شناسه خبر : 38909
دوشنبه 11 آبان 1394 , 10:20
اشتراک گذاری در :
عکس روز

میخی افتاد!

میخی افتاد. به خاطر میخی نعلی افتاد. به خاطر نعلی اسبی افتاد. به خاطر اسبی سرداری افتاد. به خاطر سرداری جنگی شکست خورد.

رمضانعلی کاوسی -  میخی افتاد. به خاطر میخی نعلی افتاد. به خاطر نعلی اسبی افتاد. به خاطر اسبی سرداری افتاد. به خاطر سرداری جنگی شکست خورد. به خاطر شکستی مملکتی نابود شد و این‌ها همه به خاطر این بود که آن مردِ نعل بند میخ خود را خوب نکوبیده بود. کوبیدن یک میخ کار خیلی کوچکی است؛ ولی اگر آن نعل بند آن میخ را محکم می‌کوبید این نعل نمی‌افتاد. اسب نمی‌افتاد، سردار نمی‌افتاد، جنگ شکست نمی‌خورد، مملکت هم نابود نمی‌شد.

گاهی به خاطر انجام ندادن وظایف کوچکی توسط هر کدام از ما، اساس یک زندگی متزلزل یا نابود می شود. چند وقت پیش در روزنامه خواندم کارگری در کارخانۀ خودروسازی فراموش کرده بود پیچ های چرخ یک خودرو را سفت کند. ماشین صفر کیلومتر چند ساعت بیشتر در جاده حرکت نکرده بود. کلّه زده بود و تنها سرنشینش که نان آور خانواده هم بوده در دم کشته شده بود. آیا گناه قتل یک انسان بی گناه برای آن کارگر سر به هوا یا آن مهندس ناظر کارخانه نوشته نمی-شود؟ نصاب ماهواره با یک موتورسیکلت به منزل شخصی می رود. آنتن ماهواره را نصب می کند، پنجاه تومان یا بیشتر دستمزد می گیرد و می رود.

ظاهراً این آقای نصّاب فقط چند تا فیش جا زده و چند رشته سیم را به هم وصل کرده است؛ اما حاصل کار او توانسته گاهی یک خانواده را بدبخت کند و از هم بپاشد. زن و مرد خانواده با دیدن فیلم های مستهجن ماهواره نسبت به هم بی میل می شوند، به بی راهه می روند، کارشان به طلاق می انجامد، بچه هایشان بی سرپرست می شوند و... گناه از هم پاشیدنِ یک خانواده، پای نصاب ماهواره هم نوشته می شود. با لمس کردن صفحۀ لمسی موبایل مان از طریق شبکه های اجتماعی مطلب یا عکس ناجوری را برای فردی می فرستیم. آن فرد هم برای دیگران می فرستد، دیگران هم برای افراد دیگر. هرچه آن صحنۀ ناجور بیشتر منتشر شود، گناه هایی را که دیگران مرتکب می شوند در نامۀ اعمال ما هم ثبت می شود. ما که کار بزرگی نکردیم! ما فقط یکبار انگشت مان را روی صفحۀ موبایل لمس کردیم. با این اعتقاد که: «یک شب که هزار شب نمیشه» ساعت یکِ نیمه شب به خاطر دامادیِ برادر یا دوستمان هِی در خیابانهای شهر بوق می زنیم؛ خانم بارداری از خواب می پرد، می ترسد، بچه اش سقط می شود و... می گوید من که کاری نکردم؛ من فقط از روی خوشحالی چند تا بوق زدم. به عواقب کار به ظاهر سادۀ این شخص دقت کنید؛ به همین سادگی خانواده ای از داشتن فرزند محروم شد.

جالب است بیشتر ما چوب اهمیت ندادن و سهل انگاری هایمان را در همین دنیا می خوریم؛ اما چشممان به حساب نمی افتد. بعضی وقت ها بعضی‌ها می‌گویند: «مگه ما چه کار کردهایم که این قدر زندگیمان پیچ و تاب می‌خوره و این قدر گره در کارمان می‌افته؟» این‌ها فکر می‌کنند باید یک جنایت سنگینی کرده باشند تا یک اتفاقات ناگواری در زندگی شان پیش بیاید.

اهل بیت به ما گفته اند دنیا مثل مزرعه است. هرچه بکاریم همان را درو می کنیم. ائمه(ع) خواسته اند چشمان ما را باز کنند و بگویند که این دنیا یک کشتزار است. باید همیشه چشمانمان را باز کنیم و از مکافات عمل غافل نشویم. باید بدانیم یکی از قوانین مهمّ جهان که قرآن کریم هم آن را بیان کرده، قانون پژواک عمل انسان هاست. اکثر مردم چنین می پندارند که وقتی کاری انجام می دهند، دیگر هیچ گونه رابطه ای با کردۀ خود ندارند و همه چیز تمام می شود. حداکثر در قیامت به پاداش و کیفر کرده خویش می رسند. حال آنکه اینگونه نیست، بازتابِ عمل ما به ما برمی گردد و بر اساس قوانینی که خداوند متعال بر جهان هستی حکمفرما کرده، کار بد و نیک ما، در همین جهان تأثیرش را می گذارد.

کد خبرنگار: 19
اینستاگرام
درود بر شما
عالی بود .
سپاسگزارم
ممنون عالی بود
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi