شناسه خبر : 80695
یکشنبه 19 بهمن 1399 , 10:05
اشتراک گذاری در :
عکس روز

غبارروبی مزار شهدا با طعم ارادت به امامزادگان عشق

به تاسی از پیرسفرکرده و شهیدان همیشه جاوید، در دهه فجر انقلاب اسلامی بسیاری از مردم خود را به منزلگاه امامزادگان عشق رسانده بودند تا با غبار روبی مزار شهدا ارادت قلبی را به شهدای انقلاب، هشت سال دفاع مقدس و مدافعین حرم ابراز کنند.

فاش نیوز - به تاسی از پیرسفرکرده و شهیدان همیشه جاوید، امسال در دهه فجر انقلاب اسلامی بسیاری از مردم خود را به منزلگاه امامزادگان عشق رسانده بودند تا با غبار روبی مزار شهدا ارادت قلبی را به شهدای انقلاب، هشت سال دفاع مقدس و مدافعین حرم ابراز کنند.

به گزارش خبرنگار ما، در طلیعه چهل و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی گلزار شهدای ایران در بهشت زهرا با قدوم جوانان و مردان و زنان قدرشناس، بصیر و انقلابی غبار روبی و گلباران شد. مردم صبور و انقلابی به پاس قدردانی از رشادت ها، فداکاری ها و جانفشانی های جوانان و فرزندان ایران اسلامی و به تاسی از پیر سفرکرده و شهیدان همیشه جاوید، در روز پنجشنبه 16 بهمن خود را به منزلگاه امامزادگان عشق رسانده بودند تا با غبار روبی مزار شهدا، نهایت ارادت قلبی خود را به مردان همیشه زنده تاریخ،(از شهدای انقلاب، هشت سال دفاع مقدس و شهدای فراملی مدافعین حرم) ابراز کنند.

قطعه 29 میعادگاه رزمندگان و جانبازان سابقون

بعد از نماز ظهر روز پنجشنبه به همراه همکار عکاس راهی گلزار شهدای بهشت زهرا(س) شدیم. درب خروجی مترو مملو از تاکسی های مسافرکشی بود که مقصد بیشتر مسافرانشان قطعات گلزار شهداست. به مقصد که می رسیم شوری برپاست. از هر سو سرودهای حماسی روزهای خوش انقلاب و نوای یاد یاران جبهه فضا را عطرآگین کرده است.

مقصدمان قطعه 29 گلزار شهداست. میعادگاه رزمندگان قدیمی و جانبازان و بخصوص جانبازان ویلچری است که هر پنجشنبه با حضور در این مکان مقدس، عهد و پیمان خود را با شهدا مستحکم‌تر می ‌کنند.

در ایستگاه صلواتی "انتظار" مرد جوانی مشغول توزیع تک‌برگ صفحاتی از قرآن کریم است که به رسم ادب به شیرازه زیبایی نیز مزین شده است که ثواب هدیه آن به ارواح طیبه شهدا و امام راحل(ره) تقدیم گردیده است.

او ابتدا از معرفی خود و حتی حضور عکاس‌ کمی ناخرسند می‌شود؛ اما به خواست خدا، جانباز محمدرضا عسکری از راه می رسد و او را آقا "محمد" خطاب می‌کند و پس از شوخی و خنده مختصری، سر به زیر می اندازد و می‌گوید: ما اینجا آمده ایم تا پانزده ریال گیر بیاوریم نه اینکه دوتومن گم کنیم! و این جمله کوتاه چقدر برای اهالی شهدا پرمعناست.

"محمد" اصرارمان را که می بیند می‌گوید: بچه های جبهه و جنگ بعد از پایان جنگ تحمیلی، نزدیک به سی سال است که به یاد دوستان شهیدشان این ایستگاه صلواتی را راه اندازی کرده اند و هر شب جمعه همانند ایستگاه های صلواتی زمان جنگ به زایرین شهدا خدمت رسانی می کنند. برگزاری نمازهای جماعت، توزیع صفحات قرآنی -که هدیه ای برای شهدا و امام (ره)  است- از ویژه‌برنامه‌های آن است.. دوستانی که در اینجا فعال هستند و از فرمانده گردان و فرمانده گروهان گرفته تا بچه رزمنده بسیجی همه با جان و دل خدمت می کنند و هر روز استقبال بیشتر از گذشته است.

