شناسه خبر : 46550
سه شنبه 25 خرداد 1395 , 12:26
اشتراک گذاری در :
عکس روز

به سختی جنگیدم، به سادگی نادیده گرفته شدم!

چه کسی حقوق های میلیونی می گیرد؟ چه کسی حقوق های نجومی می گیرد؟ چه کسی وام های میلیاردی می گیرد؟

ذوالفقار بابایی- در سال 1357 بود که اوج انقلاب شروع شد. آن موقع من 10 سالم بود و در مسجد فعالیت می کردم همراه تعدادی از بچه های مسجد و روحانیون روستا، بعد از مدتی گروه تروریستی کوموله و دموکرات و عده ای دیگر وارد منطقه کردستان و کم کم وارد روستاهای منطقه پاوه و بعد هم وارد روستای دزآور شدند. البته با حمایت دولت منهدم صدام و پدر اینجانب چون کارمند آموزش و پرورش بود همراه دیگر معلمان روستا که تعدادشان به 50 نفر می شود و تعداد 15 روحانیون روستا کم کم از روستا به طرف شهر مریوان حرکت کردیم چون فرماندار پاوه شهید ناصر کاظمی دستور داده بود تمام کارکنان دولت به جمهوری اسلامی پناه بیاورند.

 همه با هم به طرف مریوان و از آنجا به پاوه حرکت کردیم و بعد از چند روز بنده با سن کم که 12 سالم بود وارد بسیج شدم و در تمام کوه های پاوه و اورامانات با سرما و گرما با صخره ها و کوه ها با جنگل ها و دره ها در تمام روستاها و در جنوب به آبادان، خرمشهر، دزفول و هویزه، سوسنگرد و فاو، جزیره مجنون قدم به قدم های این منطقه آشنا شدم. از تیپ حمزه تا تیپ بیت المقدس و تیپ الغدیر و سپاه مریوان و سپاه مازندران و تک تک بچه های رزمنده از بسیجی سرباز و پاسدار و ارتشی و کمیته ای و شهربانی و روحانیون گرفته از آرپی چی زن تا بی سیم چی تا تبلیغات تا تعاون و تا تدارکات تا رانندگی تا سقای دست کربلا و تا موتور سواری در جبهه های حق علیه باطل بوده ام کی انقلاب کرد؟ من، کی سینه سپر دشمن کرد؟ من، کی اعلامیه پخش می کرد؟ من، کی نارنجک دستی درست می کرد؟ من،  کی 72 ماه جبهه دارد؟ من! 

 چه کسی جانباز شیمیایی شد در فاو؟ من، کی جانباز اعصاب و روان شد در خرمشهر؟ من، کی زمین و خاکش را فدای انقلاب اسلامی کرد؟ من. کی از روستایش در به در شهرها شد؟ من! کی از روستایش دور شد و حالا یک متر زمین برایش نمانده! تا حالا در آسایش کامل تا حالا به جانبازیش رسیدگی شود؟! من بودم ولی حالا چه؟

 چه کسی حقوق های میلیونی می گیرد؟ چه کسی حقوق های نجومی می گیرد؟ چه کسی وام های میلیاردی می گیرد؟ چه کسی ویلاهای آن چنانی می سازد؟ چه کسی بچه هایشان را به دانشگاه خارج کشور می فرستد؟ چه کسی ماشین شاسی بلند زیر پایشان هست؟ چه کسی پشت میزهای اداری نشسته و چه کسی انقلاب کردند؟ چه کسانی جانشان را،خاکشان را، ناموسشان را، شرفشان را به پای انقلاب ریختند ولی آنهایی که انقلاب کردند حالا کجا هستند؟! آیا مسئولان امروزی که پشت میزها نشستند و لم داده اند می دانند از احوال آنها خبر دارند؟!

آیا آنهایی که جانباز شدند جانشان را به پای انقلاب ریختند و عده ای که حقوق میلیونی و نجومی و وام های میلیاردی می گیرند و ماشین های شاسی بلند زیر پای خود وخانواده هایشان هست، آیا از این عزیزان خبر دارند؟! در کدام از مراسم های سال از این عزیزان تقدیر و تشکر و قدردانی کردند؟ به کدام یک از روستاها سر زدند که ببینند کدام روستاها فعال هستند یا خیر ؟ آیا یکی از این عزیزان گزارشی یا شکایتی کرد؟! پیگیری شدند ؟! آیا از وضعیت جسمانی – روحی و روانی خبر دارند؟! اگر مسئولان فامیل بازی هایشان تمام شده کمی فقط کمی به فکر مردم و روستاها باشند که سنگ تمام برای انقلاب گذاشته باشند کمی خجالت بکشند، حرمت امام (ره)، حرمت شهدا، حرمت جانبازان، حرمت ایثارگران و حرمت حضرت امام خامنه ای را نگاه دارند بس است.

  در مورخه 02/02/95 مقداری 50 کیلو گردو در زادگاهم توسط یکی از فرزندان رزمندگان دفاع مقدس به نام حاتم کریمی نژاد از روستای دزآور به طرف پاوه حرکت می کند. در 2 کیلومتری روستای یاد شده سه راهی ای وجود دارد به نام سه راهی شهدا. در این سه راهی گردانی وجود دارد که وابسته به سپاه و نیروی انتظامی ست. گردوهای این در بازرسی مصادره می شود.

  آقای کریمی نژاد هم نمی گوید گردوها متعلق به آقای ذوالفقار بابایی می باشد. بعد از 3  روز به من خبر می دهند که گردوها را توسط فرمانده گردان 113 از تیپ انصار الرسول وابسته به سپاه نبی اکرم(ص) استان کرمانشاه مصادره و کشف و ضبط می شود به نام مسئولان از گردان گرفته تا فرماندهی تیپ و حفاظت و اطلاعات سپاه نبی اکرم (ص) پیگیر شدم. همه مسئولان استان هم حتی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام و تعزیرات حکومتی استان همه جا سرکشی کردم و وقتی که می گویم جانباز، خادم الشهدا، خانواده شهید، رزمنده دفاع مقدس و بسیجی هستم، هیچ کدام از مسئولان استان جواب گوی این پنجاه کیلو گردو من نیستند.

ولی وقت و بی وقت کانتینر به کانتینر از همین ایست بازرسی رد می شود. تمام مسئولان استان می دانند که گردوها مال من است ولی متأسفانه هیچ کدامشان جواب درست و حسابی به ما نمی دهند و پاسخ سربالا می دهند. شدیم توپ فوتبال پلاستیکی این مسئولان که ما را به مسئول دیگر شوت می کنند. آیا سزاوار این است که بعد از 38 سال خدمات بنده به نظام، به بسیج، به سپاه، به شهدا و خانواده های این عزیزان ولی مسئولان دم از خدمات صادقانه می زنند ولی متأسفانه به جز ظلم و ستم نباشد؟

در استان کرمانشاه هیچ نوع خدماتی به بسیجیان به رزمندگان، به ایثارگران، به خادمان الشهدا و خانواده هایشان نمی شود.

عده ای تازه به دوران رسیده فقط به فکر بدنامی از انقلاب و زیر سوال بردن انقلاب و سپاه و بسیج هستند. آیا کسی که از باغ خودش میوه بچیند و به فروش برساند قاچاق محسوب می شود؟

 حالا بنده با حقوق 330 هزار تومان و با 72 سال سابقه جبهه و جانباز اعصاب و روان و شیمیایی و مستأجر و دارای 2 دانش آموز و مریض احوال و سن بالا باید بنده از دست مسئولان نالایق و حقوق های نجومی و وام های میلیاردی می گیرند به چه کسی شکایت بکنم؟ مسئولان فقط قدرت شان، درجه شان، مقامشان، حقوق های نجومی شان، وام های میلیاردی شان را مدیون امثال بنده هستند. پس چرا باید به جای خدمت به ما خیانت را ترجیح دهند وای به حال روزی که روی پل صراط یقه تک تک مسئولان را بگیرم؟!

 روستای دزآور از توابع بخش نوسود از شهرستان پاوه استان کرمانشاه است. با دارا بودن 20 شهید و 3 آزاده و 150 جانباز، 1550 بسیجی رزمنده و 3500 بسیجی در تمام ادارات وقدم های محکمی برای انقلاب برداشته، سزاوار این نیست که به این روستاهای مرزی ظلم شود، باید خدمات دهی شود نه خیانت.

خادم الشهدا

کد خبرنگار: 17
اینستاگرام
شاید برای صبحانه خودشان برده اند وگرنه که گردو قاچاق نیست جناب اقای بابائی کاشکی دوسه کیلو باج سبیل جداگانه پیشکش میکردید البته کمی باورکردنی هم نیست اخر 50کیلو کردو قاچاق ومصادره من که باورم نشد مگر اینکه برای خوردن خودشان برده اند اگر از فرمانده یگان بپرسید مشکلتان حل میشه
به هر که شماها بهش اعتماد دارید عین واقعیته
سلام ناراحت نشوی اخوی. آسمون برای ایثارگرانهمین رنگیه. وبرای مسولان رنگا رنگ. فعلا مد روز است، خدمات ایثارگران را می گویند بروید از خدا بگیرید، مگه برای رضای خدا نرفتی. این منطق است؟
آیاواقعأقضیه فقط گردوهه؟اگراینچنین باشدکه خیلی خنده داره!والبته بی معنی!چه جانباز،چه غیرجانباز،گردو،اگه ازباغ خودته ویاحتی ازجای دیگر،این که دیگه قاچاق نمیشه!البته دربازارگردوهای بسیارعالی،پرمغز ودرجه یک هست،که میگن گردوهای آمریکایی یااسرائیلی!!!شایدهم ازاین گردوهاس،که فکرنمیکنم اونم قاچاق باشه،چون توی بازارریخته،فت وفراوان!!!و...درموردسپاه کرمانشاه گفتی،،،اینوقبول دارم،خیلی بدبرخورد!طلبکارانه و...!خودم شخصآمراجعه کردم،حقیقت داره و...!خدابه راه راست هدایت شون کنه و دراینجاوظیفه فرماندهانه که افرادخاص،باسابقه انقلابی ودرصورت ممکن ازپاسداران قدیمی بذارن،بخصوص درجاهایی که ارباب رجوع زیادداره و... ... !خداپشت وپناه دلسوزان واقعی انقلاب.
...

گیلک وطن محصور در چنگان فاسدان ؟!

گیلک وطن : اسیر دزذ و باجگیر و بی وطن و بی حیا ؛مهاجر فاسد بدتر از فساد ؟!

و ایثار و شرف و حق وقانون را : باجگیرا و فاسدان معنی می کنند ؟!

و باجگیران و مخلان امنیت و آسایش گیلک مردمان : در ارتکاب هر فساد و جنایتی آزاد ؟!

و قدرت قضاء و قدر و پادشاه سخن : باجگیران و مفسدان شدند اول ؟!

و تشنگان قدرت :

و تشنگان ثروت :

و همه اسیر در فریب این بی خردان فاسد : کر و کور و زبونند ؟!

و اینطور بود که غارت می کنند ؟!

چپاول می کنند ؟!

و فرهنگ و ایثار را نابود می کنند ؟!

و رزمنده و جانباز را 5% می گویند :

و بدون حقوق و بدون معیشت و فقیر و درمانده رهایش می کنند ؟!

و حقشان را می خورند ؟!

و بیرونشان می کنند ؟!

و تحقیرشان می کنند ؟!

که ساکت شویم ؟!

و خاموش شویم ؟!

اگر چه نابودمان کردند ؟!

ولی به عزت و شرفمان ایمان نداشتند ؟!

ولی ما فریادیم که فقیریم ؟!

و در دستان دیوان و ددان اسیریم ؟!

و ظلم را فریادیم و در جنگیم ؟!

و می گوییم ؟!

مگر شرافت چه بدی داشت :

که محتاج باجگیران و بی حیایان شدی ؟!

و ما پیروزیم :

زیرا از شما تبری می جوییم ؟!


...
برادر عزیزم از اینکه از درد های هزاران جانبازان گمنام وطن نوشتید بسیار سپاس گذارم نوشته هایمان در عالم هستی نزد خداوند محفوظ می ماند و وکیل همه جانبازان زیر25% و یا بی درصد و رزمندگان خداوند عادل متعال است .
دست خدا بالاتر از همه دست هاست .
سلام من همسر جانباز اعصاب و روان هستم بخدا اگر رسیدگی نشود... بابا شوهرم موجی سرطان هم داره شیمی در مانی شده حالش بدتر شده نشنود تو زند گی فقط بگم جانباز بودن زجرکشیده ام 7فرزندم مرده استدر سن های متفاوت17ساله13سالههنوز فهمیده‌ام برای چی برای من و تک فرزندم 1درصد حق زندگی بدهید با خدا گفته ام می خواهم شما ها هم به گوش مسئول مربوطه برسانید بید تحقیق بکنید خودم که سوختم یه دانه دخترم هم دارد می سوزد
سرکار خانم محترم باسلام
لطفا در مورد شرایط خود بیشتر توضیح دهید. درصد جانبازی همسر خود و محل زندگی تان را بفرمایید و شماره تماس به سایت ارسال نمایید
سلام همسر جانباز کریم تورمحمدی هستم فرزندم در سن چهار ده سالگی خود کشی کرد به علت فقر و عدم رسیدگی بنیاد شهید از نظر درمان و ازنظرمسکن مشکل داریم بنیاد شهید باید جواب گوی مرگ فرزندم باشد
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi