شنبه 04 ارديبهشت 1395 , 15:00
دلتنگ روی بابا
بسم رب العشق رب الفاطمه
تقدیم به دلهای داغدار خانوادههای شهدای مدافع حرم در روز پدر:
هست فردا روز میلاد ولی
عاشقِ بر فاطمه، مولا علی
هست فردا روز زیبای پدر
من ندارم سایهاش اما به سر
او سحرگاهی به رنگ لالهها
در میان اشک و آه و نالهها
بار رفتن بست و ترک ما نمود
جان فدایِ حضرت زهرا نمود
در غریو کوه و بهتِ سبزِ دشت
رفت بابایم دمشق و برنگشت
اولین سال است که روز پدر
مانده چشمانم به را ه او به در
گرچه از غمها دلم آشفته است
کِی کنم باور که بابا رفته است
تا همیشه چشم میدوزم به راه
پشت ابر آخر نمیماند که ماه
سال دیگر شاید او آید ز راه
دانم او قولش نگردد اشتباه
زیر این سنگ زمخت و سخت و سرد
گفته مادر خفته بابایم به درد
زیر لب پرسم خدا مادر چه گفت
میشود آیا به زیر سنگ خفت
زیر مشتی خاکها بابای من
خفته تنها آنهمه دنیای من
باورم هرگز نمیگردد، محال
اینهمه باشد مگر خوابوخیال
صبح فردا چونکه برخیزم ز خواب
میدهد بابا سلامم را جواب
میپرم مستانه در آغوش او
مینهم سر عاشقانه دوش او
حتماً او امشب کنارم خفته است
قصهای دیگر برایم گفته است
گرمی دستش تنم حس میکند
خانه را عطرآگین نرگس میکند
صبح فردا در بغل او گیردم
او نبیند گر مرا می میردم
صبح فردا میبرد من را خرید
تا بگیرم هدیههای روز عید
تا لباس نو بپوشد از برم
عشق باباجان بگوید دخترم
گفته بود او زود آید از سفر
تا نماند دیدۀِ دختر به در
کرده دیر او آمده روز پدر
قاصدک دیگر ندارد او خبر
از دمشق او گفته بود آید چو باز
بهر من آرد عروسکهای ناز
آن عروسکها مرا آورد باز
برنگشت اما خودش بابای ناز
گفته بود او زود میآید، ولی
کرده دیر آن عاشق سید علی
شاید او فردا بیاید از سفر
در کنارم باشد او روز پدر
میشود مادر بیاید باز او
دخترش را تا نماید ناز او
میشود باز او مرا لوسم کند
در بغل گیرد مرا بوسم کند
ای دلم تنگِ نفسهایت بیا
آه بابا، جانِ زهرایت بیا
گر نیایی دخترت دق میکند
روز و شب ازبسکه هقهق میکند
قاب عکست را بغل تا کی کنم
بی تو تاکی روز و شب را طی کنم
دخترت دق کرده بابا، پیر شد
زندگی را بی تو بابا ، سیر شد
بیقرار سرنهادن شانهات
کنج ویرانه منم دردانهات
ای به دوشت بیرق زهرا فراز
کو سرت تا در بغلگیرم به ناز
پیکری کو تا در آغوشت کِشم
کو لبی تا طعمِ بوس از آن چِشم
کنج این ویرانۀِ ماتمسرا
زینبی کو تا بغل گیرد مرا
از غمت بر سینه سر اونگ توست
بس که بابا دخترت دلتنگ توست
دلخوشانِ شادیِ روز پدر
های مردم اندکی آرامتر
بغض دارد دختری اینجا به لب
گَشته بابایش شهیدِ در حلب
نیست بابا در کنارش روز عشق
رفته بابایش سفر شهر دمشق
اندکی آرامتر شادی کنید
از شهیدان حرم یادی کنید
های مردم یادی از آنها کنید
یاد آن بگذشته از جانها کنید
یادتان میآید ای مردم ز عشق
از علمداران زینب در دمشق
های مردم یاری زینب کنید
روزتان را با شهیدان شب کنید
ای مدافعها حرم را در دمشق
عیدتان باشد مبارک اهل عشق
روز میلاد امیر المومنین
بر شما تبریک علمداران دین
ای شبستان ولایت را قمر
کلنا عباس زینبها به سر
رخت عباسی زینب کرده بر
بر شما فرخنده این روز پدر
ای علمدار قمر روی شهید
هرکجا هستی پدر خوش بر تو عید
به امید ظهور حضرت یار
اول اردیبهشت 1395 منصور نظری