سه شنبه 06 تير 1402 , 11:00
وقتی عقل عاشق می شود!
برایش تفاوتی ندارد این سرزمین جنوب است یا غرب ایران است یا لبنان و فلسطین است، یا عراق. او دنبال لیلی خود عارفانه نفس میکشد، عاشقانه راه میرود و باصلابت فرماندهی میکند. دیدگاهش عاشوراییست مانند مولایش درب حضور برای همه باز است. لذا در خیابانهای مشهد وقتی رضا سگباز را در حال عربدهکشی می بیند، با تواضع...
فاش نیوز - بنام خدایی که همین نزدیکیهاست. باز هم یک صبح دیگری خدای شهدا اجازه تنفس در هوای شهدا را به حقیری جا مانده از کاروان عشقبازان داد تا به وظیفهام حداقلیام بعد از شهدا عمل کنم.
همیشه اینگونه بوده که وقتی کلامی از گلوی عارفی، عاشقی، صاحبنظری، شاعری، بیرون میآید در تاریخ همان زمان ثبت میگردد و بعدها جوامع در همه مراحل از آن سخنان استفاده بهینه میکنند.
اما در تاریخ دفاع مقدس ما متاسفانه به دلیل کمکاریها اینگونه نشد و چه بسا جملاتی که مانند گویندگانش بیبدیل و بینظیر بود، در گمنامی ماند. اسطورهای مانند شهید چمران از بدو خلقت حضرت آدم تا حضرت خاتم و از حضرت خاتم تا عاشورای 61قمری که در تاریخ دفاع مقدس الگویی بینظیر بود و همه شهدای ما اقتدایشان به داستان عاشورا و کربلا بود، اگر نگوئیم بینظیر،کم نظیر بوده است عارفی که در قبل از انقلاب در دفاع از مظلومان در کوه ها و بیابانهای لبنان زندگی سپری میکند، عاشقی که بجای میز و صندلی مدرن و دانشگاه پیشرفته، میدان نبرد را انتخاب میکند و برای دفاع از مظلومان، از همه امیال نفسانی میگذرد و خود را به خدای تبارک و تعالی نزدیک میکند جملهای دارد که کتابهای زیادی را در خود جای میدهد؛ این جمله «وقتی عقل عاشق میشود، عشق عاقل میشود، آن وقت شهید میشوی»!
سخن از جنون است؛ جنونی که مجنونش در پی لیلیاش سر از پا نمیشناسد. برایش تفاوتی ندارد این سرزمین جنوب است یا غرب ایران است یا لبنان و فلسطین است، یا عراق. او دنبال لیلی خود عارفانه نفس میکشد، عاشقانه راه میرود و باصلابت فرماندهی میکند. دیدگاهش عاشوراییست مانند مولایش درب حضور برای همه باز است. لذا در خیابانهای مشهد وقتی رضا سگباز را در حال عربدهکشی می بیند، با تواضع با او قاطی میشود و کار به جایی میرسد که رضا (جوان مشهدی که سگهایش در مسابقه حریف نداشتند و خودش در خیابانهای مشهد رقیبی نداشت) میشود رزمنده عارفی که ره صد ساله را یکشبه پیمایش میکند و به لقاءالله میرسد.
و یا شاهرخ ضرغام، همان گندهلات تهرانی - کرجی که همه کابارهدارها افتخارشان این بود که شاهرخ بادیگاردشان باشد را جذب ستاد جنگهای نامنظم میکند و شاهرخ با همان مرام و منش و لوتیگری، در مسیر دفاع از انقلاب، تا سر حد جان که شهادت است پیش میرود و از همان نقطه ای در بدنش که خالگوبی میکند «بیعشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد»، مورد اصابت تیر دشمن قرار میگیرد؛ و بهگونهای شهید میشود که خود خواسته است.
خیلی از ماها در طول جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از خدا خواستیم اجازه دهد خود بمیریم، قبل از آن که بمیرانندمان؛ اما محقق نشد. راستی چه نیرویی غالب بود و راز اجابت در چه بود که ما هنوز نفهمیدهایم؟!
شهادت هنر مردان خداست و خوشا به سعادت آنهایی که در طول مسیر دفاع از این سرزمین توانستند در معامله باجانان پیروز مطلق باشند و برای همیشه ابدی و ماندگار شدند که در قهقه مستانهشان و شادی کلامشان عند ربهم یرزقون شدند.
|| رضاامیریان فارسانی
نمیدانم چرا شهادت قسمت جانبازان نشد گرچه هنگام مجروحیت ساعتها بیهوش بودیم و حتی گزارشات اولیه سانحه در دفتر معراج شهدا حکایت از شهادت داشتند اما نشد تا بمانیم و شاهد عملکرد روزگار انقلاب اسلامی باشیم.
گاهی در وضعیت انجام وظیفه نظارت و بازرسی فکر میکنم چشم و گوش ما تربیت شدند تا گزارش عملکرد مسئولان نظام اسلامی را بطور جداگانه و خارج از گزارشات مرسوم ضبط و ثبت کنیم تا در قیامت به محضر پروردگار عالم ارائه نماییم. التماس دعا در ایام عید غدیر خم داریم