شناسه خبر : 110091
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 , 14:16
اشتراک گذاری در :
عکس روز

آقای قاضی‌زاده به داد مادرت نمی‌خواهی برسی؟!

یکی مثل شما بی‌مسئولیت و یکی مثل اصحاب کریمی که روی خون شهدا پا می‌گدارید. یک خانه در پرند، پروژه یاس پرند به ما می‌خواهند بدهند؛ خون ما را در شیشه کرده اند و ...

فاش نیوز - آقای قاضی زاده، من همسر یک شهید هستم. 66 سالم است. شاید جای مادرت حساب شوم. می‌خواهم بدانم تو برای مادرت ارزش قائل هستی؟

از من بزرگتر مادران شهدا و همسر شهید وجود دارند ولی نمی‌دانم چرا اینقدر در برابر خانواده شهدا، مخصوصا همسران آنها که در سن 18 تا 25 سالگی بیوه شدند و یادگارهای شهید را - که اکثرا همسن و سال شما می‌باشند - بزرگ کردند، یک‌ذره به ما که خانه‌ای نداریم و مستاجریم فکر کردی که 3 سال است بازیچه دست شما و بنیاد شهید تهران بزرگ شده ایم؟

یکی مثل شما بی‌مسئولیت و یکی مثل اصحاب کریمی که روی خون شهدا پا می‌گدارید. یک خانه در پرند، پروژه یاس پرند به ما می‌خواهند بدهند؛ خون ما را در شیشه کرده اند و برای ما کیسه دوخته اند.

به داد مادرت نمی‌خواهی برسی؟ نگذار مادرت نفرینت کند؛ که روز خوش نمی‌بینی. بیا گوش اصحاب کریمی را بگیر و بگو حق این مادران، که فرزندان خود را در راه انقلاب و خاک ایران دادند تا شما سود ببرید! را ادا کند. نفرین خدا بر هرکس که به داد اعضای پروژه نمی‌رسد.

من نماینده 288 نفر از فاز یک این پروژه هستم. نگذار آبروی مادرت برود و من خوار شوم در مقابل اعضا؛ که به من امید بستند.

قربان پسرم طیبه قاضی زاده!

|| طیبه صدوقی

اینستاگرام
آقا اصحاب که با خودشم قهره !
باید در آسایشگاه بستری بشه تا از او نگهداری کنند.
این آقا اصلأ مدیریت بلد نیست.
وقتی که میگن شایسته سالاری و گوش نمی‌دید و اجرا نمی‌کنید!
میشه همین و امثال همین...
مسئولین..... نه فقط در سطح بنیاد شهید،، بلکه در سطح کشور، پاسخگوی مردم نیستند!!!!!
سرطان اداری!!!!!!!!!!
خداراگواه میگیرم که اگرامام امروزدقیدحیات بودندواین پست رامیدیدندوالله خون به پامیکردند. چطورمیشودکه یک همسرشهیداینهمه عجزبگویداینهمه عاجزانه طلب کندآنهم مطلبی راکه مستثیات دین است یعنی هرکسی واجب است یک خانه داشته باشد؟ وقتی جایگاهادرست تعریف نمیشوندوقتی دردکشیدگان ازصحنه خارج میشوندوافرادی راجایگزین میکنندکه نمیدانندمادر. همسر. فرزندشهیدکیست چی میخواهدچی میگویدداستان همین میشود. میشودعجزنامه میشوددردنامه میشوداین که یک همسرشهید۷۰ساله که بایددرنازونعمت زندگی اینگونه التماس میکنداینگونه درخواست میکندواین یعنی بی عدالتی مادرجان من شرمنده ام که اینگونه سخن میگویی امیدوارم خدای شهدابشمانظری داشته باشد مادرعز یزم منهم مادرم دربک کلبه محقری زندگی میکندکه خداراگواه میگیرم آقای قاضی زاده اگرده تامرغ وخروس داشته باشند آنجارابرایذزندگیشان نمی پسنددایکاش مامیمردیم واینگونه شرمساررخ مظلوم شمانمیشدیم مادرجان من میدانم شماطول این سالهاچه دردی کشیده ایدمن میدانم درسن ۲۰سالگی بیوه شدن یعنی چه ومن میدانم شماهمین امروزچه زجری متحمل میشویدچرا؟ چون عین شماکنارم هست مادرم دربیراهه ای گم شده که فقط اشک میریزدمیگوینداشک مظلوم آه مظلوم میسوزاندمن راضی نیستم کسی بسوزداماواقعیات رانمیشودکتمان کرد مادرم دستان مظلومت رامیبوسم ومیگویم کاش من میمردم واینهمه عجزازشمارانمیخواندم. ازطرف فرزندت رضا
برادر من
امام، خیلی وقته که رفتن...!
خبر نداری!!!
چرا باید قاضی زاده را به ما تحمیل کنند ؟
چرا باید مدیرانی ایشان با خودش بیاورد که درکی از ما ندارند؟
چرا کسی به حرف ما گوش نمی کند ؟
چرا رئیسی ساکت ، نظاره می کند ؟
چرا همه بی تفاوتند و گویا به دنبال انتقام از ما هستند ؟
چرا چرا چرا
مادر جان این پسرت امیرحسین به داد هیچ کسی نمی‌رسد و فقط راه خودش را می‌رود و فقط حرف خودش را می‌زند. این همه التماس و دعا و نفرین هیچ اثری در مخیله این پسر بی عاطفه ندارد.
پس آقای قاضی زاده هرگز نرسی به کعبه ای اعرابی ، این ره که می‌روی به ترکستان و جاده خاکی است . ای مرد مومن بترس از این همه بی عدالتی نزد مخلص ترین افرادی که تمام هستی خود را در راه نظام و انقلاب از دست داده و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند ، دیگر حرکات نمایشی مانند حواله خودرو لوکس برای یک اقلیت نمی تواند زمان بیشتری تا عمر سیاسی تمام شده ات خریداری کند. از رویای ریاست جمهور کوتاه بیا.این کاره نیستی دادا
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):

