پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403 , 13:46
آیا سازمان بنیاد شهید گرفتار «سندرم تغییر مدیران» شده است؟(۱)
گاهی اوقات مدیر عالی سازمان برای پوشش ناکارآمدی خود دست به تغییرات مکرر مدیران تحت امر خود میزند؛ تا امنیت خود را حفظ و از برکناری خود جلوگیری کند و به این وسیله...
فاش نیوز - سندرم تغییر مکرر، یکی از معضلاتی است که میتواند گریبانگیر سازمان شده و مانع از پیشرفت آن شود. در واقع سازمانی که درگیر سندرم تغییر مکرر میشود، قبل از به نتیجه رسیدن یک تغییر، سراغ تغییرات جدید میرود و تمرکزش را در بهبود وظایف و خدمات از دست میدهد.
برای پویا نگهداشتن سازمان و حرکت رو به جلو باید به دنبال تغییرات مثبت بود؛ ولی نحوهی این تغییرات و فاصلهی زمانی و پیوستگی بین آنها اهمیت زیادی دارد.
لکن مشکلی که امروزه مدیران عالی برخی سازمانها با آن مواجه هستند "سندرم تغییر مکرر" (Repetitive Change Syndrome) است.
از نظر مدیریت عالی سازمان، تغییرات به معنی تخریب خلاقانه است؛ یعنی برای رشد و بقا، یا باید تغییر کنید یا نابود شوید.
فکر میکنید تغییرات مکرر در بنیاد، آن را به کدام سمت و سو میبرد؟
ایجاد تغییرات در محیط کاری اگر با مطالعه و زمانبندی مناسب انجام شود، میتواند به نفع سازمان باشد. ولی مشکل زمانی ایجاد میشود که مدیران عالی سازمان برای تست ایدههایشان مانند «سامانهی شایستهگزینی مدیران سرآمد آینده "شمسا"، (سامانهی انتصاب مدیران در بنیاد)، علاقمند به تغییرات بیش از اندازه و تخریبگر باشند، که ثبات و استحکام محیط کاری را به هم میزند.
در این موارد میتوان گفت که مدیر عالی سازمان، مبتلا به سندرم تغییر مکرر شدهاست.
گاهی اوقات مدیر عالی سازمان برای پوشش ناکارآمدی خود دست به تغییرات مکرر مدیران تحت امر خود میزند؛ تا امنیت خود را حفظ و از برکناری خود جلوگیری کند و به این وسیله بهانهای برای ضعف و سوء مدیریت خود برای مافوق بتراشد و تقصیر و کوتاهی را متوجه مدیران تغییرکرده بکند.
معمولاً مدیر عالی سازمان که در گرداب سندرم تغییر مکرر گرفتار میشود، سعی دارد نشان دهد، بر اوضاع مسلط است و همه چیز تحت کنترل اوست. ولی در اصل از آثار منفی آن بر عملکرد کلی سازمان بیاطلاع است.
زمانی که یک سازمان بیش از توان معقول کارکنان خود برای پذیرش تغییرات، شروع به بمباران تغییر میکند، نتیجهای بجز به ثمر نرسیدن و اجرای ناقص تغییرات نخواهد گرفت. پیامد اصلی این مشکل، فرسایش مدیران و کارکنان است. سازمانهایی که به طور مکرر در حال ایجاد تغییر مدیران هستند و بیش از حد روی تغییرات داخلی تمرکز دارند، از جامعهی هدف خود و تأثیر این تغییرات بر رفتار آنان غافل میشوند.
|| یوسف مجتهد
ازروزی که جناب آقای قاضی زاده دکترمحترم که واردبنیادشهید وامورایثارگران شدندشروع به واردکردن مدیرازبیرون شد.وقتی مدیری تازه واردیه ارگان جدیدمیشودونیروهای اون ارگان رانمیشناسدتابخاهدخودش رابااین نیروهاتطبیق دهدچندوقتی طول میکشدودراین صورت ماموریت ایشان هم دراونجایواش یواش تمام میشودومیبیندکه هیچ کاری هم نتوانستندبکننداین راخدمت آقای قاضیزاده عرض میکنم دکترجان مگه مادرسازمانی بنام بنیادشهید وامورایثارگران به این عریض وطویل مدیری درتراز بنیادشهید وامورایثارگران نداریم که برادرعزیزشماازبیرون مدیرواردکردیدکه بنیادشهید وامورایثارگران به این روزدربیاد شایدمدیری که شماازبیرون آوردیدباایمان باشندولی ازخانواده شهداوایثارگران اطلاعی نداشته باشه وتابخاهدبااین عزیزان آشناباشدهم ماموریت شماتمام شده وهم ایشان دوباره بایدبرگرددبه اداره خودش پس اینجا کیاضررکردندماخانواده شهداوایثارگران برادزعزیزشماچراازخودماکمک نگرفتیدتاهم بنیادشهید وامورایثارگران به این روزدرنیادوهم شماالان زبانتان درازبودکه مثل طلبکارهاالان میگفتیداقایان من به شمااحترام گذاشتم وازخودتان برای خودتان استفاده کردم که الان بعدازحدود۳سال تازه متوجه شدیدکه ماهم دربین خودمان مدیرخوب ودلسوزدرتراز انقلاب وبنیادشهید خیلی داریم که میتواننددربنیادشهیدموردتحول شوندوهم باری ازدوش شماوهم باری ازدوش خانواده شهدا وایثارگران بردارندکه دیگه بنیادشهید به این روزی که افتاده دیگه نیفته ومشکلات رابطورکلی بردارندوخانواده شهداوایثارگران دیگرموردظلم واقع نشوندکه دراین ۳سال وخرده ای واقعاخیلی ازقانون های من درآوردی بنیادشهید وامورایثارگران ماخانواده شهداوایثارگران ضررکردیم وهم بابت این کارهابه شماهم خیلی انتقادشدوحالاداره یواش یواش دوباره به روال خودش برمیگرده مثل دوباره پرداخت کردن شهریه دانشجوهای دانشگاه آزاد که انصافا ازاول هم بطورحتم غلط بود.وقتی مشاور مدیران قسمت که شمادراونجاگذاشتیدکارش رابلدنبودشماوماهردوبه این روزدرمیائیم که حالادوباره الحمدلله شما راه راپیداکردیدداریدباماهمراه میشویدوازشماکمال تشکرراداریم ماازشماتوقع دیگه ای نداریم بجزهمراهی باخانواده شهدا وایثارگران چون کارشماهمین است بایدباماهمراه باشیدنه برعلیه ماباشیدکه بنظرماشمادراون چندسال اول با مانبودیدبایدانصاف رارعایت کردولی الان دوباره به ریل خدمت به ایثارگران برگشتید گفتم جای تشکرداره بایدازاول باماهمراه میشدیدکه متاسفانه دوستی خاله خرسهانمیگذارندواین هست که مشاوران غیرخودی میکنندوشایدجناب آقای قاضیزاده هم ازاول چنین قصدی نداشته بودندولی مشاوران ومدیران قبلی ایشان رااین طورمجبورکرده بودندکه گفتیم الحمدلله داره همه چیزحل میشه خدایا شکرت ماهم راضی به رضای خداهستیم
در حال حاضر آنچه در بخش مدیریتی دستگاههای اجرایی و مدیریت عالی ملاحظه میگردد تغییر مدیران ارشد و میانی هست اما مدیران پایه که نقش اساسی در همکاری با مدیران ارشد و میانی دارند تعیین کننده است و متاسفانه سالهای متمادی حتی از دولت اصلاحات در پستهای مدیریتی حضور دارند و تغییر نکردند.
اکنون استان خراسان به سه استان تقسیم شده اما قبل از تقسیم که استانی بسیار پهناور بود و کمبود نیروی کارشناس داشت عده ای دیپلم را به دوره های شش ماهه به تهران اعزام کردند و عده ای در دانشگاه آزاد قدیم مدرک لیسانس گرفتند که همان عده تبدیل به مدیران ارشد، میانی و پایه شدند.
اکنون همان عده فاقد تخصص لازم یا رشته غیر مرتبط در پستهای مدیرتی حضور دارند در حالیکه پرسنل دارای تخصص و کار آیی بسیار بالا و متعهد و ایثارگر همچنان کارشناس باقیمانده و مجبورند زیر دست افراد فاقد صلاحیت خدمت کنند که مشکلات فراوانی بوجود آورده و به تذکرات کارشناسی نیز توجه ندارند.
عده ای از اینگونه مسئولان که از دولت اصلاحات پست گرفتند علاوه بر فقدان تخصص و تعهد لازم متاسفانه اهل زد و بند هستند البته همه میدونن اما طبق قانون جدید توانستند تا 35 سال ادامه خدمت بدهند.
با وجود اینچنین مسئولانی دولت انقلابی هرگز نمی تواند خدمت شایسته به مردم ارائه نماید هرچند آمار صادرات و پیشرفت اقتصادی مثبت باشد چنانچه اینگونه مدیران در اسرع وقت تغییر کنند و پرسنل دارای تخصص مرتبط و متعهد بویژه ایثارگران در پستهای مدیرتی قرار گیرند آمار و پاسخگویی به مردم نیز وضعیت بسیار بهتری خواهد داشت.
مشکلات مدیرتی در ایران بسیار زیاد هستند از جمله یک نمونه موردی مسئولی که بعلت فساد و اعتیاد برکنار و شخصی پاک دست جایگزین شده بود اما مدیران میانی و پایه همچنان در ارتباط با آن مدیر قبلی فاسد بودند تا با هماهنگی مدیر قبلی قرارداد با پیمانکاران مورد نظر مدیر قبلی منعقد شود در حالیکه مدیر پاک دست از زد و بند پشت پرده اطلاع نداشت. بنابراین چنانچه مدیران ارشد و پایه تغییر کردند لازم است مدیران پایه نیز با نظر مدیران ارشد تغییر کنند و از متخصصین متعهد و ایثارگر استفاده کنند.
مگر سیاست و دستور دولت، این نیست که درب اطاق مدیران بر روی ارباب رجوع باز باشد؟!!!
نه فقط در بنیاد!!!
بلکه در تمام ادارات و سازمانها و...!!!!!
و...