شنبه 08 مهر 1402 , 09:32
نقش بی بدیل و تاریخی مرزنشینان در دفاع مقدس
صدام خوابهای نامیمونی برای ایرانزمین دیده بود و همزمان از حمایت بلوکهای غرب به رهبری آمریکا و شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای عربی برخوردار بود؛ به نحوی که پیشرفتهترین تانکها و هواپیماهای میگ را از شوروی، میراژهای پیشرفته را از فرانسه، سلاحهای شیمیایی را از آلمان، سوپراتانداردها را از انگلستان، جدیدترین اطلاعات جبهه را از آواکس های آمریکایی مستقر در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و هزینه تهاجم را از دلارهای نفتی کشورهای عرب...
فاش نیوز - هرگاه از جنگ هشت ساله و دفاع جانانه سخنی بیان و مطلبی نوشته شود، نمیتوان نقش بیبدیل، تاریخی و ماندگار پدران، مادران و همسران شهدا، آزادگان، رزمندگان و جانبازان را از یاد برد.
معمولا هنگامی که سخن از آغاز تجاوز زمینی، هوایی و دریایی رژیم بعث حاکم بر عراق به میهن عزیزمان در صدا و سیما و به میان میآید، لحظه کشیدن طناب، توپ ۱۳۰ میلیمتری و شلیک نمادین گلوله آن توسط صدام در تاریخ ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ به عنوان زمان شروع جنگ هشتساله معرفی میشود.
نسل جوان، بینندگان و مخاطبانی که چندان اطلاعی از شروع تجاوزات ارتش بعث عراق به مرزهای غربی و جنوب کشور نذارند، سرآغاز جنگ تحمیلی را تنها معطوف به این تاریخ میدانند.
البته اگر آغاز رسمی جنگ مد نظر باشد، این موضوع قابل قبول است؛ اما اگر شروع حملات بعثیها به مرزهای کشورمان منظور باشد، به طور حتم چنین نیست و ماهها قبل از این تاریخ و با شلیک آن گلوله توپ، مرزهای مشترک با کشور عراق دستخوش درگیری های نامنظم و حاوی تلاطم بوده است.
اگر پای سخن و حکایت و درد دل ساکنان روستاها و شهرهای مرزنشین غرب و جنوب کشور بنشینیم، حتما صدها خاطره تلخ، دلهرهآور و البته غیرقابل باور و... را بازگو خواهند کرد.
علاوه بر اظهارات مرزنشینانی که خود هم مدافع وطن و هم شاهدان عینی تحرکات و اقدامات تجاوزکارانه رژیم بعث تحت فرمان صدام بودهاند، با نگاه و مروری بر آنچه مطبوعات آن زمان به عنوان خبرهای موثق منتشر کردهاند، درخواهیم یافت که حداقل ششماه قبل از شلیک این گلوله توپ توسط سردار دیوانه قادسیه! اقدامات خصمانه بعثیها علیه مناطق مرزی شروع شده بود.
پرواز مکرر هواپیماهای میگ اهدایی از سوی شوروی سابق بر فراز شهرها و روستاهای مرزی؛ مین گذاریهای متعدد در راههای محل تردد نیروهای ژاندارمری و مرزبانان؛ و گلوله باران شهرهایی همچون نفتشهر، قصرشیرین و سر پل ذهاب، نمونههای بارز و غیر قابل انکاری هستند تا نسلهایی که جنگ را ندیدهاند، در جریان چگونگی آغاز آن قرار گیرند.
ساکنان نقاط مرزی به عنوان اولین مدافعان مظلوم، زجرها و رنجهای فراوانی را تحمل کردهاند و جنگ، حداقل ششماه قبل از تاریخ ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ در مرزهای غربی و جنوب کشور از سوی نیروهای تحت فرماندهی صدام حسین شروع شده بود.
آری، بنیان تجاوزات و تحرکات مرزی و اقدامات خصمانه ارتش بعثی در مرزها حداقل از فرودین ماه سال ۱۳۵۹ گذاشته شد. علاوه بر عملیاتهای نظامی علیه مواضع مرزداران کشورمان، غرش توپ ها و فرود و انفجار آنها بسیاری از مناطق شهرهای مرزی را متلاطم کرد.
حملات وحشیانه بعثیها چند هفته قبل از ۳۱شهریور آغاز شده بود و کار به جایی رسید که افراد غیرنظامی به مناطق امنتر و دورتر از مرز مهاجرت کردند. در هفته آخر شهریورماه سال ۵۹ وحشیگری نیروهای تحت فرمان صدام به اوج خود نزدیک شده بود و مناطق مسکونی قصرشیرین، نفت شهر، سومار و روستاهای مرزی شاهد صدای انفجارهای مهیب ناشی از فرود گلولههای توپ بود.
متاسفانه در آن زمان از امکانات ترابری و لجستیکی امروزی و به ویژه در زمینه دسترسی به ماشین خبری نبود؛ و هر چند روستا یک ماشین شورلت باری و یا خاور داشت و ظرفیت اینها هم کاملا محدود بود.
لذا زنان و کودکان و سالمندان، و در یک کلمه افراد غیرنظامی به ناچار با پای پیاده و از دل کوهها خود را به مناطق امن شهرهای اسلامآباد غرب و کرمانشاه و... رساندند.
