دوشنبه 21 تير 1395 , 14:47
اهداف بلند ایثارگران را کوتاه نکنید!
غیبی/ک - جنگ بر کشور عزیزمان ایران در بحرانی ترین زمان ممکن شروع شده؛ درست زمانی که انقلاب نوپای جمهوری اسلامی هنوز سازماندهی نشده بود و دشمنان خیال می کردند بهترین زمان برای فروپاشی انقلاب نو که سکاندار و رهبریت آن خمینی کبیر بود زمان فعلی است. ساختار سازمانی و چارت تشکیلاتی برای مسئولیت های کلیدی هنوز طراحی نشده بود و اگر هم این چارت طراحی شده بود، نیاز به بازنگری و مطالعه بیشتر داشت.
ملت انقلابی 98% جمهوری اسلامی را در رفراندومی که برگزار شد، با جان و دل پذیرفته بودند و امید به زندگی نسبت به رژیم گذشته در میان اقشار و طیف ها و طبقات اجتماعی جامعه چند برابر شده بود. چون سکاندار انقلاب مردی از جنس مردم بود که رفاه و امکانات و توزیع ثروت را بطور متوازن می خواست در جامعه بدون نگاه تبعیض آمیز از قبیل قوم و نژاد و رنگ و پوست و گویش به نحو شایسته و بایسته توزیع کند. ملت هم بسیار شادمان و مسرور بودند و فقط تنها چیزی که در مخیله ذهن شان بود حفظ انقلابی بود با نام جمهوری اسلامی که با خواست خودشان و با رهبری امام شان شکل گرفته بود. جنگ تحمیل شده در سال 59 نیاز به جان بر کفانی داشت که علاقه مند به تبیث و بقا جمهوری اسلامی بودند. سوال اینجاست که چه تعداد از جمعیت 20میلیونی خواهان جمهوری اسلامی بودند؟
پاسخ : همه ملتی که پای صندوق های رای همه پرسی حاضر شدند و با 98 % جواب آری را به صندوق واریز کردند.
انگیزه 98% ملت از حفظ انقلاب اسلامی نو پا چه بود؟
رفع تبعیض و جلوگیری از رانت و ارتشا و پارتی بازی و عدالت اجتماعی و رفاه و آسایش و حفظ معنویت و در یک کلام استقلال -آزادی و جمهوری اسلامی هرسه واژه صدها هزاران مفاهیم و قانون که منافع همه جانبه مردم را تامین می کند و با این اوصاف بر همه ملت تکلیف بود که عاشقانه و با عشق و ایثار انقلابشان را به دلایلی که گفته شد پاسداری و صیانت کنند. دشمن در خطوط مرزی غرب و جنوب تجاوزاتش را شروع کرد. ارتش قهرمان و سپاه پاسداران شکل گرفته نو پا هم برای حراست و حفاظت از کیان کشور از سراسر کشور به غرب و جنوب اعزام شدند و در مقابل دنیای متخاصم که نه تنها منحصر به عراق بود که همه دشمنان اسلام و ایران بود به صحنه آمده بودند.
ایران با حداقل امکانات و تجهیزات نظامی و دشمنان و حامیان صدام با پیشرفته ترین تجهیزات نظامی تا بیخ دندان مسلح به جنگ ما آمده بودند. شرایط جبهه ها و هجوم دشمن روز به روز مخرب تر و تلفات در جبهه های مرزی به اوج خود رسیده بود و پیشروی دشمن به خاک عزیزمان هم مهیا و خواست دشمن بود. هر چقدر از زمان جنگ می گذشت، دشمنان هم پیمان صدام هم اراده شان برای نابودی جمهوری اسلامی تقویت می یافت و هم تجهیزات و هم نیروی انسانی به عراق می دادند تا سقوط جمهوری که اهداف مشترکشان بود زودتر عملی شود و به اهداف خاص خود برسند و حکومت مورد دلخواه را در ایران پیاده کنند. در همین راستا حضرت امام راحل فرمان تشکیل بسیج عمومی داد و به لطف خدا و پیشنهاد امام و استقبال بی نظیر ملت بسیج عمومی شکل گرفت.
بسیجیان چه کسانی بودند ؟
بیشتر مردم مستضعف و پابرهنه از قبیل کشاورزان و کارگران و دانش اموزان و دانشجویان و اساتید دانشگاه ها که عمدتا از نظر مالی در پائین ترین سطح و وضعیت مالی بودند. مع الوصف و به فرمان امام راهی جبهه های حق علیه باطل شدند که نتیجه شهامت و رشادت و ایستادگی آنان را تاریخ نوشته و خواهد نوشت
اما همان عدالتی که برایش رفتیم تا همه اقشار جامعه از این عدالت اجتماعی بدون تبعیض برخوردار باشند رفته رفته کمرنگ شده و عده ای سودجو و منفعت طلب و متملق و چاپلوس در قاب آن قرار گرفتند و از آن سود بردند. به عبارت دیگر عدالت انحصاری و اختصاصی شده و به سمت جناح و گروه و باند و طیف خاصی رفت و اصالت و جوهره خود را از دست داد و امروزه شاهد هستیم که تعرض به حقوق اجتماعی مردم و بیت المال به دست افراد خاصی افتاده است و بیت المال مثل مرداری شده است که تکه تکه شده است. قسمتی را عقاب ها و کفتارها و گرگ ها و شغال ها می خوردند و قسمتی هر کس زورش و قدرتش و رانتش و پارتیش بیشتر باشد.
تنها گروهی که سهمی در حقوق و اقعی خود ندارند غالبا یادگاران 8سال دفاع مقدس می باشد که به نان شب و معیشت روزانه محتاج هستند و در بین خانواده همین یادگاران هشت سال دفاع مقدس هستند، کسانی که بعد از تشکیل خانواده چون توان اداره زندگی خویش و خانواده را نداشته زندگی متلاشی شده است و اکنون هم که پایان عمر آنان است، در بدترین شرایط زندگی می کنند .قانونگذاران و متولیان و مسئولینی که می توانستند خدمت به ایثارگران را با اولویت سرلوحه کار خویش قرار دهند قصور کردند و یا نخواستند و ایثارگران را خار چشم جامعه می دانند که اگر ایثار همین قشر نبود، شما بفرمائید چه بر سر خاک و ناموس و شرف و عزت کشور وارد می شد؟
اینا نه خودمونو می خوان نه اهدافمونو ...
عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای
ظهره وند تاکید کرد: «می بایست با همدلی ملی اجازه ندهیم بیش از این
از ما طلب همکاری یک جانبه داشته باشند
و باید برجام را توقف دهیم .
و بپرسیم مطالبات ما چه شد؟! بنابراین تریبون باید در دست ما باشد
و فریاد خود را در محیط بین الملل بلند کنیم.
...
...
4 ماه قبل از قبول قطعنامه توسط امام خمینی(ره)
عده ای به امریکا و سازمان ملل اعلام کرده بودند
که قطعنامه را می پذیریم .
...
یک سال قبل از پذیرفتن حضرت امام خامنه ای ( جفظ الله )
عده ای در عمان با آمریک صحبت می کردند
که تسلیم و توافق هسته ای را می پذیریم .
...
بچه های جبهه و جنگ
رزمندگان جانبازان 5 %
هنوز حقوق نمی گیرند
و فقیر و درمانده از معیشت اند .
خدا صبرمان بدهد .
آمین .
...
موضوع ( که قطعنامه را می پذیریم . )
در گفتگوی تلویزیون که سردار عزیز کوثری هم حضور داشت یکی از مهمانان
هم گفت . 3 روز پیش تر .
...
موضوع هسته ای را جناب آقای احمدی نژاد که رئیس جمهور بود هم خبر
نداشت .
و سکه را فروخت 1250000 تومان .
و بعد از اینکه از توافق هسته ای خبردارش کردند .
به مردم گفت سکه ها را بیاورید و پولتان را بگیرید .
سکه شده بود 900000 تومان .
...
و به رزمندگان جانبازان مثلاً 5 % جبهه و جنگ
هنوز هم جقوق نمی دهند .
ای خدا فقر را چه کنیم ؟!
...
تاریخچه ضربالمثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را .
در روزگاران گذشته، خروسی در جنگلی زندگی میکرد که بسیار خوشگل و خوشرنگ بود و اهالی جنگل به او خروس زری، پیرهن پری میگفتند. او خیلی خودشیفته و از خودراضی بود و به هیچ کس اعتنایی نمیکرد.
او سگی داشت که همیشه از او به شدت محافظت میکرد تا اتفاقی برایش رخ ندهد. یک روز سگ نزد خروس مغرور رفت و به او گفت: من امروز میخواهم به دشت و صحرا بروم. در نبود من از خانهات بیرون نیا و اگر کسی در لانهات را زد، به او توجهی نکن. چون ممکن است حیوانات وحشی از فرصت استفاده کنند و تو را بخورند.
خروس نیشخندی زد و گفت: نترس. من حواسم به همه چیز هست و هیچکس جرات ندارد نزدیک خانهی من شود. سگ وفادار بوسهای بر پیشانی خروس زد و رفت.
هنگامی که سگ از خانه بیرون آمد، روباهی از آنجا میگذشت و دریافت که سگ مهربون به کوه میرود. به فکر فرو رفت با خودش گفت: این بهترین موقعیت است و اگر خروس را نخورم دیگر فرصت مناسب پیدا نخواهم کرد. سپس در گوشهای پنهان شد تا سگ کاملا دور شود.
مدتی بعد روباه به سمت لانهی خروس آمد. نیم نگاهی به خانهی او کرد و دید خروس از خودراضی جلوی آینه ایستاده و میگوید: من زیباترین خروس این جنگل هستم و از همه قوی ترم. روباه لبخندی زد و شروع به آواز خواندن کرد.
خروس صدای روباه را شنید و بسیار عصبانی شد و گفت: هم صدایت گوش خراش است و هم بسیار زشت هستی. من زیباترینم و صدای من آرامش بخش دل و جان اهالی جنگل است.
روباه بلند بلند خندید و گفت: تو که ادعای زیبایی میکنی چرا خودت را در خانه حبس کردی. بیا بیرون تا همهی حیوانات بدانند که خوشگلترین و خوش صداترین حیوان جنگل هستی.
خروس بیچاره نمیدانست که چه عاقبت بدی در انتظارش است. او از خانهاش خارج شد و روباه بلافاصله او را با دندانهایش گرفت و از آنجا دور شد و او را داخل کیسهای با دست و پای بسته انداخت و در بالای درختی پنهان کرد.
خروس خودشیفته فریاد زد: یکی من را نجات بدهد اما هیچکس در آنجا نبود. در همین حین سگ صدای خروس را شنید و فورا به کمک او شتافت. وقتی به روباه رسید به او گفت خروس زری را این اطراف ندیدی؟ روباه هم قسم خورد که خروس را ندیده و بیاطلاع است.
ناگهان چشمان تیزبین سگ به بالای درخت افتاد که دم خروس از کیسهای بیرون آمده است. به روباه گفت: قسم تو را باور کنم یا دم خروس که از کیسه بیرون آمده است. روباه سرش را بالا آورد و با خود گفت: ای دل غافل. دم خروس نمایان است و من اصلا حواسم نیست. سپس از آنجا فرار کرد.
سگ مهربان خروس را با خودش به خانه برد و از او خواست تا غرورش را کنار بگذارد و به هیجکس اعتماد نکند.
از آن دوران تا به امروز، اگر کسی سخنی را به دروغ بیان کند، اما نشانههایی مبنی بر اینکه حرف او حقیقت ندارد وجود داشته باشد، ضربالمثل زیر را برایش بکار میبرند:
قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را .
...
...
تنها گروهی که سهمی در معیشت ندارند
غالبا یادگاران 8سال دفاع مقدس می باشند
که به نان شب و معیشت روزانه محتاج هستند .
...