور است با اتوبوس جانباز اعصاب و روان و همسر و مادر شهید را دو ساعت با اتوبوس به طرقبه ببرد؟
سطر سطر این مصاحبه درد است و متاسفانه این قصه‌ی پر غصه‌ی تکراری که هرکه خدمت می‌کند بیشتر چوبش می‌زنند باز هم تکرار شده است....حاج اکبر عزیز به دل نگیر....پیشگامان این مسیر شهید بهشتی ها بوده اند و شما هم راه همان بزرگان را می‌روی....آنها که باید در پیشگاه عدل الهی پاسخ بدهند بایستی نگران باشند....اندکی صبر سحر نزدیک است....

در ابتدا درود می فرستیم به این همه روحیه و مرام حاج اکبر حسین پور، که با این شرایط وخیم دارد به جانبازان ایثارگران و خانواده های آنان خدمات دهی می کند ، نمی خواهم به بهانه این شرایط از بنیاد شهید انتقاد کنم ، چون آن ها نه می خوانند و اگر هم بخوانند هیچ سودی ندارد ، ولی صرفاً می خواهم این موضوع را به جانبازان دیگر زیر ۲۵ درصد ، که مطلب می زنند که (این تبعیض است یا عدالت) یاد آور شوم ، هنگامی که لیست بلندی می زنند که فلان چی می دهند و فلان چی به ما نمی دهند و حتی از یک سفر زیارتی محروم هستیم ، فکر می کنند که این هزینه ها از ردیف بودجه بنیاد هزینه می شود ، در حالیکه شاهدیم تمامی این مبالغ از جیب خود جانبازان هزینه می شود ، که کسی توجهی به آن نمی کند و این کمال بی انصافی محض است!
از سوی دیگر وقتی می بینیم جانبازانی که مشکل تبدیل وضعیت دارند ، دیگری می گوید مشکل من که نیست پس به من چه! یا جانبازانی که مشکل مسکن دارد جانبازی که صاحب خانه است میگویند مشکل من که نیست به من چه! ولی ببینید این حاج اکبر تمام طیف مشکلات خانواده ایثارگران را پوشش می دهد و وقتی می گوید : فرزند جانبازی که در خانه دچار تنش عصبی است به آنان پناه می آورد و آنان او را آرام می کنند ، شاید در منزل همگی چنین مشکلی نباشد ، ولی ما باید درک کنیم که این نوجوان فرزند جانباز اعصاب و روان ، فرزند هم سنگر و همرزم سابق ما همگی ، چقدر روحیه اش خراب است و آنجا احساس آرامش می کند ، چون همین عامل می تواند آینده این فرزند عصبی را به شدت مخاطره آمیز کند ، خب این خیلی چای تحسین دارد ، ایکاش همگی مانند حاج اکبر احساس مسئولیت داشتیم و از خودمان برای دیگران مایه می ذاشتیم ...!
اما در کل قضایا با این شرایط موجود ، جانبازان به جان هم آفتاده‌اند و با خودشان نزاع می کنند ، که بسیار جای تاسف دارد ، چرا تقی گرفت! چرا نقی نگرفت! پس ما چی؟! و مطمئن باشند در صورت کمی گذشت ، اندکی صبوری و وحدت رویه ، عمرا" هیچ مدیر و مسئولی به خود جسارت کوچکترین اجحافی به حق هیچ ایثارگری نمی داد ، ولی متاسفانه با رویه موجود ...!!!
در همینجا خدمت حاج اکبر از طرف خودم به شخصه عرض احترام و ارادت دارم ، دستشان و حتی آن پای مصنوعی ایشان را می بوسیم ، چرا که شاید که نه بلکه هرگز ، خودمان در این شرایط و مخمصه های سخت کاری توان این همه رشادت مخلصانه را نداشته و صادقانه اعتراف می کنیم ، شرمنده آن مقام بالایشان می باشیم و ذره ای در صداقت بیانشان شک نداریم ، در این دو قسمت گفتگو خیلی چیزها شفاف و روشن شد ، که واجب بود همه بدانند و از فاش نیوز بابت انتشار این مطلب و پرسش سوالات دقیق و رفع شبهات موجود سپاسگزاریم و منتظر قسمت بعدی گفتگو هستیم.
