شناسه خبر : 82047
یکشنبه 29 فروردين 1400 , 10:41
اشتراک گذاری در :
عکس روز

انسان‍ها میتوانند معجزه گر زندگی هم باشند!

دکتر قنبر مبارز- "ما ، فاش نیوز و ریسمان نامریی "

"بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَنِ ٱلرَّحِیمِ.والّذینَ آمَنوُا أَشَدُّ حُبًّا لِلّه" ( سوره بقره آیه 165 )

آنان که ایمان دارند، بیشترین محبت و عشقشان به خداست. یعنی عشق و علاقه و محبتی که انسان به غیر از خداوند متعال و ائمه معصومین داشته باشد، در وجود مومنین راه ندارد. هر دوستی به جز دوستی با خدا، یک نوع دوستی مجازی است. حالا این سوال پیش می آید: "خدا انسان را موجودی اجتماعی ساخته است. مگر می شود که انسان های دیگر را دوست نداشته باشیم ؟"

در واقع این آیه دستورالعملی است برای دوست یابی، چگونه و چقدر دوست داشتن دیگران در زندگی اجتماعی و روابط انسانی. اگر این دوستی برخاسته از خواهش‌های نفسانی باشد، بی تردید منشاء دردسر و گرفتاری‌های پیش بینی نشده خواهد بود اما اگر در دوست داشتن دیگران مقید به معیارهای صحیح باشیم و از اصول اخلاقی و انسانی پیروی کنیم، ضمن آنکه مورد رضای خدا خواهد بود، پایدار می ماند و سرانجام انسان را به سعادت رهنمون خواهد کرد.  

 مطالب منتشر شده درباره‌ی روابط بین انسان‌ها از لابه لای نوشته‌های یکی از نویسندگان سایت فاش نیوز باعث شد خودم در این زمینه کتابی را به دست گرفته، بخوانم. رمان که به پایان رسید، ته دلم احساس کردم چقدر "فاش نیوز" را بیشتر دوست دارم. از آن وقت تا حالا یک دم می گویم: "من تورو یه جور دیگه دوست دارم ....
تو حسابت از همه دنیا جداست ...
 این روزها جور دیگر دوستت دارم. یک جور  خیلی زیاد، خیلی عجیب، خیلی قشنگ".

 وقتی شما هم ماجرا را بدانید، من و فاش نیوز را یک جور دیگر دوست خواهید داشت. اسم کتاب رمان "ریسمان نامریی" اثر "لورا شراف" بود. محتوای داستان درباره ارتباط بین دو نفر بود که راوی معتقد بود یک نیروی ماورایی باعث شده بود آن دو به هم برسند. بعد از اولین دیدار، آنها یکصد و پنجاه دوشنبه دیگر باز هم موفق به دیدن همدیگر در یک رستوان شدند. انگار تقدیر الهی بر آن قرار گرفته بود که لورا سر راه زندگی موریس قرار بگیرد. موریس از او طلب غذا کرده بود و بهش گفته بود: خانم میشه به من کمک کنی؟ من خیلی گرسنه هستم.
لورا خانوم، ابتدا بی تفاوت از کنار او رد می شود، ولی لحظاتی بعد به سوی پسر برگشته و جوابی داده بود که هم خودش و هم گدا را متعجب می کند :"بیا ببرمت رستوران هر چی می خوای، بخور".

 

 لورا، از لحاظ اقتصادی و مالی در یک موقعیت خوب و عالی قرار داشت اما موریس از طبقه ضعیف جامعه بود که پدر و مادرش زندگی نابسامانی داشتند. موریس برای امرار معاش گدایی می کرد. هر چند خود لورا هم مشکلات زندگی و ناکامی های خودش را داشت؛ اما خدا کاری کرده بود که او با موریس خیلی مهربان باشد و کمک کرد که موریس از زندگی سخت خیابانی نجات پیدا کند. روابطشان آنقدر مثبت بود که موریس با افتخار به دوستانش می گفت: "من دیشب دعوت بودم خانه خانم لوراً. معلمش به لورا گفته بود موریس خیلی به شما افتخار می کند. اما باید بدانی حق نداری بی دلیل ترکش کنی ...لورا هم گفته بود: "موریس دوست من است. قلبم می گوید حالا حالاها با هم کار داریم. قرار نیست رابطه ما تمام شود".
لورا تا زمانی که زندگی موریس متحول شد یک بار هم ارتباطش را با او قطع نکرد. جایگاه او را برای خانواده و اطرافیانش واضح و روشن جا انداخت. موریس هم قول داده بود کاری نکند که اعتماد لورا خدشه دار شود. سر قولش هم ماند. او به موریس یاد می داد برای شرافتمند زندگی کردن، چه کار کند و چه کار نکند. کم کم آنقدر سطح اعتماد رابطه شان بالا گرفت که لورا او را به خانه اش دعوت می کرد. حتی موریس برای مهمانی، همراهش به خانه بستگان لورا می رفت. خلاصه به اعتبار این دوستی صحیح و اخلاقی زندگی موریس از این رو به آن رو شد. لورا در کسب موفقیت اجتماعی و شغلی موریس سهم به سزایی داشت. آنها از دو دنیای متفاوت به سوی هم جذب شده بودند و روی زندگی هم تاثیر گذاشته بودند. موریس هم در فراز و نشیب زندگی لورا منشاء اثر بود به طوری که لورا بعد از پایان سختی های زندگی اش، در حالی که مصیبت های زیادی را پشت سر گذاشته بود، باز هم احساس خوشایندی به زندگی داشت و احساس خوشبختی می کرد.

