دیدار جمعی از رزمندگان با خانواده شهیدان دهلوی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن.

سلام بررزمندگان و عاشقان حسین(ع) که از جان و مال خود گذشتند و به جانان رسیدند. دیروز سه شنبه 30/10/93 ساعت 18:30 تعدادی از رزمندگان و جانبازان , برادران شهدای گردان انصار الرسول جمعی لشگر 27 محمد رسول الله(ص) طی هماهنگی قبلی که با خانواده دو شهید گرانقدر شهیدان محمد و حسین دهلوی انجام گردید دور هم جمع شدیم که علاوه بر عیادت ان  مادربزرگوار  خاطراتی نیز از  شهیدان والامقام داشته باشیم.
بعد از خوش آمد گویی توسط مادر , برادر و خواهران شهید وارد اتاقی شدیم که عکس شهیدان نیز نظاره گر ما بود.از همان ابتدا مادر شروع کرد به خاطره گویی از پسران شهیدش, دیدار رهبری و خوابی که حسین قلبش را شفاء داده بود.او در صحبتهای خود میگفت که از حسین هیچ نشانه ای نیاوردند بعد برادر جانبازحاج علی  عباسپور و بقیه دوستان هر یک خاطره ای گفتند تا نوبت به آقای تقوی  رسید,او فرمانده حسین در زمان جنگ بود,او از کربلای 5 برایمان صحبت کرد.از رشادتهای رزمندگان,بسیجیان و حسین میگفت که توانسته بود زیر آن آتش زیاد بچه ها را تا نزدیک دشمن ببرد وقسمتی از خط رابشکند تا شهید شود.
از تیرهای رسام و تانکهای بسیار زیاد که با نورافکن های خود  دشت را عین روز روشن کرده بود,از بچه هایی که ذکر یا زهرا(س) و یا مهدی(عج) به شهادت رسیدند.از رشادت های حسین دهلوی  ,در آخر صحبتهای خود یک هدیه زیبا نیز با خود آورده بود.هدیه اش کوله پشتی حسین بود که در آن زمان  به او هدیه کرده بود مادر کوله پشتی را گرفت و شروع به گریه کردن کرد,کوله از برادر و خواهرانش شروع شد و همگی متبرک شدیم .در همین بین سید عباس مداح اهلبیت نیز با ذکر مصیبتشان فضا اتاق را دو چندان کرد.خدایا ما را پاسدارو قدر دان خون شهیدان قراربده.آمین.