فَإِذَا أُزِیلَ الشَّهِیدُ عَنْ فَرَسِهِ بِطَعْنَةٍ أَوْ بِضَرْبَةٍ، لَمْ یَصِلْ إِلَی الْأَرْضِ، حَتَّی یَبْعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ زَوْجَتَهُ مِنَ الْحُورِ الْعِین‏... وَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَا خَلِیفَتُهُ فِی أَهْلِهِ وَ مَنْ أَرْضَاهُمْ فَقَدْ أَرْضَانِی وَ مَنْ أَسْخَطَهُمْ فَقَدْ أَسْخَطَنِی.

هنگامی که شهید بر اثر ضربه شمشیر یا نیزه‌ای از اسب خود به زمین می‌افتد، به زمین نمی‌رسد مگر اینکه خدای بلندمرتبه حورالعین را به همسری او به سوی او می‌فرستد… و خدا می‌گوید: من جانشین شهید در خانواده او هستم، هر کس رضایت آنها را به دست آورد، رضایت من را به دست آورده و هر کس آنها را به خشم آورد، من را به خشم آورده است.
جناب آقای دکتر سید محمد حسین قاضی زاده وزیر محترم شعار تا کی منتظر خواهی ماند که بچه های مظلوم جانباز جنگ مخصوصآ مجروحانی که علاوه بر درد تر کش وگلوله از مظلومیت اعصاب وروان که اکثرآ به دوره پیری نزدیک می شوند یکایک همچون شمع بی فروغ به خاموشی بگرایند خیال مبارک تخت چیزی نمانده‌ که از شرشان خلاص شوید ویک نفس راحت بکشید ودرشعارهایتان سینه سپر کنید که خدمت گذار عزیزان جانباز بودید فارغ از قضیا درآینده درتبلیغاتتان خیلی بدرتان می خورد مردم نیز دروغ بزرگ را زود باور می کنند ولی بدانید خدا همه چیز را می بیند حاج یوسف و حاج بهروز عزیز شما کاری کنید به ولای علی دستمان به هیچ کجا نمی رسد ببینید ساعت چند است من در کنار اتوبان کمر بندی که با بیرون هیچ فرقی ندارد با صدای ماشین های که از سر دلخوشی صدای ضبطشان را تا آخر باز کرده اند ودردنیای خود عشق وحال دنیا را می کنند یا آن کامیونهای که شب ها صدای تانک دارند ودود وروغنشان در داخل خانه دیوانه ام کرده در تاریکی آشپزخانه نشسته ام تا صبح شود وبتوانم چند ساعت بخوابم وبعد بیدار شدن درخانه رژه بروم وبا تذکرات مکرر پرستارم که هی می گوید بشین همسایه دیوانه شد بخاطر مریضی وریش سفیدت چیزی نمی گویند اگر کسی دیگر جای تو بود بااحترام بیرونمان می کردند این کار امروز ودیروز من نیست از وقتی به علت پائین بودن قیمت این خانه خانمم با کمک پدرش اینجا را خرید پنچ ساله درخواست وام داده ام تا پول پدر خانمم را بدهیم یک خانه کوچک ۵۰ ۶۰متری درداخل شهر بگیریم ولی افسوس از جواب در طول این سال‌ها کمکی که بنیاد کرده یک وام ۳۰ میلیونی بود حوددآ۲۰ سال پیش که به علت ازدواج پسرم ودختر م به ورشکستگی کامل رسیدیم که ۶.۷ ساله آن را تسویه کردیم حالا دست به دامان رئیس دولت آقای قاضی سید مظلومان در سفر استانیشان بچه ها با هیئت بنیاد که همرا ایشان بودند صحبت کردند وآنان سئوال کرده بودند دهک چندین وقتی فهمیدن ۲ هستیم لطف کردن دستور پرداخت دادند ولی دریغ از اقدام چند ماهی است که منتظر جوابیم وقتی هم مراجعه می کنند با جواب قانع کننده بر نمگردند به نظر شما مسعول اداره مملکت کیست آیا به نامه رئیس دولت جواب می دهند یا زورشان به او هم می چربد؟یا باید بقیه عمر هم علاوه بر درد بی خوابی و اعصاب نداشته مان این شکنجه ای که بخاطر اشتباهات گذشته خود نیز باید تحمل کنیم آیا ارزش جانبازی که نوجوانی وجوانی را برای امنیت کشور گذاشته فقط ۳۰ میلیون قرضی که ۲۰ سال پیش برداشت و۱۰ سال بعد برگرداند میباشد یا عمدآ دستهای پشت پرده می خوان جانباز را دق مرگ گنند ساعت ۳وچهل دقیقه است چهار ساعت دیگه چراغ خدا روشن میشه ومن هم بدون ترس می خوابم انشاءلله شاید با لطف خدا اگه معرفت به خرج بده آخرین پیامم باشه
باسلام خدمت حاج ناصر تهرانی عزیز خدا نکنه انشاا... پیام بدی در بهترین حالت ممکن هستی برادر ما ایثارگران پناه اصلیمان خداست وخودش آرامش میده دشمنات پیام خداحافظی بدند موسببین اصلی فلاکت مردم ایران آمریکا واسراییل پیام آخرشان باشد انشاا... البته منافقین داخلی هم . اول ریاست این جناب یادم هست شما مرقوم فرمودید تازه کار رادست گرفته چنین وچنان حالا هم ما وهم شما میگیم دریغ از پارسال .الله اعلم سلامت وبرقرار باشید انشاا..
حسن جان عزیز سلام فرزند دلاور شهید خیبر گویا هم رزم بابای گرانقدرت وحقیر دیگر طاقتش طاق شده که با این لحن سخن می گوید من بارها مطالب هم رزممان را در سایت دیده ام که هیچ وقت با ناامیدی سخن به میان نیاورده بود گویا در این تشکیلات گوش شنوائ وجود ندارد که درد این قشر را شنوا باشد تادرمانش کنند من هم به جرآت می گویم در این بنیاد بی صاحب پارتی نداشته باشی کارت پیش نمی رود من هم آرزویم آرزوست خدا روح پدر رشیدت راکه الحق ولا انصاف در جزیره جهنمی مجنون رشادت آفرید بیامرزد که لیاقتش شهادت بود حیف آن دلیر مردان بود که بمانند وامروز برادرمان تهرانی را نظاره گر باشند، چه بسااگرتن و روح این برادر سالم بود نیاز نبود بیایند دراین سایت شاهد، سفره دلشان را باز کنند ،حسن عزیز روح هم سنگرم شاد که فرزندی خلف همچون تو عزیز را به یادگار گذاشت خلق خویت آشکارا نشانگر آن عزیز سفر کرده ماست ،انشاءالله خداوند قادر وتوانا مشگل وگره های به وجود آمده برادرمان را که بدست یک عده قانونمند وخداشناس در بنیاد تنیده را با دستان پر توان خودش حل فرماید،دوست دارتان... بینام ...
عموجان عزیزم بینام سلام برقرار باشید زیر سایه مرتضی علی سلامت باشید. شهدای گرانقدر طبق آیه شریفه قرآن کریم :آل عمران آیه ۱۶۹ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ترجمه :ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﺒﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺑﻠﻜﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ به صورت ویژه ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ . شهدا شاهد وناظر براعمال ما هستند و به یاد همرزمان مظلومشان هستند قطعا شفاعت میکنند کمی صبر میباید که سحر نزدیک است به مشرق نگاه کنید شفق صبح دمیده انشاا... فجر نزدیک است .حقیر ادارت خاصی به ایثارگران دارم خدای نکرده حمل بر بی ادبی نشود در حمایت از حق حقوق این عزیزان به کمیته انظباطی معرفی شدم عزیزان ایثارگر با هر درصد ودرجه ای نور چشم ما هستند بازی با جان را با هیچ ترازو نمی شود وزن کرد اجرشان را فقط خدا میدهد انشاا... دایی تعریف میکرد : شب عملیات بود وشب از نیمه گذشته بود قرار بود قبل اذان صبح بکوبیم به دل دشمن چند گروهان بودیم از نقاط مختلف حرکت کردیم که یکجا شویم وبه خط بزنیم گروهان ما در شیاری گیر افتاده بودیم و دشمن بعثی سنگری بتنی روی تپه ای ساخته بودند چند نفر مسلح به انواع اداوات در آن موضع گرفته بودند ساعت عملیات فرارسیده بود وبقیه گروهان ها با بی سیم مدام تقاضای ملحق شدن داشتند اما ما در تاریکی شب جلو این سنگر کمین گیرافتاده بودیم هر کی میخواست ردبشه یا دیدبان یا تیربارچی یا بانارنجک به شهادت میرسید چندین شهید وزخمی دادیم اما هیچ گلوله توپ وآرپیجی کارگر این سنگر نبود ورودی از پشت بود چند تا دریچه جلو داشت هیچکی توان نزدیک شدن به آن را نداشت ناگاه یک نفر در تاریکی شب کوله آرپیجی را برداشت ویا حسین گویان به سمت سنگر رفت کم کم هوا داشت روشن میشد وما هنوز نتوانسته بودیم از این معبر عبور کنیم میگفت با شلیک هر گلوله آرپیجی به سمت این سنگر تیربارچی شروع میکرد زمین وزمان رو به رگبار میبست و بقیه هم با نارنجک محل شلیک را هدف قرار میدادند او مدام جاشو تغییر میداد چندتا گلوله آرپیجی به سنگر زد اما چنان محکم بود وروزنه ای نداشت که سالم بود وتخریب نمیشد چندین بار این بشر شلیک کرد باز چندین نارنجک وگلوله به موقعیتش شلیک میشد اما تروفرض جاشو عوض میکرد آخرش آنقدر رفت جلو که از یکی از دریچه ها گلوله آرپی جی وارد سنگر بتنی کمین دشمن شد وانفجاری بزرگ . خلاصه معبر بازشد ورفتیم رسیدیم به عملیات روز بعد عملیات فرمانده ما گفت سید این حسینایی رو میشناسی گفتم بله شوهر خواهرمه 7 بچه قد ونیم قد داره اما 7 بار تا الان اعزام شده همیشه هم خط مقدم آرپیجیزن ماهری شده فرمانده گفت دیشب اگه شجاعت این بشر نبود هم به عملیات نمیرسیدیم هم کلی تلفات میدادیم برو پوتین هاشو نگاه کن میفهمی دایی میگه رفتم پیداش کردم لباس هاش پر گرد وخاک هنوز چند پوکه ریز ودرشت به کف وبغل پلاستیکی پوتین هاش چسبیده بود اونقدر نزدیک سنگر کمین شده بود که پوکه داغ دشمن به پوتینش چسبیده بود علی الیحال وقتی میبینیم بعضی به صندلی هاشون چسبیدن جای بسی تامل وتفکر دارد .در پایان اگه باعث رنجش شدیم عذر خواهیم برای حاج ناصر عزیز آرزوی وعمو بینام وهمه دلاورمردان ایثارگرسلامتی وآرامش از خدا خواستارم .خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی وما رستگار . عموجان بینام معرفی نمیکنید یک کد بدید . الهم عجل لولیک الفرج والعافیت والنصر
بنده خدا آقای قاضی زاده بتونه به دار و دسته ای که با خودش آورده برسه ، کافیه ، دیگه نمی تونه به کسی برسه یعنی خداییش ما یه خرده توقعمون زیاده مگر ایشون چقدر توان داره به همه برسه . همینکه چهارتا رفیق داره و همه چی رو فدای راه رفاقت کرده معلومه اهل رفاقته .
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi