شناسه خبر : 82152
سه شنبه 31 فروردين 1400 , 09:38
اشتراک گذاری در :
عکس روز

یک شبانه‌روز رمضانی در جبهه چگونه می‌گذشت؟

یکی از رزمندگان دفاع مقدس به شرحی از حال و هوای رمضانی جبهه‌های دفاع مقدس پرداخته و آن را توصیف کرده است.

 

روایتی از حال و هوای رمضانی جبهه ماه رمضان و روز‌های پربرکتش فرصت خوبی بود تا رزمنده‌ها به بهترین نحو از برکات آن بهره ببرند و با راز و نیاز و تقرب به درگاه الهی خود را به معبود خویش نزدیک کنند. در ادامه خاطره‌ای از «جعفر طهماسبی» یکی از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) از ماه رمضان جبهه آمده است که آن را می‌خوانید.

«ماه رمضان سال ۶۴ مقر ما در کنار رودخانه کرخه بود. شهید نوریان فرمانده تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) نام این مقر را موقعیت الصابرین گذاشت. این مقر یک محوطه بزرگ و صاف بود که با شن‌های درشت فرش شده بود و چند مسیر کج و معوج که به چند تا تو رفتگی داخل صخره‌های شنی که شبیه غار بود ختم می‌شد و جان می‌داد برای خلوت کردن و عبادت با خدا. با تلاش بچه‌ها خصوصا شهید حاج قاسم اصغری کف حسینیه گردان سیمان شد و با داربست دور و سقف را اسکلت بستند و با چند برزنت سقف حسینیه را پوشاندند.

دور حسینیه باز بود و برای اینکه داخلش هوا جابجا شود با حصیر اطرافش را محصور کردند و عبادتگاه بچه‌های تخریب هم کامل شد. از این حسینیه بیشتر برای برنامه‌های عمومی مثل نماز‌های یومیه و عبادت‌های جمعی استفاده می‌شد و آن‌هایی که می‌خواستند تنها با خدا خلوت کنند از غار‌های اطراف مقر استفاده می‌کردند. کار به جایی رسیده بود که به شوخی برای مسیر‌ها و غار‌ها اسم گذاشته بودند و چند بار فرماندهان به دوستان تذکر دادند لااقل آن‌هایی که به غار می‌روند بعد از اتمام عبادت پتو‌هایی که برای استفاده می‌برند را برگردانند.

با شروع ماه رمضان محفل عبادت‌های جمعی و فردی هم داغ‌تر می‌شد. تنها کسی که از بچه‌های تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در ماه رمضان سال ۶۴ روزه می‌گرفت حاج آقا صمدزاده بود. آن هم به خاطر اینکه ماشین گردان تحویلش بود و بین مقر و پادگان دوکوهه در رفت و آمد بود و بقیه بچه‌های تخریب که حدود ۶۰ نفری می‌شدیم اجازه روزه‌داری نداشتند.

در گردان چند تا طلبه داشتیم که هیچکدام ملبس نبودند و موقع نماز حکایتی بود جلو ایستادن برای امامت جماعت. خیلی تواضع به خرج می‌دادند و در آخر هم شهید حسین مصیبی که طلبه حوزه علمیه چیذر و اصالتا اهل ارومیه بود، جلو می‌ایستاد و نماز می‌خواند، بعد از نماز و تعقیبات، سفره ناهار در حسینیه پهن می‌شد.

البته حکایت شب‌ها فرق می‌کرد و فتیله معنویت بالاتر می‌رفت، تعقیبات توام با ناله می‌شد و بعد از تلاوت قرآن و ذکر مصیبت بعضی شب‌ها تذکرات معنوی شهید نوریان فرمانده گردان تخریب بود که فضا را عوض می‌کرد.

روز‌های ماه رمضان به تجدید آموزش، ستون کشی و راهپیمایی و شب‌ها هم بیدار باش و رزم شبانه‌های سنگین تخریب که معروف بود طی می‌شد. فرمانده ما شهید نوریان خیلی مواظب بود که در تمرین‌های عملیاتی بچه‌ها آسیب نبینند و دیگر اینکه به مربی‌های آموزش تاکید می‌کرد مراقب باشند و بچه‌ها را زیاد خسته نکنند تا در روز‌ها و شب‌های ماه رمضان به طاعت و عبادتشان برسند.

* راوی: جعفر طهماسبی

منبع: کانال تلگرامی الوارثین
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi