13 ارديبهشت 1403 / ۲۳ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 103662
دوشنبه 27 شهريور 1402 , 11:09
دوشنبه 27 شهريور 1402 , 11:09
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
ای نشسته صف اول
علیرضا ضابطی
امنیتِ خودبسنده و ماهواره ی همراه
سید مهدی حسینی
هنر رهبری شکستن قدرتهای بزرگ است
احمد رضا بهمنیار
به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
محمدحسین آزادی
مشکل دقیقا خود رئیسی است!
عبدالرحیم انصاری
انقلاب اسلامی طلیعهی انقلاب جهانی اسلام
آقای احمدرضا بهمنیار
هفتسر اژدها در کنار ماست
یوسف مجتهد
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
از عدالت و انصاف خارج نشویم!
یوسف مجتهد
فاصله ما تا جهنم تروریستها!
میلاد رضایی
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
جعفر بلوری
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
تذکر به فرمانده
فاش نیوز - اگر لازم بود حتی به فرماندهان مافوق خودش هم تذکر میداد و هرگز از بیان حقایق بیم نداشت.
دوستانش میگفتند در کردستان عدهای از رزمندگان خدمتشان به اتمام رسید. فرماندة آنها گفته بود که قبل از بازگشت اورکت و چکمههایتان را تحویل بدهید. خبر به گوش ابوالفضل رسید و با عجله خود را به محل رساند و در مورد این دستور توضیح خواست. فردی که دستور بازپسگیری البسه رزمندگان را داده بود از دوستان صمیمی او بود. ابوالفضل با ناراحتی گفته بود: «به چه مجوزی در این هوای سرد این بچه روستاییها را خلع لباس میکنی؟»
این موضعگیری او موجب لغو دستور قبلی گردید و پوشاک رزمندگان به آنها بازگردانده شد. بعد از این قضیه ما متعجبانه میدیدیم در مورد رفتوآمد به منزل آن دوست تعلل میکند! گاهی ما را به آنجا میبرد؛ ولی خودش نمیآمد! بعد از شهادت ابوالفضل آن دوست خانوادگی به منزل ما آمد و ساعتها بر فقدان شهیدگریست. میگفت: «ابوالفضل را دیر شناختم کاش زودتر با روحیات و شخصیت او آشنا میشدم و درسهای بیشتری از او میگرفتم.»
*خاطرهای از شهید ابوالفضل رفیعی سیج
*راوی: فاطمه دهقانی فیروزآبادی، همسر شهید
* مریم عرفانیان
منبع: کیهان
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب
کد ملی ۶۴۱۹۳۳۶۴۲۲
جانباز ۵ درصد هستم