آنهایی که در آن دوران با لبهای خشکیده و پاهای تاولزده و بغضی در گلو و چشمانی اشکبار این مسیر را در زیر آتش توپخانه دشمن طی کردند، به ناچار دسترنج و سرمایه خود را در میان آتش و دود و انفجارهای پیدرپی جا گذاشتند.
مهمتر از اینها برادران و پدران خویش را با پیش پا افتادهترین سلاحها مانند برنو و حتی سلاحهای شکاری در برابر ارتشی تا بن دندان مسلح که از ماهها قبل آمادهی حمله شده بود، جا گذاشته بودند.
تقریبا میتوان گفت که گردانهای تیپ ۳ زرهی پادگان ابوذر سرپل ذهاب، توپخانه لشکر ۸۱ زرهی ارتش، نیروهای نوپای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب و نیروهای ژاندارمری و شهربانی وقت قصرشیرین که استعداد تمامی آنها به دو تیپ نمیرسید، با حمایت تیزپروازان هوانیروز و نیروی هوایی، در مقابل ۵ لشگر زرهی و تیپهای مستقل و توپخانه مجهز ارتش عراق - که از ماهها قبل سازماندهی شده و به صورت صددرصد، آمادهی حمله به خاک کشورمان شده بودند - شجاعانه ایستادگی کردند و وظیفه دفاع از ۱۸۰ کیلومتر مرز مشترک با عراق را برعهده گرفتند.
روزهای منتهی به ۳۱ شهریور سال ۵۹، روزهای مقاومت و پایمردی مردان مرد و بیادعاییست که تاریخ این مرز و بوم تا به ابد مدیون آنهاست. خیابان به خیابان، کوچه به کوچه، نخلهای سوخته، کوهها و درههای مناطق مرزی شاهد فداکاری کسانی است که در اوج مظلومیت و گمنامی، حماسههایی جاویدان و ماندگار از رشادت و پایمردی را در این خطه از میهن اسلامی خلق نمودند.
در آن ایام و روزهای سرنوشتساز تاریخ دفاع مقدس دلاوران شیعه و سنی در یک جبهه و سنگر و در کنار هم به زیباترین وجه ممکن وطن دوستی، عشق به اسلام و انقلاب اسلامی، تمامیت ارضی و استقلال کشور را به نمایش گذاشتند.
سخن این که دفاع مردم شجاع غرب کشور بخصوص قصرشیرین، گیلان غرب و سرپل ذهاب در ماههای قبل از آغاز رسمی جنگ هشت ساله آنچنان با حماسه و از خود گذشتگی همراه بود که به عنوان برگ زرینی در تاریخ دفاع مقدس ثبت و ضبط شده است.
آنان در رزم بیامان خود با ابتداییترین سلاحها و با سلاح شهادت جگیدند و خاک تیره را سرخفام کردند. بهراستی آن دوران پر محنت اما در عین حال پر افتخار، یکی از فرازهای ماندگار تاریخ معاصر کشورمان و حکایتگر رشادت انسان های پاکباخته ایست که نسل اندر نسل پای به عرصهی زندگی در این آب و خاک خواهند گذاشت.
ما باید به آنها مباهات کنیم و از آنها الگو بگیریم؛ چرا که صدام خوابهای نامیمونی برای ایرانزمین دیده بود و همزمان از حمایت بلوکهای غرب به رهبری آمریکا و شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای عربی برخوردار بود؛ به نحوی که پیشرفتهترین تانکها و هواپیماهای میگ را از شوروی، میراژهای پیشرفته را از فرانسه، سلاحهای شیمیایی را از آلمان، سوپراتانداردها را از انگلستان، جدیدترین اطلاعات جبهه را از آواکس های آمریکایی مستقر در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و هزینه تهاجم را از دلارهای نفتی کشورهای عرب دریافت می کرد.
آری صدام بعثی آمده بود تا در یک هفته تهران را تصرف و جمهوریاسلامی را نابود و خوزستان را به خاک عراق ضمیمه کند. اما قهرمانان مرزنشین غرب و جنوب کشور به عنوان بخشی از رزمندگان دوران دفاعمقدس، همراه با سایر همرزمان خویش اجازه ندادند نیات پلید صدام به منصه ظهور برسد.
در هفته دفاعمقدس در مقابل از خودگذشتگی و خونهای سرخ شهدای والامقام - که تا آخرین نفسها ایستادند، فداکاری رزمندگان قهرمان، صبر آزادگان که سختترین شکنجههای روحی و جسمی را تحمل کردند اما هرگز از آرمانهای ملت خویش کوتاه نیامدند - و ایثار مثالزدنی جانبازان راست قامت سر تعظیم فرود آورده و یاد و خاطرات ماندگارشان را گرامی میداریم.
سخن آخر این که هرگاه از جنگ هشت ساله و دفاع جانانه سخنی بیان و مطلبی نوشته شود، نمیتوان نقش بیبدیل و تاریخی و ماندگار پدران و مادران و همسران شهدا، آزادگان، رزمندگان و جانبازان را فراموش کرد و به نیکی از آنان یاد نکرد؛ چرا که آنها به حق، اسوههای صبر و شکیبایی و نمادهای بیبدیل شکوه و عظمت تاریخ سراسر حماسه و جهاد دوران پرافتخار دفاع مقدس هستند.
|| کرم محمدی