شناسه خبر : 40808
چهارشنبه 09 دي 1394 , 08:45
اشتراک گذاری در :
عکس روز

محل امن دست علمدار خمینی(ره)

در طلائیه پرچم های سرخ و سبز از دور، دست های خود را تکان می دهند و زیر آفتاب، دل طلایی طلائیه را جان می بخشند. اینجا پرچم سپید معنا نمی دهد.

شهید به مثابه عطری است که در آن را باز کرده اند، بوی آن می پیچد و همه جا را معطر می کند. تورا فرا میخواند و وقتی به سوی او می روی،زمین گیرت می کند. طلائیه اگر رفته باشی می دانی، پاها التماس می کنند بنشین.

گرد و غبار وقتی روی لباست می نشیند، بوی عطر در مشامت می پیچد و تازه می فهمی که آسمانگیر شده ای. به محض اینکه روی خاک زانو زدی،اولین درس از رشته عشق را می آموزی. صورتت که خاکی می شود، آنچه آموختی با جانت در می آمیزد.

این همان خاکی ست که نیمه های شب از اشک شهید گِل شده است. صدای باد، ناله های دلش را درگوشت می پیچاند؛ ودرس را مرور می کنی؛هرچه ادب و تواضعت بیشتر باشد در آستان دوست محبوب تر خواهی شد. دستهایت نا خوداگاه به سوی آسمان بلند می شود؛پرده ی دل می لرزد،اشک فرو می ریزد و می گویی؛ای رئوف مهربان حی قدیر،جان زهرا و علی دستم بگیر.

در ۳۵ کیلومتری جاده اهواز به سمت خرمشهر، سه راهی جفیر و پادگان حمید خود را نمایان می‌کند؛ پادگانی که عراقی‌ها پس از تصرف ویرانش کردند. از سه راهی جفیر به سمت طلائیه نیز دشتی وسیع با خاکریزهای متعدد به چشم می‌خورد که روایتگر حماسه روزهای آغازین جنگ است. مقرهای این مسیر به دست رزمندگان اسلام بعد از آزادسازی احداث شده است.

بعد از عبور از پاسگاه شهابی به طلائیه می‌رسی و شاید تو نیز مثل آن هزاران نفری باشی که کفش‌هایت را از پایت در می‌آوری و روی خاک شوره‌ زار و شورآفرین طلائیه قدم می‌گذاری.

روبرویت معبر و محور بچه‌های گردان یا مهدی (عج) است که در عملیات خیبر خاک طلائیه را با خون سرخ خویش معطر کردند و آن‌سوتر حرم شهدای گمنام است. در کنار این حرم بود که دست مبارک سردار لشگر امام حسین (ع) شهید خرازی از پیکر جدا شد. در نقطه غروب خورشید، جزایر مجنون شمالی و جنوبی قرار دارد که با حرم شهدا حدود هشت کیلومتر فاصله دارد.

پایین‌تر که می‌روی به سه راهی شهادت می‌رسی، نقطه اتصال زمین و آسمان.

دو مرحله بچه‌ها به این سه راهی زدند که هر بار با توجه به شرایط خاص منطقه و آب‌گرفتگی وسیعی به نام هور که در حال حاضر خشک شده، نیروهای ما موفق به تصرف آن نمی‌شوند که آثار به جا مانده از نبردهای دلیرانه در سه‌ راهی، شهادت بستری می‌شود از عرش خدا که پیکرهای بی‌جان و نیمه‌جان نیروهای اسلام را در آغوش گرفته است تا آن که در مرحله سوم این مأموریت، شهید خرازی و یارانش آماده نبرد می‌شوند.

سخن ماندگار خرازی در شب حمله، مرحله سوم عملیات را با شب عاشورا پیوند زد. خرازی آن شب گفت: «امشب شب عاشوراست، نماینده امام از ما خواسته در طلائیه وارد عمل شویم. ما با تمام توان به دشمن خواهیم زد؛ هر کس می‌تواند، بماند و هر کس نمی‌تواند، برود« شب عملیات بچه‌ها عاشورایی جنگیدند.

شهید میثمی می‌گفت: «کسانی که آن شب در طلائیه بودند اگر در کربلا هم بودند می‌ماندند

طلائیه محل شهادت سردار خیبر شهید همت، برادران باکری و قطع شدن دست شهید خرازی است و عملیاتهای مهم بدر و خیبر در آن واقع شد اولین خاکی بود که عراق گرفت و آخرین خاکی بود که ول کرد!

 

منبع: دفاع پرس
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi