تاکتیک صدام برای اشغال خرمشهر قبل از آغاز جنگ چه بود؟

 کتاب «پسرهای ننه عبدالله»، نوشته سعید علامیان، خاطرات محمدعلی نورانی است از زمان اشغال خرمشهر تا آزادسازی این شهر که نشر سوره مهر به چاپ رسانده است. این کتاب هرچند روایت بازه زمانی بین این دو اتفاق است اما نویسنده با فلش‌بک‌هایی خاطرات آقای نورانی را از زمان انقلاب روایت و در گذر آن به حوادث مختلفی اشاره می‌کند. 

محمد نورانی، راوی کتاب "پسرهای ننه عبدالله"، در گفت‌وگویی  قبل از وارد شدن به بحث کتابش گفت: جنگ خرمشهر بیش از 35 روز بود، خرمشهر شاید دو یا سه ماه قبل از جنگ رسمی وارد جنگ شده بود؛ به گونه‌ای که درگیری مرزی ما مستمراً و شبانه‌روزی وجود داشت؛ ولی ما مردم و بچه‌های رزمنده خرمشهر تاریخ شروع جنگ را 10 روز قبل از شروع  رسمی جنگ می‌دانیم؛ زیرا در آن زمان درگیری سنگینی در مرز شکل گرفت و تعدادی از دوستان همرزم ما و چهره‌های شاخص سپاه خرمشهر شهید شدند. 

او افزود: خرمشهر هیچ‌گاه کامل سقوط نکرد. دو سوم این شهر بعد از مقاومت 45 روزه به دست عراقی‌ها افتاد. در طی آن 45 روز هیچ کمکی به رزمندگان خرمشهر نرسید.

این راوی بیان کرد: رزمندگان خرمشهر بعد از 45 روز  به امید آنکه دوباره قسمت‌های سقوط کرده شهرشان را به دست بیاورند، به آن سمت کارون رفتند.

نورانی گفت: کتاب "پسرهای ننه عبدالله" چند بخش دارد؛ یک بخش آن شرح شیدایی مادری است که  همپا و هم‌سو با فرزندانش در جنگ استقامت کرد. ما پنج برادر بودیم و خانواده‌مان تا روزهای آخر سقوط خرمشهر در شهر ماندند و بعد به آبادان رفتند. سپس عراقی‌ها به ذوالفقاری و جایی که خانواده ما در آن بود، حمله کردند. خانواده ما ناچار به شیراز هجرت کرد اما مادر من در شیراز دوام نیاورد پس به ماهشهر و پایگاه هوانیروز رفت و  با اصرار به فرمانده هوانیروز منطقه با هلیکوپتری که حامل مهمات بود به آبادان رفت و سپس به خرمشهر برگشت. ننه عبدالله بعدها بقیه اعضای خانواده را از شیراز به خرمشهر آورد و با آنها در جوار جزیره مینو زندگی می‌کرد. 

او بیان کرد: بخش‌های دیگر کتاب به فرهنگ مردم جنوب و غائله به وجود آمده توسط عده‌ای منصوب به خلق عرب  پرداخته و اشاره می‌کند؛ این در حالی است که عرب‌های منطقه هوادار انقلاب بودند و خیلی از بچه‌های عرب خرمشهر پاسدار بودند و در جنگ شهید شدند؛ ولی صدام می‌خواست قبل از جنگ 8 ساله با جنگ داخلی خرمشهر را بگیرد. شهید جهان‌آرا و دیگر بچه‌های حزب‌اللهی  با درایت این غائله را ختم به خیر کردند.

راوی کتاب "پسرهای ننه عبدالله" گفت: کتاب حاضر مقاومت بچه‌های رزمنده خرمشهر را روایت می‌کند. این رزمندگان کوچه به کوچه ماشین جنگی صدام را زمین‌گیر کردند. برخی از آنها یک کتاب درباره انقلاب نخوانده بودند و سخنرانی درباره آن واقعه تاریخی نشنیده بودند.

نورانی تأکید کرد: خرمشهر بزرگترین شهری بود که عراق از ما گرفت. تعدادی از بچه‌های رزمنده بومی خرمشهر به نیابت مردم ایران 45 روز در مقابل لشکر صدام مقاومت کردند و دیگر مردم ایران به نیابت از مردم خرمشهر، خرمشهر را از عراق پس گرفتند. عملیات بیت‌المقدس بزرگترین عملیات جنگ هشت ساله ما بود و ما در مراحل سه‌گانه  آن عملیات 19 هزار اسیر گرفتیم.