دوشنبه 01 آبان 1402 , 13:44
تو چه برنامه ای داری؟!
تا حالا چی از دست دادی؟ بالاتر از زندگی و آرزوهایت مگر چیزی هم هست؟ شاید خواستی جایگزینی برای حسرت های از دست رفته ات داشته باشی و این هم...
فاش نیوز - نگو صدتا فحشم بده اما نگو بی خیال شو. گاهی باید خوبی هایت را بسپاری دست دجله. یقین داشته باشی ایزد متعال در یک بیابان برهوت برایت جبران می کند...
رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن!
ترکِ منِ خرابِ شبگردِ مبتلا کن!
(کلیات شمس تبریزی)
سلام دوستان شکسته خورده!
گاهی شرایط زندگی جوری می شود که هر چه تلاش می کنی به نتیجه دلخواه نمی رسی.
مولانا زیباترین درس زندگی را در این لحظه به ما آموخته است. شاهبیت یکی از اشعارش این است:
"رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن!"
وقتی بازی روزگار بر سرت چنان است که دیگر از دست تو کاری برنمی آید و همه راهها به رویت بسته می شود. حضرت استاد می فرماید: برو کمی بخواب. بی خیال شو.
بیخیالی از منظر بعضی ها بدترین فحش است. اما «هاوارد سی. کاتلر» نویسنده کتاب "هنر بیخیالی برای شاد زیستن" معتقد است: انسان سالم کسی است که وقتی آنچه در اختیار او نیست را رها می کند.
آیا شده با کسی که از منظر ارزشهای تو زشتترین کارها را انجام داده و تو رابطه ات را با او قطع کردی، دوباره سر صحبت را با او باز کنی؟ درباره کارش بیخیال شوی؟ این نوع بی خیالی را اخیرا زیاد شنیده ایم. می گویند تو امر به معروف را به جا آور و بگذر. رهایی از فکر کردن به بدی های دیگران تو را به منازل بالاتری سوق می دهد؛ از درجا زدن نجات می دهد.
شاید تو زیاد کمالگرا باشی. انتظار بدی از کسانی که برایت جایگاه مهمی دارند، نداشتی. اولا تو در رتبهبندی اشتباه کردی. حالا هم بدان کمالگرایی زیادت خوب نبود؛ چون وقتی به خواسته ات نرسیدی، روح و روانت داغان شده. خود را مدام سرزنش می کنی. باید باور کنی همه چیز تحت کنترل تو نیست. تو داری به یک پتک سنگینی علیه خودت مبدل می شوی. پس باید رها کنی. کمی بیخیال زندگی کنی؛ حتی دست از اعتراضاتت برای خواسته های برحقی که به آنها نرسیدی هم برداری.
تا حالا چی از دست دادی؟ بالاتر از زندگی و آرزوهایت مگر چیزی هم هست؟ شاید خواستی جایگزینی برای حسرت های از دست رفته ات داشته باشی و این هم نشد. با زحمت گنجینه ای جمع کردی و یک روز آمدی دیدی آن را هم برده اند.
خب. طبیعی است اولش ساعت ها دنبال دزد بگردی، گریه کنی. اما وقتی به نتیجه نرسیدی چه می خواهی بکنی؟
حضرت استاد می فرماید:
رو سر بنه به بالین ...
ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن
تدبیر استاد برای رسیدن تو به آرامش این است. نگو صدتا فحشم بده اما نگو بی خیال شو. گاهی باید خوبی هایت را بسپاری دست دجله. یقین داشته باشی ایزد متعال در یک بیابان برهوت برایت جبران می کند.
بی خیالی هنر بزرگیست. اگر برای هر مسأله تمام فکر و خیالت را صرف کنی، کلی انرژی روانی و جسمانیات از دست می رود. بسیاری از بیماری های جسمانی و روانی به خاطر نداشتن روحیهی بی خیالی است. به اندازهی کافی حرفهایت را بزن. اگر لازم است فریاد هم بزن. اما در نهایت باید برای حفظ سلامت روان و جسمت از نسخهی تجویز شده توسط حضرت مولانا هم بهره بجویی. حتی ممکن است چنان زمان را از دست بدهی که وقتی به خودت بیایی، ببینی که عزیزانت را هم از دست دادی و تو نفهمیدی آنها کی با بانگ الرحیل کوچ کردند.
من هم حسرت های زیادی دارم. سال ها برای رسیدن به آنها تلاش کردم؛ اما نشد که نشد. ولی می خواهم از همین لحظه بیخیال همه چیز بشوم و بروم سر به بالین بگذارم. برای درمان به کمی خواب نیاز دارم.
تو چه برنامه ای داری؟!
|| جعفری
با تشکر از قلم شیوا و نوشته های پر معنا و تآمل بر انگیزتان!
اما :
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ...
توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل