ماجرای تلخ بیمه تکمیلی من و همسرم

توحید- من فرزند شهید هستم و شاغل در اداره آموزش و پرورش یکی از مدارس شهر قدس

 بخشنامه ای اومد در خصوص اینکه فرزندان شهدا به رفاه اداره مراجعه کنند جهت انصراف بیمه تکمیلی و ثبت نام در بیمه تکمیلی بنیاد شهید. من هم رفتم و اقدام کردم تا چند ماه بعد که همسرم برای آزمایش به یکی از مراکز درمانی مراجعه و مطلع شد که در لیست بیمه تکمیلی آموزش و پرورش نیست.
علت را از اداره جویا شدم و به من گفتند که چون بیمه شده اصلی من هستم و ایشان تحت تکفل، بنده باید بیمه باشم و چون من بیمه تکمیلی اداره خودم نبودم، همسرم نیز از سامانه حذف شده بود.
حالا دردسر جدیدی شروع شده بود. پس از پیگیری های متعدد در برج 9سال 94 به من گفتند کمی صبر کنم تا دستورالعمل جدیدی مبنی بر بیمه تکمیلی همسران فرزندان بیاید. خلاصه برج 10 بخشنامه اومد با این اوصاف که در مدت یک هفته مبلغ 987 هزار تومان با مدارکی که ذکر شده بود به بیمه ایران رفته و اقدام به ثبت نام کنم. حالا بماند که چهار بار از شهرقدس تا خیابان مطهری تهران رفتم تا تایید شود و سرانجام بعد از 4روز گفتند که از هفته دیگر بیمه ثبت می شود و تایید می شود و قابل استفاده.

 پس از یک هفته پس از مراجعه به اداره بیمه کارمندان بیمه بهم گفتند تاریخ شروع بیمه از 31شهریور است و الان 4ماهه که شروع شده و تا 31شهریور اعتبار دارد و الان پس از طی شش ماه به تازگی پس از استعلام کامپیوتری یکی از بیمارستان ها پی بردیم که تاریخ اعتبار بیمه تا 31مرداد بیشتر نیست.
و الان از همه طرف می شنویم که مزایای فرزندان شهدا با جانبازان یکی شده ولی کاری یا حرکتی در این زمینه نمی بینیم .نه ماده 51 در حقوقمان اعمال شده و نه بیمه تکمیلی برای خانواده. اگر هم بخواهیم باید بهایش را بپردازیم و بجای یک سال باید از تقریبا" 7ماه از سال استفاده کنیم.

 تمام مشکلات به کنار رفتار  غیر منصفانه و غیر اخلاقی کارمندان بیمه ایران نیز واقعا عذاب آور بود. به گونه ای رفتار می کردند که انگار بنیاد شهید هیچ هزینه ای بابت حق بیمه پرداخت نمی کند .اگر فیش واریزی در دستم نبود باور می کردم که منم پولی به بیمه ندادم و چون خدمات بیمه رایگان است آنها حق دارند که با صدا و لحنی بلند با من صحبت کنند و حتی به بعضی از سوالات من جواب ندهند.