چهارشنبه 08 خرداد 1398 , 12:16
"احیای قرآن" فلسفه نهضت ۵۷
امام در جهانبینی قرآنی خود از یک طرف، موضوع و اهمیت موضوع قرآن را با بقیه مسائل متداول زندگی انسانها کاملاً متمایز میداند که در صورت تزاحم میان هر هدفی با قرآن، بتوان از هرچه جز آن چشمپوشی نمود. در نگاه رهبر فقید انقلاب، این نهضت اسلامی مقدمهای است برای رهبری و حاکمیت جهانی قرآن و اداره جهان توسط اولیای الهی که به اعتقاد قرآن از ملزومات و مقدمات عصر مهدوی است.
مردم ایران چه در بازه پیروزی انقلاب و چه پس از آن «تحقق قرآن» را به عنوان یکی از اهداف قیام خود میدانسته و سختیها و مصائب فراوانی را در این مسیر به دوش کشیدهاند. حرکت انقلاب آن قدر با رهنمودهای قرآن گره خورده است که میتوان انقلاب اسلامی را یک انقلاب قرآنی دانست. با تدبر در اندیشه و منظومه فکری امام راحل (ره)، شاید بتوان گفت: انقلاب اسلامی در دو بعد اساسی از حیث هدفمندی اتصال به قرآن داشته است. بعد نخست را میتوان «قیام در راستای احیای قرآن» و بعد دوم را «قیام برای تشکیل حکومت قرآنی» دانست. حضرت امام قیام ملت ایران را یک قیام قرآنی دانسته که در طول نهضت ملت از نظام ستمشاهی و نیز حکومت منهای قرآن به ستوه آمده و با اتکا به وعدههای قرآنی خواستار قیام و نهضتی شدند که در راستای احیای مقاصد و دستورات قرآن باشد. احیای قرآن از منظر امام خمینی (ره) را میتوان در چند زمینه مورد بررسی قرار داد.
تحقق قرآن، هدف قیام
الف- قیام برای تحقق قرآن: حضرت امام (ره) بارها در سخنان خود پیادهسازی احکام قرآنی را از نخستین انگیزههای مردم برای قیام و نهضت اسلامی برشمردهاند. ایشان در این خصوص در یکی از سخنرانیهای خود میفرمایند: «رژیم مانع بود از اینکه احکام اسلامی تحقق پیدا کند؛ به قرآن عمل بشود. ما از این جهت با رژیم مخالفت کردیم. اینها میخواهند برای شما مملکتی غربی درست کنند که آزاد هم باشید؛ مستقل هم باشید، اما نه خدایی در کار باشد، نه پیغمبری، نه امام زمانی، نه قرآن و نه احکامی». این فراز از سخن امام در خصوص هدف نهضت بسیار تکاندهنده است و نشان میدهد حتی دو عنصر و شعار حیاتی انقلاب اسلامی یعنی «استقلال» و «آزادی» فینفسه و منهای اسلام و قرآن از منظر امام بیاهمیت هستند و هدف قیام ایشان پیش از آن که این دو عنصر مهم باشد، تحقق احکام قرآن است و هر دو این مؤلفهها ذیل پرتو قرآن مفهوم میگیرند.
ایشان هم از منظر ایجابی و هم از منظر سلبی به مقولههایی نظیر استقلال و آزادی مینگرند و آنها را به قرآن و قیام قرآنی ملت پیوند میزنند. ایشان در هدفشناسی انقلاب چنین با ظرافت بر این موضوع تأکید میکنند و سره آزادی و استقلال معنوی را از آزادی و استقلال غربی جدا میکنند: «ما استقلالی که اسلام در آن نباشد نمیخواهیم. وقتی قرآن مطرح نباشد، هزار آزادی دیگر هم باشد، ممالک دیگر هم آزادی دارند ما آن را نمیخواهیم.» در نتیجه امام (ره) نه تنها به آزادی و استقلال منهای قرآن روی خوش نشان نمیدهد بلکه در این حالت، استقلال و آزادی را کالایی رایج و قابل دسترسی میداند که در ممالک دیگر هم وجود دارد و هیچ منتی بر سر ملت انقلابی ایران نخواهد بود. حضرت امام خمینی (ره) حتی از اعطای آزادی و استقلال در عوض فراموشی قرآن، به عنوان نقشه بیگانگان نام میبرد: «آنها استقلال منهای قرآن را میخواهند، ما قرآن را میخواهیم. اگر تمام آزادیها و استقلالها را به ما بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند نمیخواهیم. ما بیزار هستیم از آزادی منهای قرآن.»
در نهایت اینکه امام راحل (ره) مهمترین ویژگی و مبدأ حرکت عمومی و قیام مردمی که منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی شد را مقابله با حکومت ضدقرآن وقت (و نه دلایل دیگر) میدانند. به فرمایش ایشان: «ملت ایران که قرآن کریم را در خطر دیدند به پا خاستند و با انقلاب کبیر خود، دولت اسلام را جایگزین رژیم غیراسلامی و غیرقانونی شاهنشاهی کردند.»
ب- قیام برای احیای احکام و دستورات قرآن: امام (ره) در بیانات زیادی قیام ملت ایران را در راستای احیای دستورات قرآن و سنت رسول خدا مبنی بر اتحاد و انسجام امت اسلامی و مبارزه با کفر جهانی معرفی نموده و میفرماید: «جرم و گناه ما احیای سنت پیامبر و عمل به قرآن کریم... برای مقابله با توطئه کفر جهانی و پشتیبانی از ملت محروم فلسطین بوده است». همین جا میتوان به روح و دستورات قرآن کریم توجه ویژه نمود که این کتاب آسمانی در آموزههای خود به موضوعات اجتماعی، چون «دعوت عملی به وحدت»، «مبارزه با استعمار»، «مقابله با تحقیر و استضعاف ملل توسط فرد یا افراد دیگر» و به صورت خلاصه در یک عبارت قرآنی که همان «نفی سبیل» است، میپردازد. (ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا). ایشان همچنین ضمن بیانی در وصیتنامه الهی و سیاسی خود، قیام قرآنی ملت ایران را از یک سو در راستای پیاده کردن مقاصد کامله قرآن و سنت معرفی نموده و از سوی دیگر، این جنبش عظیم اسلامی را مایه افتخار و مباهات دانسته که ملت عزیز ایران در راستای تحقق این آرمان بلند قرآنی، با ایثار از جان و مال خود، راه ایثارگری و شهادتطلبی را دنبال میکنند.
پ- مدیریت کشور بر مبنای قرآن: امام در جهانبینی قرآنی خود از یک طرف، موضوع و اهمیت موضوع قرآن را با بقیه مسائل متداول زندگی انسانها کاملاً متمایز میداند که در صورت تزاحم میان هر هدفی با قرآن، بتوان از هرچه جز آن چشمپوشی نمود. در نگاه رهبر فقید انقلاب، این نهضت اسلامی مقدمهای است برای رهبری و حاکمیت جهانی قرآن و اداره جهان توسط اولیای الهی که به اعتقاد قرآن از ملزومات و مقدمات عصر مهدوی است: «مسئله، مسئله اقتصاد نیست (که در صورت تزاحم با موضوعی دیگر) از آن بگذرم، مسئله، مسئله قرآن است. ما میتوانیم بگذریم از این؟ ما نمیتوانیم بگذریم از این»؛ و در جای دیگر صراحتاً به هدف انقلاب که حاکمیت قرآن باشد اشاره میکنند. احاطه قرآن کریم در سطح مدیریت کلان تعبیری است که از این دست مفاهیم توسط امام مکرر بیان شده است: «مقصد این است که کشور ما یک کشور قرآنی باشد. کشور ما تحت رهبری قرآن، تحت رهبری پیامبر و سایر اولیای عظام اداره شود.»
زمانی که بستر اداره قرآنی جامعه به میان آمده و این جریان میتواند عموم مردم را با خود همراه سازد، نوبت گفتمانسازی تشکیل حکومت قرآنی در میان است. از همین روست که امام (ره) در چند ساله منتهی به انقلاب اسلامی تأکید خود را به سمت تشکیل حکومت قرآن معطوف میسازند. ایشان مبارزه با موانع و سختیهای پیش روی مسیر ملت ایران و جوانان را نیازمند والا بودن هدفی میداند که وقوع همه این خونها را توجیه نماید؛ و این چیزی جز تلاش برای حاکمیت قرآن نیست: «این تحول عظیمی که در این ملت پیدا شد یک تحول بود که فقط برای این معنا که رژیم مثلاً رژیم نباشد؟ یا دنباله داشت؟ رژیم نباشد و حکومت قرآن باشد. اساس این (دومی) بود که میخواستند قرآن حکومت کند در این کشور. موانع را برداشتند که حکومت، حکومت اسلامی باشد؛ نه اینکه همه مقصد این باشد که میخواهیم آزاد باشیم.»
ت- قانونگذاری برمبنای قرآن: تحقق حکومت قرآنی نیز مستلزم آن است که قوانین و احکام قرآن، مبنای عمل و اجرا در جامعه قرار گرفته و هیچ قانونی نتواند مقابل قرآن عرض اندام نموده یا در تعارض با آن به تصویب برسد. به تعبیر ایشان: «ما برای این نهضت کردیم که قرآن و قوانین قرآن در کشور ما حکومت کند. هیچ قانونی مقابل قانون اسلام و قرآن عرض وجود نکند و نخواهد کرد». اهمیت استقرار قوانین قرآنی در حاکمیت قرآنی انقلاب اسلامی از این رو بسیار حائز اهمیت است که طبق تجارب و مشاهدات، معمولاً در غالب کشورهایی که در آن انقلاب به وقوع میپیوندد بیقانونی و هرج و مرجطلبی تا مدت زیادی به اوج میرسد و ثبات و قانونمندی به لحاظ عدم توافق بر مبنای واحد قانونگذاری دستکم در دورهای امکانپذیر نیست یا دشوار است؛ اما امام خمینی (ره) با مطرح نمودن قرآن به عنوان مبدأ مورد پذیرش تقنین در جامعه اسلامی، عملاً دوره طبیعی هرج و مرج را از انقلاب اسلامی حذف کرد و توافق عموم ملت را بر مفهومی به نام قرآن به عنوان معیار متفق قانون جلب نمود: «ما هیچ دستگاهی را که خلاف قوانین اسلام و قرآن باشد نمیتوانیم بپذیریم؛ هیچ رأیی را که برخلاف رأی اسلام و رأی شخصی باشد (نمیپذیریم). رأی گروهی یا رأی حزبی باشد (فرقی نمیکند). ما تابع قانون اسلام هستیم.»
نقش متقابل قرآن در پیروزی قیام
تا اینجا نقش قیام مردم در تحقق نظام قرآنی و شکلگیری حکومت و قوانین مبتنی بر قرآن به عنوان هدف مرد مسلمان از نهضت برشمرده شد. حال آن که اگر قرآن کریم را نه تنها به عنوان یک کتاب تاریخی، بلکه به عنوان یک موجودیت زنده و نورانی بینگاریم؛ نباید تنها از یک جانب- نقش قیام مردم در تحقق فرامین قرآن- توجه کرد. بلکه باید متقابلاً به نقش قرآن کریم در پیروزی انقلاب اسلامی نیز پرداخت. شاید بتوان قرآن را به عنوان یکی از کلیدیترین رمزهای پیروزی نهضت اسلامی در دست مردم دانست که مردم با اتکای آن توانستند نهضت را به پیش ببرند. همان طور که امام (ره) میفرماید: «من توصیه میکنم به همه ملتها که رمزی را که در ایران به آن غلبه پیدا شد، به کار ببرند... تقویت ایمان و اتکال به قرآن و اسلام و وحدت کلمه، رمز پیروزی ما بود». ایشان در جای دیگری اساساً عزم و همتی که در ملت ایران برای قیام اسلامی علیه طاغوت شکل گرفت را مصداق تجلی نور قرآن در قلوب مؤمنین برمیشمرند: «این نور قرآن و اسلام است که در دلهای شما و در قلوب همه ملت ایران جلوه کرده است.»
گرایش به قرآن در نگاه امام خمینی (ره) چنان جرئت و جسارتی به ملت ایران داد که بیواهمه مقابل رژیم طاغوت با آن اسم پرطمطراق قد علم کنند و حتی بدون نیاز به کمترین خشونت و با برندهترین سلاح که همان قرآنِ در دستهای ملت بود پیروز شوند و عناصری همچون شهادت که از مفاهیم پررنگ قرآنی است در این شجاعتبخشی به ملت کاملاً اثرگذار بود: «رمز پیروزی نهضت ما اتکا به قرآن و این شیوه مقدس بود که شهادت را استقبال میکردند. خوف در دل آنها نبود. در عین حال که تانکها و مسلسلها به روی آنها آتش میگشود، آنها استقبال میکردند. این رمز را حفظ کنید. این رمز پیروزی را تا حفظ کنید پیروز هستید. پرچم قرآن تا بر فراز ملت ماست پیروز است. این رمز را حفظ کنید... مادامی که ما در پناه قرآن هستیم بر دشمنان غلبه خواهیم کرد و اگر خدای ناخواسته دشمنان اسلام ما را از قرآن جدا کردند؛ باید بنشینیم و ببینیم که در ذلت و خفت بندگی زندگی میکنیم. استقلال و آزادی در پیروی از قرآن کریم و رسول اکرم (ص) است.»
خلاصه کلام
امام خمینی (ره) در تبیین نسبت میان نهضت اسلامی و قرآن نگاهی متقابل و دو جانبه به موضوع دارند. از یک طرف مردم با قیام خود قرآن را از مهجوریت و ستمی که در طول تاریخ به آن شده بود نجات دادند و آن را حاکم بر امور اساسی دین و دنیای خود و نیز تنظیمکننده روابط میان خود دانستند. از این رو حرکت و قیام مردم ایران حتی بیشتر از آن که نهضتی «آزادیخواهانه» یا «استقلالطلبانه» باشد، نهضتی «قرآنی» تلقی میشود. در سوی دیگر همانطور که ملت هدف نهضتشان را احیای قرآن قرار دادند، در مقابل نیز پیروزی مردم در پرتو همین قرآن حاصل شد و در حقیقت این قرآن بود که به عنوان رمز اساسی پیروزی و تولد نهضت مردم ایران قابل برشمری است و نه تنها در پیروزی انقلاب، بلکه در مرحله حفظ انقلاب اسلامی، در نگاه اشراقی امام خمینی (ره) این قرآن کریم تا زمانی که بدان تمسک جسته شود، تضمین بقای حرکت و نهضت اسلامی و رمز ماندگاری آن خواهد بود.