چرایی راز عشق به شهدا و عزت آنان را در میان زایرین را، که جویا می شوم می‌گوید: شهدا همه دارایی خود را برای خدا داده اند و خدا هم به آنان چنین عزت و آبرویی داده است. زایرینی که به اینجا می آیند  به شهدا توسل می کنند و از آنان حاجت می گیرند. چه چیزی می تواند این افراد را به اینجا بکشاند؟ حتی پول و ثروت هم بدهید راضی نمی شوند. تنها کسانی که اعجاز آن را درک کرده اند به قطعه شهدا می آیند و این از معجزه و برکت شهداست.

او ادامه می‌دهد: سخن و پیام من برای برخی از دولتمردان -که منتظر چراغ سبز آمریکا هستند- این است: "حضرت آقا حجت را تمام کرده اند که هیچ اعتمادی به دشمن وجود ندارد و اینکه در وصیت نامه تمامی شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم به حمایت و پشتیبانی از ولی فقیه و رهبری اشاره شده است".

"محمد میثمی" یکی از دیگر از جانبازان و کهنه سواران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی است که خیلی ساده و بی ریا می‌گوید: دست خودم نیست پنجشنبه که فرا می رسد بی قرار آمدن می شوم. ما زمانی با این بچه ها درجبهه ها علیه دشمن جنگیده بودیم. بعضی ها گمان می کنند با شهادت این بچه ها، کار تمام شده است اما به نظر من کار اصلی شهدا تازه پس از شهادتشان شروع شده است. یکی از الطاف شهدا این است که دوستانی را که از سالیان بعد از جبهه گم کرده بودم در اینجا پیدا کنم.

حاج "محمد میثمی" زمانی که از شهدا یاد می‌کند گویی چهره دوستان شهیدش را درمقابل چشمانش می بیند و با بغض و حسرت خاصی می‌گوید: "ما از آنها عقب افتادیم و الان افسوس این را می خوریم که تنها یک ثانیه آن سنگرها و آن بچه ها را دوباره ببینم". کاری که این بچه ها (شهدا) کرده اند شاید فوق تصور باشد اما حقیقت است. "من روی مین رفتن این جوانان و سبقت گرفتن آنان را برای شهادت به چشم دیده‌ام. اخلاص بچه ها و قرب به خدا، چیزهایی است که در وجود این بچه ها دیده و آموخته ام". وقتی حضرت امام(ره) می فرمودند جبهه، دانشگاه انسان ساز است به واقع درست می فرمودند.

 

مردم قدر این شهدا را بدانند

در کنار مزارشهدا نمایشگاه های کتاب متعددی برپا شده است که اغلب کتاب های آنها مربوط به دوران دفاع مقدس، زندگینامه شهدا و وصیت نامه شهداست. کتابی را خریداری و در درون کیفم جای می‌دهم که ناگهان چشمم به جوانی می افتد. او درکنار مزار شهید "نوید صفری" بی اعتنا به جمعیتی که دورش حلقه زده اند غرق در کشیدن تصویری از شهید نوید صفری است. و چه زیبا و در سکوت پیام امر به معروف را در کنار صندلی خود نصب کرده است: "پوشیدن و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایی اوست."

کمی آن طرف‌تر بانویی به همراه همسرش سنگ مزار شهیدی را شست و شو می‌دهد. چند ثانیه ای تامل می‌کنم و به عکس شهید "علی مسعود مویدی نیک" نگاه می‌کنم. خواهر شهید که نگاهم را تعقیب می‌کند می‌گوید: "من فقط به عشق شهدا و آمدن بر سر مزار شهداست که زنده ام". برادرم از 14سالگی درجبهه بود. مادرم نام او را برای حج عمره ثبت نام کرده بود. گفته بود این بار که به مرخصی آمدی با هم به سفر حج می رویم، اما برادرم می گفت شما دیرتر از من می رسید. من اول خدا را می بینم بعد شما می آیید! همینطور هم شد و در سن 17سالگی در عملیات والفجر8 به آرزویش که شهادت بود رسید.

از او می‌پرسم فکر می کنید پیام شهید برای این روزهای ما چه می تواند باشد، می‌گوید: اتفاقا سوال بجایی پرسیدید. آن زمان هم که همه به دنبال بنی‌صدر بودند و هنوز ماهیت منافق و دورویی او برای بسیاری شناخته نشده بود، شهید با آن سن کم اما بینش سیاسی عمیق داشت و مخالف بنی‌صدر بود. مطمین هستم اگر ایشان الان هم زنده بود رهرو امام خامنه‌ای(ره) بود. حرف ما هم حرف شهید است. حاضریم گرسنگی و سختی بکشیم، فقر را تحمل کنیم اما کوچکترین اعتمادی به دشمنان نداشته باشیم. اگر کسانی به دنبال ارتباط با آمریکا و غرب هستند به خون شهدا قسم، که لطمه می‌خورند و فردای قیامت باید جواب خانواده شهدا را که فرزندان شان را برای حفظ این آب  و خاک داده اند را بدهند.

قدم‌زنان به قطعه دیگری از مزار شهدا می رسم که کمی خلوت تر است. جوان تنهایی روی سنگ مزاری را با دقت و وسواس تمیز می‌کند و در این میان مواظب است که روی سنگ مزارهای دیگر پا نگذارد. آنقدر در حال و هوای خود غرق شده  است که نزدیک شدن ما را نمی بیند. سلام که می‌کنم دستپاچه برمی‌گردد و دوربین را که می‌بیند خیلی زود متوجه موضوع می‌شود و می‌گوید: اگر از روزنامه دولتی هستید صحبت نمی‌کنم. برای اینکه اعتمادش را جلب کنم کارت خبرنگاریم را به او نشان می‌دهم و کمی از فاش نیوز و اینکه پشتوانه و حمایت دولتی ندارد و خودجوش است و اینکه بنا به رسالت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت فعالیت می‌کند سخن می‌گویم.

بالاخره قبول می‌کند که با ما صحبت کند و می‌گوید: در زمان شهادت پدرم، برادر بزرگترم 5ساله و خواهرم یکساله و مادرم مرا باردار بود و ادامه می‌دهد: هر چند خاطره ای از پدرم ندارم اما حضورش را لحظه به لحظه احساس می‌کنم. او با زندگیم آمیخته شده است و اگر بگویم که به وجودش افتخار می‌کنم شاید جمله ای کلیشه ای باشد اما برای من چیزی فراتر از افتخار است. چرا که آنها بازار زندگی را شکست دادند و مرگ را برای خود پذیرا شدند. به قول شهید آوینی "هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت" پدرم و امثال پدر من از این طریق جاوانه شدند.

می‌گویم: چقدر جای خالی او را حس می کنی؟ پاسخ می‌دهد: "البته خیلی جاها که دوست داشتم ایشان حضور داشته باشد متاسفانه در کنارم نبود و دلم گرفته است. اما زمانی که سر مزارش می‌روم دلم باز می‌شود. با این که پدرم را اصلا ندیده‌ام اما فقدانش را حس نمی‌کنم و شاید خیلی بیشتر از کسانی که پدر دارند، وجودش را احساس می‌کنم.

به عنوان آخرین سوال می‌پرسم: شما به عنوان فرزند یک شهید همسویی با کشورهای غربی و آمریکا را چگونه تحلیل می‌کنید؟ با قاطعیت می‌گوید: قرار نیست کسی زیر حرف زور برود چرا که در زمان جنگ هم همینطور بود. لزوما اتفاقی که درحال شکل‌گیری است اتفاق درستی نیست و البته سر جنگ طلبی هم نداریم اما به هیچ کشوری باج نمی‌دهیم و زیر بار ستم پذیری نمی‌ررویم.

عهد و پیمان با شهدای مدافع حرم

مزار شهید مدافع حرم رسول خلیلی نیز زایرین بسیاری دارد. یکی از این زایرین "حسین" فرزند یک جانباز شیمیایی است که به همراه خانواده از استان گیلان و شهرستان لاهیجان به گلزار بهشت زهرا برای زیارت مزار شهید والامقام حاضر شده است.

او می‌گوید: ما نزدیک 400کیلومتر راه آمده‌ایم و امروز فرصت خوبی است که در اینجا و به همراه خانواده با شهدا، شهدای گمنام و شهدای مدافع حرم عهد و پیمان دوباره ببندیم.

پیام او را اینگونه منعکس می‌کنیم: مردم قدر این شهدا را بدانند و اینکه به وعده های آمریکا دل نبندیم چرا که آمریکا بدعهدی ها خود را نه در این 42سال انقلاب اسلامی بلکه در 100 سال اخیر نشان داده است و این ساده لوحی است که فریب حرف های دشمنان را بخوریم.

دختر جوانی نیز گل هایی که زایرین برای این شهید هدیه آورده اند را به آرامی و طمانینه در گلدان روی مزار قرار می‌دهد.

او که خود را "سمیه پورقیطران" و خادم الشهید معرفی می‌کند می‌گوید: اگر خدا قبول کند من هرهفته بر سر مزار شهید رسول خلیلی حاضر می‌شوم و خدمت می‌کنم. وقتی به اینجا می آیم احساس می‌کنم دغدغه مسائل دنیایی فراموشم می‌شود. اینجا قطعه ای از بهشت است و این را با تمام وجودم حس می‌کنم. امیدوارم مسیرمان مسیر شهدا باشد و روزی مان شهادت و  آنها دست ما را در آخرت بگیرند.

سمیه اضافه می‌کند: باتوجه به این که شهیدخلیلی بسیار ولایت مدار و همیشه پیرو سخنان حضرت آقا بود، ما نیز باید گوش به فرمان ولی فقیه باشیم.

اما نکته ای که این دختر جوان بر مزار شهید خاطرنشان کرد این بود که از ویژگی های بارز این شهید عدم نگاه و صحبت با نامحرم بود که این پیام به نظر من دغدغه جامعه امروز ماست که باید مراقب نگاهمان باشیم.

در حین گفت و گو با خادم الشهدای شهید رسول خلیلی، سه دختر نوجوان و جوان دیگر بسته های  کوچک بسیار زیبایی را میان زایرین شهدا هدیه کردند. بسته های کوچک شکلات همراه با تزیین های کودکانه برای کودکان حاضر بر سر مزار و  لوحی بسیار ساده و زیبا به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه صدیقه (س) با تسبیح سبز رویایی برای بانوان توزیع شد. تسبیح را که به نیت شهید برمی دارم ازکار قشنگ شان هم می‌پرسم. خیلی زود صحبت های‌مان گل می اندازد و هر سه با هم شروع به صحبت می‌کنند که بالاخره "فاطمه مقدم" پیش‌قدم می‌شود.

او که 18 بهار اززندگی را تجربه کرده برای‌مان می‌گوید: گروه جهادی شهید رسول خلیلی یک گروه مردمی است که به مناسبت های خاص و مختلف کمک هایی را به مردم مناطق محروم جمع‌آوری و آن را به دست نیازمندان می رساند.

او اضافه می‌کند: امروز هم با این نیت بر سر مزار شهید آمده‌ایم که هم ادای دینی نسبت به این شهید کرده باشیم و هم این گروه جهادی را به دیگران معرفی کنیم.

از او می‌پرسم: شما با این سن اتفاقات و وقایع دوران جنگ را ندیده اید پس چطور شهدا را درک می کنید؟ پاسخ می‌دهد: درست است که ما دوران دفاع مقدس را به چشم ندیده ایم اما خوشبختانه شهدای مدافع حرم از جوانان هم‌دوره ما بوده‌اند. من کتابی از زندگینامه شهید مدافع حرم شهید محمدخانی خواندم که در این کتاب از توکل این شهید به خدا و ائمه اطهار(ع) حتی در ازدواج و دیگر نیت‌هایشان سخن گفته شده بود.

برسرمزار شهدای گمنام نیز لحظاتی درنگ می کنیم و فاتحه ای می خوانیم. مقصد پایانی ما قطعه 50 گلزار شهداست. با حضور بر سر مزار شهدای جانباز، ضمن ادای احترام به تک تک جانبازان شهید، به نیابت بر سر مزار شهید مهران عبدالمناف حاضر می شویم و با قرائت حمد وسوره ای یاد ایشان را گرامی می داریم. لحظاتی نیز در کنار همسر شهید عبدالمناف این بانوی بسیار مهربان حضور پیدا می کنیم.

و چه بسیار شاکریم که رزق امروزمان نیز زیارت قبور مطهر شهدا و عهد و پیمان با این امامزادگان عشق بود. باشد که دوستی با شهدا را سر لوحه زندگی‌مان قرار دهیم تا در جهان آخرت، آنان نیز شفیع ما گردند. ان‌شاءلله

گزارش از صنوبر محمدی
عکس از مریم قنبری

اینستاگرام
سلام علیکم.
سالگرد پیروزی انقلتب اسلامی را به همه رزمندگان و ایثارگران نبریک‌میگویم.
گزارش بسیار بسیار خواندنی و حاوی نکات تکاندهنده ای بود. قطعا شهدا به این گزارش نظر داشته اند که چنین زیبا و تاثیرگذار شده است.
دست گزارشگر و عکاس شماهم درد نکند که ما را روحیه ای دفاع مقدسی دادید.
خانم صنوبر محمدی و خانم قنبری ممنون
دست مریزاد خواهرم. گزارش بسیار خواندنی بود و آنقدر ساده و زیبا تهیه شده بود که خودم را در آن فضا حس می کردم. خدا به شما سلامتی و طول عمر عنایت کنه که اینقدر به یاد شهدا هستید اما نکته اینجاست که عکس ها جابه جا شده. دقت کنید!!!
به به، چه طعم دلچسبی.
واقعا حض بردم از این مصاجبه.
الهی به تهیه کنندگان مصاحبه و مسئولین فاش نیوز خیر دنیا و آخرت عنایت فرما. آمین
من هم واقعا به حال شهدا غبطه میخورم. کاش مارا دعا کنند که عاقبت بخیر شویم.
همیشه مدیون یایثار آنهاییم. روحشان شاد.
خانمها قنبری و محمدی بابت نوشتن این مصاحبه باید به شما نمره عالی داد.
قبول
خوش به سعادت شهیدان.
پیمودن راه آنها سعادت میخواهد و لیاقت.
بانو صنوبرمحمدی و جناب آقای ساقی سپاسگزاریم بابت نگارش این گزارش خوب
فقط میتوانم بنویسم شهدا شرمنده هستیم.
گزارش ناب و خواندنی از مزار شهدا که با هر قلمی که نوشته بشه زیباست.‌ من خواهرشهید هستم و واقعا دیدم که مردم جه ارادتی به شهدا دارند. از مردم و هم از خانم محمدی و فاش نیوز عزیز که این گزارش ها رو انعکاس می دهد ممنونم.‌ اجر گروه با سیدالشهدا.
درود به شهیدان. هیچ چیز نمی شه گفت جز این که دست فاش نیوز بابت گزارش درد نکنه.‌ مدتی بود که از این نوشته ها توی فاش گردیده بودیم.‌ از این دست بیشتر بنویسید.
سلام بر شهیدان.
سلام بر جانبازان و دلاورمردان هشت سال دفاع مقدس.
سلام و درود خدا بر مردان و زنان استوار میهنم.
خیلی از این مطلب استفاده بردم. انصافا خودم را در آن حال و هوا دیدم. دستتون درد نکنه.
خانمها محمدی و قنبری و ساقی منونتون هستیم
گاها یک نوشته آدم رو تا کجاها که نمی بره....از اروند و دشت عباس و جزیره مجنون و حالا همون دوستانی که یه روز دوش به دوش باهاشون بودی توی گلزار شهدا شدن امام زادگان عشق. افتخار دنیا و آخرت با این جوانان. انشالله که ما هم از این قافله جا نمونیم.
خانم صنوبر از شما بی نهایت سپاس.
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi