شناسه خبر : 91285
سه شنبه 14 تير 1401 , 12:30
اشتراک گذاری در :
عکس روز

ماه ذی‌الحجه؛ زمان شکوفایی اندیشه‌ی دینی

اندیشه ی دینی! شالوده ی رفتار اجتماعی است. در این روزگار که « روح بشر گم شده؛ و دگرگونی شگرفی در کار دنیا راه یافته » حفظِ سرسبزی و استواری و نشاط این بن مایه؛ نیاز به چاره اندیشیِ عاجل دارد...

فاش نیوز - اندیشه ی دینی! شالوده ی رفتار اجتماعی است. در این روزگار که« روح بشرگم شده ؛ و دگرگونی شگرفی در کار دنیا راه یافته » حفظِ سرسبزی و استواری و نشاط این بن مایه ؛ نیاز به چاره اندیشیِ عاجل دارد.

برای نوجوانان و جوانان سرگذشت ایران شنیدنی ترخواهد شد اگر ملاک های تمایز نظام های سیاسی و منطق درونیِ تقسیم بندی، بر اساس دنیا مداری یا دین مداری به درستی تبیین گردد.

در این راستا دو دیدگاه به دلیل ارتباط تنگاتنگ با علم سیاست در زمان معاصر؛ پیشتازند:

    چشم اندازی که اولویت اول آن تحقق آرمان ها و ارزش های دنیوی است؛
    نگرشی که جهان اجتماعی( جامعه و فرهنگ ) را بر اساس قوانین الهی سامان می بخشد؛

از تاریخ اندیشه ی بشری برآوردهای مثبت و منفیِ بسیاری شده است. از جمله اینکه هر فضیلتی که آدمی را به خدمت ذات اقدس الهی متمایل سازد ریشه در عقل فطری و سرشتِ انسانی دارد؛ فرهنگ سیاسی اسلام نیز بر جنبه ی ایجاد انسجام اجتماعی و زمینه سازی رفتار سیاسی تأکید می کند.

پیش فرض جستار حاضر عبارت است از اینکه:

 همواره و در همه جا برانگیزندگان خاطره های اعتقادی و پاسداران سلامت روحانیِ انسان! قدر دیده و بر صدر نشسته اند؛ هر مناسک ( حتی نامتمدانه ترین شکل آن ) بازگوکننده ی یک نیاز بشر است و وجهی فردی یا اجتماعی از زندگی را نشان می دهد؛ امروزه که:

     دور به دست تکنیک افتاده و مغرورانه مبارز و میداندار می طلبد؛
    همگان ناباورانه شاهد فرو ریختن عظمتِ مُحرّمات و ممنوعیت های فرهنگی اند؛

ندانم کاری های درک ناپذیرِ برخی از دولتمردان تاجر پیشه؛ باعث شده تا در دورهمی های جوان پسندانه بازار بحث بر سر روند نوین دنیایی و عرفی شدن و تقدس زدایی گرم باشد.

 بدیهی است که سوداگران بازار اندیشه نیز فرصتی طلایی یافته اند تا با شتاب هرچه بیشتردر صفحه ی صاف وبی بر تنور این مباحث بدمند و شعله های آن را سرکش کنند.

فرضیه:

الف: پیش از این اندیشه ورزانی به نام؛ نسبت به گسترش سایه ی تاریک مدرنیزاسیون بر تمام جنبه های زندگی روزمره ازجمله:

     ناخرسندی های حاصل از مدرنیته؛
    ماشینی کردن اندیشه و شخصیت انسان!

هشدار داده اند؛ غفلت و ندانم کاری در چگونگی رویارویی با این دگرگونی؛ زمینه ی مقایسه ای از جنسِ مرغ همسایه غازه! را فراهم خواهد کرد؛

ب: آزمون و خطایی که صرفا به دردِ انتقاد و سرزنشِ تجّارِ اندیشه می خورد! یعنی:

    شاکر بودن از اینکه این بلا صرفا بر سر آیندگان می آید؛
     به جای جستجوی راه حل علمی؛ فقط به شیوه های متعارف و مرسوم روی آوردن؛

موجب بروز بحران برنامه ریزیِ آینده نگرانه و دوراندیش می شود.

ج: خصلت نظارت گریزیِ پژوهش های در حال داد و ستد در بازار فضای مجازی؛ از حیث اینکه:

    از کجا می آیند؟
    چگونه طرح می شوند؟
    چه مصارفی می توانند داشته باشند؟
    تاچه اندازه درجهت تأمین صلاح نسل جدید قرار دارند؟

 علوم انسانی را به کالای مصرفی تبدیل می کند و اختیار آن را از دست دانشگاه ها و سایر مراکز علمی درمی آورد.