حقیقت داستان این بود که اگر لورا می خواست به تفاوت اختلاف سن و جنس ، فرهنگی ، محیطی و خانوادگی اش با موریس فکر کند ، چنین داستان زیبایی از روابط "مثبت و سازنده" جاودانه نمی شد . اما لورا همه حرفهای منفی را نادیده گرفت و معرف دوستی مخلص شد که تمام اصول دوستی سالم را در حق موریس به اجرا درآورده بود و موریس هم با صداقت تمام به آن عمل کرده بود . در کل داستانشان ، هیچ اقدام و رفتاری دون و حقیرانه ای که شأن دوستی آنها را بشکند ، ثبت نشد.

 حالا چه خوب است همه کمی منصفانه و بینی بین الله، به این بیندیشیم هر کدام ما چطور با فاش نیوز دوست شدیم؟ هر چند شخصیت و زندگی معنوی جانبازان و ایثارگران معزز با شخصیت های درون رمان ریسمان نامریی قابل مقایسه نیست، اما درون مایه رمان می تواند به ما کمک کند که در حق فاش نیوز انتظارات واقع بینانه تری داشته باشیم و با نگاه قدرشناسانه بگوییم چه تاثیراتی روی زندگی ما داشته است. در چه شرایطی از او یاری طلبیدیم و گفتیم: "میشه به من کمک کنی، فاش نیوز؟ چی شد از کنار فاش گذشتیم؟ چرا او سرش را به طرف ما برگرداند؟ چرا به خاطر مخاطب، باید جواب دادگاه و بازپرس بدهد؟

 کمی فکر کنید. شاید ارتباط شما با فاش نیوز هم تحت تاثیر آن نیروی جادویی و ماورایی به نام "ریسمان نامرئی "برقرار شده است. واقعیت این است که اتفاقاتی در زندگی آدم رخ می دهد که با برنامه های قبلی زندگیمان جور درنمی آید . حتی قابل شرح دادن نیست. همه از یک خانواده بزرگ هستیم. عضو خانواده ایثارگران که باشی، سایه گرفتاری ها و مصیبتهای پیش بینی نشده روی زندگیمان سنگینی می کند. فقط بگوییم، فاش نیوز چند بار دست ما را گرفت و سیر کرد؟
من وظیفه خود دانستم از این طریق بابت همکاری و کمک هایش تشکر کنم. آدم باید کسی را به دوستی انتخاب کند که دشمنش هم به نجابتش اعتراف نماید.

پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند: "دوستی با متدینین و دینداران شرف دنیا و آخرت است. ما انسان ها همواره باید با افراد دیندار و آگاه نشست و برخاست کنیم و اگر این گونه افراد را برای دوستی و معاشرت پیدا نکردیم، تنها بودن بهتر و مطمئن تر خواهد بود".

والسلام

اینستاگرام
سامورایی بمیری مرددددددد ... عجب خطبه ایی خوندی !!!
بانوی عزیز
گیسوانت را شانه بکش
راه برو ...
لازم نیست همیشه گوشه ی ملحفه هایت صاف صاف باشد
گاهی مراقب دلت باش
گاهی در راهروهای بازار شلوغ فقط برای دل خودت خرید کن
یک گیره مو یک شاخه گل ...
چیزی که خوشحالت کند
و به خودت هدیه بده..
همیشه در دلت منتظر تشکر نباش...
خودت برای خودت کادو بخر
و از خودت از صمیم قلب تشکر کن ..
بخشی از درآمدت را صرف سلامت وجودت کن...
سلامت روانت و جسمت آنقدر مهم است
که اگر ذره ای خدشه بردارد کل خانواده دچار بیماریهای جسمی و روحی خواهد شد ..
صدای خنده ات که بلند باشد گل لبخند بر چهره ی همه خواهد رویید...
بانو تو بخند تا جهان بخندد..
بانو تو بمان تا زایش حضور وجود مهربانت دنیا را لبریز کند از عشق صفا مهربانی...
نبینم به غصه گوشه ی چشمان زیبایت اشک باشد که گل با دیدن آن خواهد پژمرد...
بانو وجودت از گزند و بیماری سلامت باشد ... تقدیم به لورا خانمهای ایرانی

تو که اینقدر مراقبی اتفاق متعفنی رخ نده ...
پس با هر کی که دلت می خواد دوستی داشته باش ... بذارش سرکار ... کل کل کن ... خوش باش . شر به پا کن . آتیش بسوزون ... ولی مراقب باش کار غیر شرعی انجام ندی .

فاش نیوز هم زیاد لوس نکنم . دارم لی لی به لالاش می ذارم ... حواسم باشه تا حالا هر کی را زیاد تحویل گرفتن ... بگذریم ! خخخخخخخ
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi