29 اسفند 1402 / ۰۹ رمضان ۱۴۴۵
شناسه خبر : 74780
چهارشنبه 24 ارديبهشت 1399 , 15:25
چهارشنبه 24 ارديبهشت 1399 , 15:25
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
بهارِ دوستی، خانه ای درخورد دیجیتالیسم
سید مهدی حسینی
نکاتی پیرامون قبل و بعد از انتخابات
امانالله دهقان فرد
بازگشت قدرت به صحن منَشاء تحولات بزرگ
سیدمحمدرضا میرشمسی
منافع ملی، بزرگی و مجازی سازی
سید مهدی حسینی
همراهی با مردم یا همکاری با دشمن؟!
حسین شریعتمداری
تاوانی که شیعیان عربستان برای اعتقادات خود می پردازند
مطالعات خلیج فارس
سخنی برای بعد از این
سید محمدرضا میرشمسی
ادبیات ایثار و شهادت
عیدانه ای برای مجاهدان بی مثال وطن
شهیدگمنام
مثل شهدا
مجتبی رحماندوست
قهرمان را باید مثل یک قهرمان تشییع کرد!
زهرا خراسانی
گزارش و گفت و گو
چطور نمیمیرید از غصه؟!
چگونه شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکم هایى گرسنه و جگرهایى تشنه باشد. آیا چنان باشم که...
فاش نیوز - بسم رب الشهدا و الصدیقین، شرم کنید از تکرار نام علی(ع)
فقر برخی هموطنان پنهانشدنی نیست. این زندگی نیست، تنها زنده ماندن است.
شب های قدر است و مومنان به یاد حضرت علی(ع) اشک میریزند؛ مردی که به او #ابوتراب میگفتند؛ از بس که روی زمین میخوابید و نامش با جوانمردی، مردمداری مبارزه با تکاثر وحمایت از فقرا گره خورده است.
بسیاری از مسئولین و مدیران هم در صف اول این مراسم ها هستند؛ گریه میکنند و میگویند علی(ع) الگوی ماست. «یا علی جان مقتدای من توئی»! واقعاً؟! ..
گفتن حرفهای کلیشهای و شعارهای دمدستی ساده است. بروید و نامه علیبن ابیطالب(ع) را به عثمانبنحنیف، عاملش در بصره بخوانید.
آنجا که می نویسد: «چگونه شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکم هایى گرسنه و جگرهایى تشنه باشد. آیا چنان باشم که شاعر گوید: تو را این درد بس که شب با شکم سیر بخوابى و در اطراف تو گرسنگانى باشند در آرزوى پوست بزغاله اى! آیا به همین راضى باشم که مرا امیرالمؤمنین گویند و با مردم در سختی هاى روزگارشان مشارکت نداشته باشم؟ یا آنکه در سختى زندگى مقتدایشان نشوم؟»
واقعاً مقتدای شما امام علی(ع) است؟ این درجه از فقر که تنها بُرش نازکی از آن به خاطر حجب و حیای ایرانی علنی میشود، دردآور است؛ حتی اگر تعداد گرفتاران به آن هزار نفر باشند که خودتان آمارش را بهتر میدانید باز هم برازنده ی جامعه ی ما نیست.
کاری به ریاکاریهایتان ندارم اما فقط میپُرسم چطور #مسئول هستید و نمیمیرید از دیدن فقر مردم؟ چطور سکته نمیکنید؟ چطور برخی از شما میتواند به این راحتی اختلاس کند، دزدی کند، بعد متظاهرانه نماز بخواند و بگوید پیرو علی(ع) است؟!
به ما هم یاد بدهید که وقتی اینها را میبینیم قلبمان مثل انار شتکزده به دیوار، به قفسه سینهمان کوبیده نشود.. که گریه نکنیم.. که شب خوابمان ببرد. چطور نمیمیرید از غصه؟!
محمدرضا سابقی
روزی روزگاری سه نفر ازاصفهان جهت رساندن باری پیاده همراه مرکبهایشان به تهران میروند وپس از تحویل بارهایشان سه نفری به چلوکبابیه نزدیک کاروانسرارفته هرنفرشان ۳پرس غذاخورده ویکیشان نزد صاحب مغازه میرود میگوید اگرکسانی اینجا غذا بخورند پول ندهند چه میکنی؟
صاحب مغازه گوید به ضرب وشتم حقم رامیگیرم
گفت اگرندادند گفت انهارا به خری سوارکرده درشهر میچرخانم تاابرویشان برود مردشکم سیرگفت هرچه خواهی کن که ماکارداریم
صاحب مغازه چندنوچه هایش صدازدوکتک مفصلی به انها دادند وبرخری سوارنموده درشهرمیچرخواندند ناگاه یکی ازانهابه دوستش گفت بیا پول این بدبختها رابده تابرویم
دوستش گفت ببین ماسواریم واینها پیاده
ماسیریم واینها گرسنه
اهل اینجاهم که نیستیم کسی مارابشناسد حال یه قاروغوری میکنن بگذاربکنن سواریتوحال کن.
صاحب مغازه گوید به ضرب وشتم حقم رامیگیرم
گفت اگرندادند گفت انهارا به خری سوارکرده درشهر میچرخانم تاابرویشان برود مردشکم سیرگفت هرچه خواهی کن که ماکارداریم
صاحب مغازه چندنوچه هایش صدازدوکتک مفصلی به انها دادند وبرخری سوارنموده درشهرمیچرخواندند ناگاه یکی ازانهابه دوستش گفت بیا پول این بدبختها رابده تابرویم
دوستش گفت ببین ماسواریم واینها پیاده
ماسیریم واینها گرسنه
اهل اینجاهم که نیستیم کسی مارابشناسد حال یه قاروغوری میکنن بگذاربکنن سواریتوحال کن.
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
مثل گندم درویمان کردند
علی کرمی
روایتی از فوتبال پیرمردها مقابل دشمن بعثی
محمدعلی نوریان
روزی که فرمانده ارتش به پای پدرش افتاد
خواهر شهید
وقتی سربازان بعثی به ایرانیها التماس کردند
کتاب خاکریزوخاطره
معرفی کتاب
.