جناب حاج قمری وفا
سلام علیکم ورحمه الله
خیلی ازمطالب جنابعالی را درهمین پایگاه فاش نیوز خوانده ام از خبر تا خاطره وگزارش وغیرو..
ابتدا سپاسگزار لطف جنابعالی بابت مطالب مفیدتان در راستای احقاق حقوق جانبازان وطیف ایثارگران هستیم.
اجرتان با خدای بزرگ ومهربان
اما یک نکته می خواهم عرض کنم:
جنابعالی وبرخی دوستان مثل حاج مجتهد که دست قلم دارین یک گزارشی درخصوص وضعیت ارایه خدمات به ایثارگران درشهرستانها تهیه بفرمایید.
بنده اطلاعی ندارم که سازمان بازرسی به بنباد شهرستانها می رود یاخیر.
ولی پیشنهاد بنده این است که:
یک هیئت مستقل به بنیاد استانها برود وبصورت کامل یا تصادفی پرونده ی ایثارگران را بررسی نمایندکه از ابتدای شروع ایثارگری چه خدماتی دریافت کرده اند؟
آیا هرآنچه طبق قانون مستحق بوده اند دریافت کرده اند یا خیر؟
چرا بعضی با شرایط ایثارگری کمتر بیشتر از دیگران از بنیاد کمک وتسهیلات وغیرو دریافت کرده اند؟
نیازهای درمانی وبهداشتی جانبازان چیست؟ دسته بندی جانبازان براساس نیازهای درمانی ونوع مجروحیت ورسیدگی خودکار به مشکلات درمانی ونیاز آنها به دارو.وسایل کم توانبخشی وغیره...
وقتی مثلا؛ جانباز قطع عضو هست: بنیادخودش حداقل سالی یکبار طبق زمانبندی پیگیر پروتز آن عضو جانباز باشد نه اینکه جانباز در به در به دنبال تهیه وسپس فاکتور هزینه ونوبت پرداخت نیمه تمام وامثالم باشد!!!
بنده نوعی: در پروفایلم در سایت بنیاد نگاه می کنم: می بینم نوشته دو مورد دیدار با جانباز ..!!!درحالیکه به خدای احد وواحد قسم هیچ دیداری تو عمرم بغیر ازآنچه گاها خودم به بنیاد رفته ام با مسئولان بنیاد نداشته ام.!!

بررسی شود که چه کسای وام مسکن گرفته اند ودرصد آنها چقدر بوده است؟
بررسی شود که چه کسانی بیشترین امتیازات را گرفته اد؟ وچه کسانی بیشترین تفریحات و اردو وزیارت وامثالم رفته اند؟
بنده ی نوعی با درصد بالا واز رزمندگان قدیمی وداوطلب جبهه وجنگ باداشتن چندفرزند یک بار نشد بنیاد احوالی ازما بپرسند ویا خانواده ام را به اردوی زیارتی وامثالم دعودت نمایند.فرزندانم گاهی به شوخی می گویند : مثلا تو هم جانبازی ومدافع نظام...ولی یکبار نشد احوالت بپرسند ویا تورا به زیارت ببرند...یا سراغ بچه هایت به عنوان فرزندان ایثارگر ومدافع نظام بگیرند؟!!جای ما باشید چه پاسخی دارید به این بچه ها بدهید؟
در یک کلام: بنیاد در شهرستانها نیاز به خانه تکانی وبازسازی ساختاری از هرلحاظ دارد.
عرض سلام و ادب دارم خدمت شما برادر عزیز جانباز، مطلب شما را را دیر دیدم ، بابت تاخیر در جواب پوزش میطلبم. برادر جانباز عزیزم کاملا درست میفرمایید ، اما همین موضوعی که شما فرمودید چگونه می توانیم با همکاری هیت مستقل برویم بنیاد استانها و بگویم پرونده فلانی را باز کنید تا ببینم جه دریافت نموده و چه دریافت ننموده! آیا مسئولان بنیاد شهید همکاری می کنند! آیا هیچ قانونی ما را یاری می دهد پرونده دیگری را باز کنیم یا به حرف ما هیت مستقل تشکیل خواهد شد! حداقل آن این است که از خودم بگویم ، خود بنده با خانواده بالای بیست سال است ، که از سوی بنیاد به سفر زیارتی نرفته ایم ، از کم و کیف آن نیزهیچ اطلاعی ندارم و حتی آنزمان سابق نیز ، بیشتر هزینه های سفر زیارتی از جیب شخصی ما پرداخت ، بنیاد صرفا" به هماهنگی ها اقدام می نمود و از عملکرد سازمان بازرسی از بنیاد شهرهای دیگر نیز، هیچ اطلاعی ندارم و اگر هم بخواهند گزارشی بدهند به نهاد خود ، گزارش کار خواهند نه به من و شما.
فقط حدود شاید دو سال پیش بود که در مطلبی در حمایت از جانبازان زیر۲۵ درصد واقعی از جانبازان نماها ، که جعل سند و مدرک کرده و با کلک درصد گرفته بودند انتقاد کردم ، که به حق جانبازان زیر۲۵ درصد به خاطر همین افراد اجحاف شده ، عده ای از جانبازان در همان مطلب آمدند و به بنده اعتراض کرده و گفتند آقا شما دارید به تمام جانبازان توهین می کنید ، ما هم گفتیم ما برای شما گفتیم ‏و کاسه داغتر از آش نمی شویم ، وقتی خودتان چنین می گویید ، بنده چه کاره ام!خب شما باشید برادر عزیزم چه میگوئید!
بنده هیچ اطلاعی از خدمات بنیاد به جانبازان دیگر ندارم و اظهار نظر و قضاوت نمی کنم ، ولی این موضوع درد آوراست ، که حال حدود بالای دو سال ازقانون واگذاری خودرو می گذرد ، ولی تا به حال به یک جانباز نه خودرو داخلی داده اند نه حواله خودرو خارجی ، شما ببینید در این مدت جانبازان دیگر چقدر آمدند و به یکدیگر بی حرمتی کردند! آنقدر جانبازان دیگر برای خودرو اعتراض کردن جانبازان ۷۰ درصد مشمول واگذاری اعتراض نکردند ، حتی حدود سه سال پیش زمانی که برای دریافت دوز واکسن اسپوتینگ کرونا که در آسایشگاه جانبازان نخاعی ، که در خارج از شهرمان بود رفتم و فقط جانبازان ۷۰ درصد شهرمان حضور داشتند ، مشاهده کردم اکثر جانبازان ۷۰ درصد ، فاقد خودروی شخصی بودند که دلایل گوناگونی دارد ، که اینجا جایش نیست ذکر کنم و نامی از این گروه جانبازان نمی برم شاید راضی نباشد ، اینجا خودم به عینه شاهد این موضوع بودم ، حالا عده زیادی می گویند : جانبازان ۷۰ درصد همگی صاحب ، خودرو شخصی حتی بیشتر از یک دستگاه می باشند ، به این می گویند قضاوت و پیشداوری عجولانه و ندانسته .
در سال گذشته یکی از جانبازان ۷۰ درصد شهرمان بستری در بیمارستان از ما درخواست کرد به خاطر مشکلات متعددی که دارد نامش را رسانه ای کنیم تا به او رسیدگی شود و پس از آن رئیس بنیاد شهرمان با او تماس گرفت که میخواهیم خدمت شما برسیم برای حل مشکلات شما ، ولی رئیس بنیاد آنقدر این هفته و آن هفته کرد تا بازنشسته شد و هیچکس برای حل مشکلات این بنده خدا قدمی پیش نگذاشت و فراموش شد.
امثال ما خودمان هزاران مشکل داریم ، که نمی توانیم حتی آن را رسانه ای کنیم ، ولی اگر در حد بضاعت به جانبازان دیگر نمیتوانیم کمک کنیم ، حداقل میتوانیم حرمت آنان را نگاه داریم و حتی برای جانبازان معسر احترام قائل شده آنان را محق خدمات به حقشان میدانیم و بیشتر از این کاری از دست ما ساخته نیست ، از جانبازان معسر هم درخواست دادیم ، حرمت تمام جانبازان و ایثارگران را نگاه دارند .
برادر من ، شما از جواب به سوالات فرزندانت می گوئید ، اما امروز بزرگترین آفت سوال مردم عادی از ایثار گران است و فکر می کنند زندگی ایثارگران گل و بلبل است ، اگر اعتراض کنیم می گویند مشکل شما چیست و حرفتان از روی شکم سیری است ، این موضوع شده یک دردسر. مردم عادی که خبر ندارند و وقتی در رسانه ها می آیند و می گویند ما چنین کرده ، چنان کردیم و حتی رزمندگان و ایثارگران دیگر باورمی کنند جه برسد به مردم عادی که تا کنون بنیاد را ندیده اند و مشکل درمان تیر ، ترکش و موج گرفتگی نداشته و ندیده اند.
در پایان از تمام عزیزان ایثارگر درخواست داریم از نزاع های داخلی بپرهیزند ، یکدل ویکصدا باشند ، این موضوع نهایت آرزوی ما از سایر ایثارگران است و ما نیازمند این آرامش خانوادگی هستیم.
و فقط اینکه بنده به افرادی که نام خود را قید نمی‌کنند جواب نمی دهم ، اما مطلب شما آنقدر محترمانه و سخنان شما متین بود که نتوانستم به آن پاسخی ندهم و بی تفاوت از آن بگذرم . با پوزش مجدد بابت تاخیر. از لطف و مقام شما برادر جانبازبزرگوارم سپاسگزارم .
اینگونه که راوی می گوید گویا وضع بچه ها در این دولت بدتر شده است.حتی آب یک مجتمع فرهنگی را قطع کرده اند.کاش کسی به آقای ریسی خبر بدهد که در بنیاد چه می گذرد؟خود بنیاد که هیچگونه خدمات فرهنگی و ورزشی به جانبازان نمی دهد. شاید هم می دهد ولی فقط به عده کمی. حال به جای حمایت از اینگونه مراکز مردم نهاد چوب هم لای چرخشان می گذارد. جای بسی تاسف است.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی ما رستگار
مسئولین عزیز بنیاد شهیدشما باید دست و پای این عزیزان را طلا بگیرید چون کارهای بر زمین مانده را دارند انجام میدهند در همه زمینه ها هم فعالیت کردند و میکنند آیا شما ناراحتید از این قضیه ؟؟
*رسیدگی به امورات ورزشکاران جانباز
*شناسایی بیماران و درمان آنها که از سیستان به تهران منتقل میکنند
* رسیدگی در سیل و حمایت از مردم مظلوم پلدختر
*رسیدگی به مردم سرپل ذهاب در زلزله کرمانشاه
برنامه های زیارتی برای خانواده شهدا
اعزام هر ساله ۵۰ نفر از جانبازان قطع نخاعی به کربلا در ایام اربعین
و ۱۰۰۰ تا کار فرهنگی دیگر که مجال نوشتن نیست
از این همه کار باید تشکر بشه و قدردانی. شکایت بنیاد از جانبازانی که این تلاشها را انجام دادند بی معنی است . اگر هم اتفاقی افتاده بازهم بنظرم بنیاد نباید این کار را انجام مبداد من بعنوان یه خانواده شهید متاسف ام از کار بنیاد ومیخواهم هر چه سریعتر این رویه را اصلاح کنند و از جانبازان عزیز دلجویی کنند . ما هر چه داریم از وجود همین جانبازان و شهدای عزیز است یا علی
در این اعمال پیش امده همیشه حق با جانبازان همیشه در صحنه این انقلاب بوده و بی اعتنایی بنیاد شهید به این موضوع یک نوع بی احترامی به این قشر عزیز می باشد و انتظار می رود بنیاد این رویه را عوض کند و احترام این قشر را بیش از این در جامعه حفظ کند. باتشکر
با سلام من بعنوان یک جانباز که خدمات تاثیر گذاری از این مجموعه و مدیریت اقای حسین زاده گرفته ایم با توجه به کم میلی بنیاد به این مجموعه و جامعه خدمات گیرنده روند درستی در پیش نگرفته و با این کار باعث بی احترامی به این عزیزان و این قشر محترم شده است. خدا قوت
آقای ساقی سلام
من خودم از ورزشکاران و جانبازان همان باشگاه ستاره گان ایثار هستم
اینطور که ایشان آقای حسین زاده گفته و شما هم درج کردیده اید نیست
بنظرم باید قبل از اینکه مطلبی را درج کنید شایسته است صحت سنجی کنید
ممنون از توجه شما
بنده شهرستا هستم واطلاعی از کم وکیف باشگاه ستارگان ندارم ولی مطلب را که خواندم باید به ایشان احسن گفت ودرود فرستاد. با تنی رنجور در پی حل مشکلات ایثارگران است.
اما جنابعالی که گفتی : خودم جانباز 70درصد ودرباشگاه هستم و...

اگر راست می گویید:
هم خودتان را معرفی می کردید وهم صراحتا آنچه که به نظرتان نادرست بوده بیان می کردین!!!
البته ببخشید ازکجا معلوم شما واقعا جانباز وآنهم 70 درصد باشین؟!!
سلام به نظر من جانباز زیر 25درصد معسر که جز کمک معیشت خدمات دیگری از بنیاد نگرفته ام ولی به عقلم جور در نمی‌آید که کسی کارهای فر هنگی و ورزشی انجام دهد و بنیاد چوب لایه چرخش بگذارد شاید بنیاد میگوید کارهایشان باید قانونی باشد ودا رای مجوز بنیاد شهید ما جانبازان باید وحدت خود را حفظ کنیم و کاری نکنیم که دشمنان ایران از بعضی از مسایل سو استفاده کنند با تشکر از همه جانبازان عزیز
ما اعتراض مان بیشتر به دولت انقلابی است که چرا تغییراتی در راس بنیاد انجام نمیدهد آقای ریبسی بنیاد تبدیل به خرابه شده جانبازان را خوار وذلیل کردن لااقل بنیاد رو تعطیل کنید تا عده ای بی درد حقمان را نخورند
متاسفم ازاینکه بگم بسیاری ازسازمانها،نهادها،وزارتخانه ها بمنظورمتفاوت غیراز هدف اصلی،سالیانه مبادرت به اعزام تور بانام خانواده شهیدیاایثارگربه شهرهای زیارتی یاتفریحی میکنندکه تنها درامارسالیانه بااین آپشن نزد مقامات بالادستی یک مانور یاویترینی زیباازخودنشان دهند قرارگرفته.
نمونه: شهرداریهای مناطق درسال حداقل یکبارخانواده شهدای مستقرمنطقه خودرابه شهرهای زیارتی بابهترین امکانات میبرند وهرهمسرشهید میتواندیک همراه باخودداشته باشد که لزوماخواهریامادرنباشد. هرچند هرخدماتی براین قشر کم است اماچرا از راهش نه و ازطریق غیرمبادی بایدانجام شود، بیش ازچهل سال است نام جانباز۶۵درصد برمن اطلاق شده ،بجز اموری که مجلس تصویب وبنیادرامکلف به اجرای ان نموده خدمات مدیریت شده ندیدم مثلا معافیت فرزندانم ،حق پرستاری همسرم وخداحلال کند دادن یک خودرو اردی باشرایط تسهیل شده اما همین جانبازان تا دلت بخواهد درادارات تسهیلات دوصدچندان به همین قشرتعلق میگیرد، اشکالی نیست اما اگر مدون وازیک مسیرخدمات به جامعه هدف صورت بگیرد جای گله ای باقی نمیماند وباانواع واقسام بهانه ها فساد اداری واقتصادی بمراتب کمترمیشود؟
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi