چهارشنبه 11 فروردين 1400 , 12:37
کاش قبل از ازدواج به ما می گفتید!!
جامانده شیمیایی - سال های اواخر دهه شصت که برای درمان به تهران مراجعه کردم، در بیمارستان بقیه الله (عج) ، پزشک به من گفت اگر قصد ازدواج داری باید آزمایش بدهید تا خدای نکرده فرزندانتان دچار آسیب نشوند....
البته فقط آزمایش اسپرومیت گرفتند و گفتند مشکلی نداری، اما کاش می گفتند که به مرور زمان و بالارفتن سن مشکلات اعصاب و روان هم شدیدتر می شود .
من جانباز شیمیایی ۲۰ درصد هستم و مشکلات اعصاب و روان نسبت به سایر عوارض مجروحیتم بسیار بیشتر است.انواع داروها را مصرف میکنم تا فقط بتوانم در خانه سکوت اختیار کنم و باعث ناراحتی عیال و فرزندان نشوم، با اینحال بیشتر اوقات کنترل رفتارم را از دست می دهم و با اینکه کاملا مشکل را می شناسم اما قادر به مدیریت رفتار خودم نیستم.
شاید باورش سخت باشد اما در خانه ما حتی یک لبخند ساده نیز بر لبی نمی نشیند و باعث و بانی همه این مسائل و مشکلات من هستم...سایر اعضای خانواده نیز تقریبا مثل خودم شده اند.
حالا اما بالاترین عذابی که میکشم این است که چرا من با ازدواج باعث شده ام یک زن و سه فرزند را از زندگی عادی و معمولی محروم کنم؟
چرا این مسائل و مشکلات را پزشکان همان ابتدا به ما نگفتند تا لااقل دیگران به پای ما نسوزند!!!
والله همیشه شرمنده همسر و فرزندانم هستم و وقتی کمی حالم بهتر است به آنها می گویم، اما گفتن و اعتراف من چه دردی را از ایشان دوا می کند؟
اکنون مهمترین سوال من این است که خداوندا: آیا صرف جانباز بودن می تواند این همه عذاب و مشکلاتی را که من برای خانواده ایجاد کرده ام توجیه کند؟
خوشا به سعادت آنان که رفتند..