دوشنبه 09 بهمن 1402 , 08:26
کودکانی که براتِ شهادتشان را از خدمت به زائر حاج قاسم گرفتند
فاش نیوز - دایی شهید 9 ساله حادثه تروریستی کرمان میگوید: «بچهها در موکب سلطانینژادها، لیوانها را برای زائران حاج قاسم در سینی میگذاشتند، به زائران حاج قاسم خدمترسانی میکردند، به بزرگترهایشان کمک میکردند و ...»
به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، داییِ مریم سلطانینژاد شهید ۹ ساله حادثه تروریستی کرمان، میگوید: «امضای شهادت مریم کوچولو همان جا که ۴ تا لیوان برای زائران حاج قاسم روی سینی میگذاشت، گرفته شد.»
۱۳ دیماه امسال هم مثل سالهای گذشته، مسیر گلزار شهدای کرمان مملو از زائران حاج قاسم بود. اما انفجار تروریستی توسط عوامل داعش در مسیر این گلزار باعث به شهادت رسیدن ۹۴ نفر شد که شاید بتوان دردناکترین بخش آن را شهادت ۸ نفر از خانواده سلطانینژاد دانست؛ همان خانواده دختر کاپشن صورتی.
خانواده سلطانینژاد به همراه کودکان و نوزادان خردسال، در موکب خانوادگیشان مشغول خدمترسانی به زائران حاج قاسم بودند که بمب کنار آنها منفجر شده و ۸ نفر از ۹ نفری که در موکب بودند، به شهادت میرسند. ۲ نفر از آنها مریم سلطانینژاد ۹ ساله و مادر ۳۹ سالهاش نغمه گلزاری بودند. مادر و دختری که دیگر به خانه برنگشتند و پدر خانواده حسینآقا و پسر خانواده امیرعلی ۱۳ ساله را برای همیشه در خانهای که دیگر رنگ و بویِ زندگیِ زن در آن نمیپیچد، تنها گذاشتند.
جانباز امیرعلی سلطانینژاد کنار خواهر شهیدش مریم سلطانینژاد
یاسر گلزاری برادر نغمه گلزاری، در گفتوگو با خبرنگار فارس درباره موکبشان میگوید: «آقاحسین همسر نغمه، با چندنفر از همکاران و اعضای خانوادهاش از همان اولین سال بعد از شهادت حاج قاسم این موکب را راهاندازی کرده بودند. از همان سال اول، هر ساله در روز شهادت سردار سلیمانی به موکب میآمدند و به همراه فرزندانشان به زائران حاج قاسم خدمترسانی میکردند.»
«بچهها در این موکب لیوانها را در سینی میگذاشتند، به زائران حاج قاسم خدمترسانی میکردند، به بزرگترهایشان کمک میکردند و ...» دایی مریم این را میگوید و ادامه میدهد: «امضای شهادت مریم کوچولو و سایر دوستان همان جا که ۴ تا لیوان روی سینیها میگذاشتند، گرفته شد.»
او تعریف میکند: «خانواده خواهرم و حسینآقا از همان کودکی بچهها زیاد زیارت مزار شهدا میرفتند. اولین تصویری که یادم است همراه آنها به گلزار شهدا رفتم، مریم شیشه شیر دستش بود و امیرعلی هم ۳ـ۲ سالی بیشتر نداشت. از همان سن کم آمادگی مسائل معنوی برای آنها ایجاد شده بود.»
شهید ۹ ساله مریم سلطانینژاد
گلزاری جو خانه خواهرش را نیز عاملی مؤثر در آمادهسازی بچهها برای شهادت میداند و میگوید: «من چند سالی در خانه خواهرم زندگی میکردم و وقتی خواستم برای خودم خانه بگیرم و از پیش آنها بروم، خواهرم نگذاشت. بعضی وقتها حسینآقا خانه نبود و خواهرم هم مشغول کارهای خانه بود. من بچهها را به کلاس قرآن میبردم. مریم کوچولوی ما خیلی روی کلاس قرآنش حساس بود. اگر دقیقهای دیر راه میافتادیم، واویلا بود که «دایی، کلاس قرآنم دیر شد.»
دایی یاسرِ بچهها که از خانوادهای سیرجانی است، ادامه میدهد: «تابستانها چندروزی به خانه پدر و مادرم در سیرجان میرفتند. آن روزها بچهها نمیتوانستند به کلاس قرآنشان بروند اما خواهرم نمیگذاشت آنها از فضای قرآنی فاصله بگیرند. کتابهایشان را با خودش میآورد و با بچهها قرآن کار میکرد و اجازه نمیداد از قرآن و یاد خدا فاصله بگیرند. پدرشان هم روی مسائل فرهنگی و بحث ولایتمداری تأکید داشت.»
نغمه گلزاری مادر شهید مریم سلطانینژاد
او درباره نقش حسینآقا در زندگی بچهها توضیح میدهد: «آقاحسین همیشه در بحث ولایتمداری بچهها را به کارهای فرهنگی تشویق میکرد. او هر ساله و چه بسا سالی ۲ بار برنامه سفر به مشهد همراه با خانواده را داشت. بچهها نه تنها هیچ وقت نمیگفتند برای سفر جای دیگری برویم؛ بلکه از سفر به مشهد خوشحال هم میشدند، مخصوصاً مریم.»
گلزاری ابراز امیدواری میکند که خانواده شهیدش بتوانند او را نیز شفاعت کنند و میگوید: «بعد از شهادت حاج قاسم پویشی راهاندازی شده بود که وصیتنامه حاج قاسم خوانده شده و فیلم آن پخش شود. روزی مریم از مدرسه به خانه آمد و به بابایش گفت که وصیتنامه را به او یاد دهد تا کلیپش را برای مدرسه بفرستد. یعنی آمادگی که از قبل داشت باعث شد تلنگری کوچک از طرف مدرسه، این بچه را که تازه در سن تکلیفش بود برای شهادت آماده کند.»
در موکب خانواده سلطانینژاد ۹ نفر حضور داشتند و به زائران حاج قاسم خدمترسانی میکردند که از میان آنها تنها امیرعلی زنده مانده است. مادرش نغمه گلزاری، خواهرش مریم سلطانینژاد، دو تا عمهاش سمیه و فاطمه سلطانینژاد و دخترعمههایش محمدامین سلطانینژاد، فاطمهزهرا سلطانینژاد، مهدی سلطانینژاد و ریحانه سلطانینژاد معروف به دختر کاپشن صورتی با گوشوارههای قلبی، همگی به شهادت رسیدند.