 مناسک حج فرصت مناسبی در اختیار قرر می دهد تا « سیر رجوعی حقیقت محمدی( ص) » برای نسل جدید تبیینِ علمی شود. این امر می تواند روحیه ی ملی را تقویت کند و قدرت ملی را در برابر یورش تکانه های الکترونیک افزایش دهد.

هرگز نباید جایگاه دین را نادیده گرفت چراکه در این صورت بخش بسیار مهمی از کنش های مثبت و منفی و تجربه ی جماعت ایرانی قابل فهم نخواهد بود؛ از سپیده دم قرار گرفتن سرزمین ایران در زیر سایبان اسلام تا امروز همینطور بوده است.

 اکنون  دانش دیجیتال با هیاهوی بسیار می کوشد آموزه های دینی را به حاشیه براند؛ و با شعبده ی صفر و یک و لمسِ بسیار سطحیِ دست، حتی بال بال زدن های دیدنی و شیرینِ یک کودکِ شیرخواره! می تواند تصاویر و اصوات و اشباح را از اقصی نقاطِ جهانی نا آرام به اطاقِ نشیمنِ ساکت و آرام بیاورد.

در جنگل الکترونیک دایه هایی مهربان تر از مادر و چراغ به دست؛ گِردِ غرب و شرق عالَم می چرخند تا آرزوی نسل وب درمورد شیوه های نوینِ مکان یابی و روابط انسانی و فرزند پروری و تاب آوری ...؛ را برآورند! توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

به لحاظ نظری؛ دین اسلام به مثابه پایه و ریشه ی تشکیل کشورهای مسلمان، خالص نمانده است. پرتو افکنی بر تحولات کنونی این جوامع ریشه ی بحرانی عمیق را پدیدار می کند؛ تحولی که:

 « از صدر نوگرایی اسلامی شروع شد و با توجه به روندی پیچیده؛ این جوامع را دردرون مربعی با اضلاع:

دین

غرب

 مدرنیته

سنت های تاریخی در جهان اسلام

 شکل داد. ظاهر معماییِ جامعه ی اسلامی این است که از یک سو به اهمیت نهادهای دموکراتیک افزوده می شود و از سوی دیگر این رو نق و تأکید هرگز به معنای حاشیه گزینی شریعت و تبدیل احکام شرعی به ظواهر نمایشی و تشریفاتی نیست.» به نظر می رسد ذهن نوجوانان و جوانان ایرانی نیز به دلیل همین ایرادِ ضد و نقیض؛ مردد مانده است...

 به دلایل قابل بحث از جمله عدم ارزیابی نتایج بکارگیری برخی سیاستگذاری ها به نام دین؛ این تردید جدّی تر می نماید.

در اندیشه ی اسلامی که « به سختی می توان جهان بینی سیاسی تری از آن پیدا کرد؛ و هر پنج رکن:

نماز

روزه

زکات

حج

شهادتین [گواهی به وحدانیت ذات اقدس الهی و نبوت حضرت محمد(ص)]

 مناسب با اعتلای روحیه ی همکاری و انسجام گروهی است؛ و جان و جوهر سیاست [نیز] هنرِ زیستن و کار کردن با دیگران است. ( عنایت؛ اندیشه ی سیاسی در اسلام معاصر،ص17)»

مناسبت های ماه ذی الحجه؛ و کنگره ی عظیم حج مجموعه ای کامل از الزامات ترسیم نقشه ی راه برای شکوفایی اندیشه ی دینی و زندگی فضیلت مند را  به جهان معرفی می کند.

اما اکنون شتاب فزاینده و تحولات بحران آمیز در جایگاه آموزه های دینی نگران کننده شده است. به نظر می رسد «برخی از تبلیغات چی های سبک سرِ نا مسئول! که ناآگاهانه همدست عمله و اکره ی تبلیغاتِ [هالیسود، هالیوود/ سیلیوود] شده اند؛ ( شایگان؛ هانری کُربَن آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی، ص174)» در انتظار حذف دین نشسته اند.

ابزار شکستن مِهِ غلیظی که رویکرد و تعامل نوجوانان و جوانان را:

    از یک سو نسبت به آموزه های دینی؛
    از سوی دیگر گریزناپذیریِ بهره وری از فناوری های فکری؛

  در بر گرفته است؛ در علوم انسانی و مباحث عمیق و علمی جامعه شناسی تکنولوژی قراردارد. جبهه ی بدی همواره هجوم می آورد و با اندکی غفلت؛ می آید و جا را اشغال می کند.

