29 اسفند 1402 / ۰۹ رمضان ۱۴۴۵
شناسه خبر : 80394
پنجشنبه 02 بهمن 1399 , 12:48
پنجشنبه 02 بهمن 1399 , 12:48
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
بهارِ دوستی، خانه ای درخورد دیجیتالیسم
سید مهدی حسینی
نکاتی پیرامون قبل و بعد از انتخابات
امانالله دهقان فرد
بازگشت قدرت به صحن منَشاء تحولات بزرگ
سیدمحمدرضا میرشمسی
منافع ملی، بزرگی و مجازی سازی
سید مهدی حسینی
همراهی با مردم یا همکاری با دشمن؟!
حسین شریعتمداری
تاوانی که شیعیان عربستان برای اعتقادات خود می پردازند
مطالعات خلیج فارس
سخنی برای بعد از این
سید محمدرضا میرشمسی
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
بیسیم مخصوص اذیت عراقی ها
وحدت 1 - "محمود " (شهید محمود جشن مریم) مسلط به زبان عربی بود. چندین بار بین عراقی ها رفته بود و برگشته بود منم که مسلط به بیسیم ها بودم یک بیسیم ...
داشتم که مخصوص اذیت کردن عراقی ها بود. یک روز رفتم روی خط عراقی ها و آنها مشغول مکالمه باهم بودن که از ورود من خیلی ناراحت شدن و شروع کردن به زبان عربی حرف زدن که در همین لحظه گوشی بیسیم رو دادم، به محمود و این عزیزدلم چند دقیقه که مهلت داشتم تاشناسایی نشم شروع کرد صدام را لعنت کردن و رفت روی اعصاب آنها به طوری که کل سیستمشونو بهم زد و مجبور شدن کانال خودشون رو ترک کنند.
البته هر از گاهی که سرشان شلوغ بود وارد می شدیم و یک حالی از آنها می گرفتیم.
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
مثل گندم درویمان کردند
علی کرمی
روایتی از فوتبال پیرمردها مقابل دشمن بعثی
محمدعلی نوریان
روزی که فرمانده ارتش به پای پدرش افتاد
خواهر شهید
وقتی سربازان بعثی به ایرانیها التماس کردند
کتاب خاکریزوخاطره
معرفی کتاب
محمود جان بگو که تو هم باهاشون وحدت نداری ؟ بگو که از کارهاشون متنفری !!
و بگو که من را آنقدر خوب مثل خودت تربیت کرده ای که تا زنده ام هر چند وقت یه بار می رم رو خطشون یه حال اساسی ازشون می گیرم که خیال نکنند می توانند تا آخر عمر با تعفن زندگی کنند . به قول دختر حاج قاسم ....
اصلا ولش کن ...
حالا میگه تهدید کردی ...