 چاره ی کار می تواند برداشتن دو قدمِ محکم ذیل باشد:

1: تدبیر مناسب در امر عظیم حج ؛ که انگاری اکنون به شکل توریسم مذهبی درآمده؛

2: کوتاه نمودن دستِ بازارِ متکی بر تبلیغات سرمایه داری محور! از مناسبت های دینی و اعیاد مذهبی؛

زیرا در این دوران، برخی مشکلاتِ سیاسی - عقیدتیِ حل نشده و مسائل اساسی زندگی! تازه نَفَس شده اند.

 با انتقالِ نیروی معجزه آسای کلمه به صفحه کلید:

     مارِ تردید! به بهشتِ اطلاعاتیِ نسل وب خزیده؛
     حتی نوید بخش تغییر و تحول همه جانبه در تاریخ فردا شده؛

 ازرهگذرمکرجدید قدرت و بازنمایی تحولات ربع اول از قرن پیشین؛ در یکی از کشور های همسایه، بخشی از نسل وب اقناع شده اند.

« شواهد موجود چنان به نحو قاطعی هماهنگ هستند که آدمی حیرت می کند که چگونه چنین فرضیه ای توانسته است به این آسانی و در این حد از عمومیت پذیرفته شود. (دورکیم؛صور بنیانی حیات دینی؛ ص 241)»

اما ایرانی جماعت همواره برای دفع خطر سرسختانه جنگیده است. تقدمِ زمانیِ ماه ذی الحجه بر ماه محرم؛ یادآور ظرفیت بی بدیل امر جهاد در تقویت روحیه ی همکاری و همطرازی آن با عقیده نیز می باشد. دقیقا همین امر ساختن یا یافتن راهِ برقراریِ اجتماعِ فضیلتمند را به ایرانیان آموخت.

جهان مشاهده کرد که ملت ایران چگونه این راه را یافت و ساخت؛ اما امروزه:

    پدیداری آثار ویرانگر ساخت و پاخت های رانت محور! برزندگی روزمره؛
    «کژتابی [ابهامِ برخی] قرائت های دینی از جامعه ی مشارکت گرا و روح تکثر گرای تعالیم اسلامی»

و بسیاری کم و کاستی ها ی دیگر! نسل نوظهور را به عارضه ی فقرِ توجه نیز مبتلا کرده است.

به قول هربرت سایمون « ثروت ِ اطلاعات، فقرِ توجه ایجاد می کند؛ ( نیوپورت؛ کار عمیق، ص193)» جوان دلاور؛ نازنین؛ خوش قد و بالا و هوشمند ایرانی که دیروز در هنگامه ی مرد آزمایی در میدان دفاع از میهن و غیرت دینی؛ مغرور و سربلند بیرون آمد! امروز با فریب وگرفتاری درتب و تابِ اینترنت و تله ی همه چیز دانی؛ به سوی ابتلا به نخوت فکری سوق داده می شود.

چنان که در پژوهشی در دانشگاه تهران با عنوان :"ماهیت زندگی دیجیتال و ناخرسندی های آن"چهره ژانوسی ( دو رویه) امر دیجیتال در زندگی روزمره نسل نوظهور؛ نشان داده شده، بیشترین مخاطرات متوجه امر قدسی و عزل خدا است؛ ولی به شهادت تاریخ! چشمان ایرانیان هرگز با چنین چیزی میزان نخواهد شد.


نتیجه گیری:

انگار با گم شدن روح بشر در برهوت جهان مجازی؛ شخصیت او نیز درسراب موقعیت های پرشتاب فناوری های فکریِ دیجیتال محور در2022 به اسارت درآمده است.

دیری است که « پدیده ی مرموز شبکه ی شبکه ها »به وعده ی مهیج تجربه ی سفر دیجیتالی از طریق دنیای آنلاین عمل کرده؛ بنابراین «برای زندگی کردن و درست زندگی کردن! باید مصلحت های زمان را در نظر گرفت؛ یعنی مقتضیات زمان را. ( اسلامی ندوشن؛ چهار سخنگوی وجدان ایران، ص109)».

با این وجود « نباید به خود اجازه دهیم که گذشتگانمان را با اندیشه ها و بر آوردهای  امروزیمان قضاوت کنیم. در آن زمان دستور العمل هایی بود و فرد از نظر دینی توجیه می شد و آنها را در زندگی به کار می برد.»

اگر از نظر فکری جهان به واحدهای بزرگ تقسیم شده بود ولی از جهت سیاسی و اقتصادی قالب های زندگی اجتماعی بسیار کوچک تر از کشور بود و به شکل قبیله ای و فئودالیته اداره می شد.

 نتیجه ی جهان گشایی نومسلمانان از جزیرة العرب در قرن هفتم و هشتم میلادی؛ فتح سرزمین های تازه از اندونزی تا آتلانتیک بود. هر چند با ایرانی ها و سوری ها و فلسطینی ها و بربرها و فینیقی ها و ... در هم آمیختند اما به دلیل کمی جمعیت قادر نبودند این اقوام را در خود جذب و حل کنند ...

داستان ایران از همه شنیدنی تر است؛ ایرانیان با اینکه به اسلام گرویدند زبان اصلی خود را حفظ کردند:

    تولیدات معارف و هنرهای رشک برانگیز ایرانی؛
    فراتر رفتن فارسیِ دَری به عنوان زبان سیاسی؛ ازمرزهای امپراتوری های گورکانی و عثمانی؛

 به ویژه پیچیدن خبر رفتن قند پارسی به هندوستان و شکرشکنی طوطیان هندی؛ باعث سلسله جنبانی اندیشه در تبَّت و آسیای صغیر و شبه جزیره ی بالکان ...؛ شد و شرط بهره مندی از نتایج مشارکت فعال ایرانیان در حیات فکری جهان اسلام را نیاز به آموختن زبان فارسی قرار داد.

شایسته ی یادآوری است که عرب ها ( بسان یونانی ها که دیگران را بربر می خواندند ) به هر غیر عربی، عجم می گفتند؛ یعنی بیگانه و غریبی که  زبان عربی را با مخرج های خوب ادا نمی کند؛ این لفظ ناظر بر رویارو یی بنی امیه و بنی عباس با قوم ایرانی نیز می باشد ...


به جای سخن آخر:

مشکل در کشوری که صاحب ریشه دارترین میراث فرهنگی و روشنفکرانه در جهان است؛ از زمانی آغاز شد که به دلایل قابل بحث؛ جهان بینی دینی به « ایدئولوژیِ خاص» با خوانش کارل مانهایم تقلیل یافت.

 براین اساس « ما نسبت به عقاید و مسائلی که مخالفین ما مطرح می کنند بدبین هستیم. این عقاید و تحریفات شامل طیف وسیعی است از :

    تغییرات آگاهانه؛
    تلاش های حسا ب شده؛
     فریب دیگران تا سرحد خود فریبی؛

می شود. (مورگانتا؛ سیاست میان ملت ها،ص159)»

به همین دلیل باید در موضوع زیر بیشتر و جدّی تر اندیشه کرد:

    گروهی که « درد دین دارند و می خواهند همه ی تجربه های دنیاییشان مصداق "دنیا مزرعه ی آخرت" باشد؛
    انواع و اقسام تقلیل گرانی که به ضرب و زورِ نظام های ارزشیِ خویش ساخته؛ می کوشند از هر پاره ای از جهان هستی الوهیتی تازه بسازند؛

 ایدئولوژی ساختن دین و تجویز نسخه برای تمام مشکلات فکری و تاریخی در فضای مجازی؛ تاریخ قدسی را به تاریخ دنیوی؛ تبدیل می کند.

از آنجا که بسیاری از تصمیم گیرندگان در مورد سرنوشت مسلمانان « چون" یوسفی ترکش دوز " به تصادف به سلطنت رسیده اند! » تآمل در وقایع زیر فهم چرایی شرایط کنونی حاکم بر جهان اسلام را آسان خواهدکرد:

    به دقیق ترین معنی کلمه وارونه سازی اسلام ...؛( شریعتی؛ حج؛ ص4)
    فراموشی هشدار نبی مکرم ( ص) که فرمود: لاتجعلونی کقدح الراکب ...؛[اسلام را شبیه ظرف آب مسافر نکنید] (  فیرحی؛ دین و دولت در عصر مدرن؛ج2ص145)

«منظور ظرفی کم ارزش و صرفا برای آب خوردن بوده که اعراب در هنگام قرار دادن بار سفر بر پشت شتر؛ آخرین چیزی بوده که به آن می آویختند ... ؛ ( نقل به مضمون ) »

 تاریخ به درستی می آموزد که توجیه این وقایع دور از عقل سلیم است.

 

| جانباز دکتر سیدمهدی حسینی

اینستاگرام
❤❤❤❤❤
سلام و درود خدا برشما
ارادت مندم
التماس دعا
عزیز دل برادری
برادر عزیزم دکتر سید مهدی حسینی عزیز سلام وارادت با این بیان شیوا وروانتان دست مریزادوقلمتان پایدار... مخلص ناصر
سلام و درود خدا بر آقا ناصر عزیزم
شما بزرگوارید
از حسن نظر حضرتعالی سپاسگزارم
با تجدید احترام و ارادت
و با سپاس از دوستان عزیز فاش نیوز
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi