چندین دهه از دنیا جلوتر

یوم‌الله 13 آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و روز دانش‌آموز است.
در ابتدا یادی می‌نماییم از شهدای دانش‌آموز و آنگاه به موضوع مبارزه با استکبار جهانی می‌پردازیم.
بیش از 36 هزار شهید دانش‌آموز در راه انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جان فدا و یاد حضرت قاسم(ع) و حضرت علی‌اکبر(ع) را در دل‌ها زنده نموده‌اند.
دانش‌آموزان در مبارزات ضدطاغوت حاضر و فعال بوده و در سال‌های 56 و 57 درتظاهرات و تجمعات حضور چشمگیر و در 13 آبان سال‌های 57 و 58 نیز نقش اثرگذاری داشته‌اند و تعدادی از شهدای دانش‌آموز در این برهه در راه پیروزی انقلاب اسلامی ملکوتی گردیده‌اند.
بیشترین حماسه‌سازانِ دانش‌آموز در هشت سال دفاع مقدس نقش‌آفرینی نموده‌اند و حدود یک ششم شهدای جنگ تحمیلی را دانش‌آموزان تشکیل می‌دهند.
پس از جنگ تحمیلی نیز در عرصه‌های مختلف شهدای دانش‌آموز تقدیم انقلاب و نظام گردیده است.
به رسم قدرشناسی و احترام به مقام شامخ شهدای دانش‌آموز، یادی می‌نماییم از شهدای شاخص دانش‌آموز با ذکر نام برخی از این شهدا:
شهیدان:
سید مهدی سید فاطمی- بهنام محمدی- محمدحسین فهمیده- رضا پناهی- سیده طاهره‌ هاشمی- مرحمت بالازاده- محمدامین احمدپور- سبیل اخلاقی- سید حمیدرضا سیاهپوش- امیر جمشیدی- حسن محمدرحیمی‌ها- صفدر تقوی خصال- محسن مهردادی- صادق صادقزاده- عبدالمجید رحیمی- حسین کیانینیا- بهمن بیگزاده- علیرضا کریمی- یعقوبعلی داغی- امیرعلی حیدری- ناصر رازی- غلامرضا صادقیان- مرتضی اسفندیاری- حسن اکرمی- ناصر ابدام- علی لندی و...
انقلابِ ضد استکباری
ماهیت و عملکرد ضداستکباری و ضدصهیونیستی و مخصوصاًًً ضدآمریکاییِ انقلاب اسلامی ایران از همان آغاز بر همگان عیان بود. به همین دلیل آمریکایی‌ها که در آغاز به ظاهر انقلاب اسلامی را به رسمیت شناخته بودند، اما پنهانی در جهت رویای خامِ ضربه‌زدن و سرنگونی آن تلاش می‌کردند.
مطابق اسنادی که بدست آمده است آمریکایی‌ها برای بسیاری از ناآرامی‌ها و تشنجات داخلی ایران زمینه‌سازی می‌کردند. علاوه بر اینها اظهارنظرهای خصومت‌آمیز از جانب دولتمردان آمریکایی به‌صورت علنی و آشکار صورت می‌گرفت.
در 1/8/58 کارتر به محمدرضا پهلوی شاه فراری اجازه اقامت در آمریکا را داد و بی‌شرمانه‌ترین و خصمانه‌ترین اقدام علنی علیه ایران تا آن زمان را مرتکب شد.
انقلاب دوم
به فاصله کوتاهی، برخی دانشجویان مؤمن و انقلابی دانشگاه‌ها در 13 آبان 1358 لانه جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیر نمودند. امام خمینی این حرکت را «انقلاب دوم» نامیدند.
سندهای بدست آمده از سفارت به تدریج در بیش از پنجاه جلد کتاب تحت عنوان «اسناد لانه جاسوسی آمریکا در ایران» منتشر شد.
این اسناد مهم و غیرقابل خدشه، از اسرار ‌جاسوسی‌ها و دخالت‌های بی‌شمار آمریکا در ایران و کشورهای مختلف جهان پرده برمی‏داشت و اسامی ‌بسیاری از عوامل، رابط‌ها و جاسوسان آمریکا و انواع شیوه‏های جاسوسی و تحرکات سیاسی این کشور در مناطق مختلف جهان را افشا می‏نمود. این اسناد به لحاظ کمی ‌و کیفی تا آن زمان بی‌نظیر بودند.
اطلاعاتی که سال‌ها بعد افشا شد، نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اشتباه نکرده است و سفارتخانه‌های آمریکا کانون‌های اصلی جاسوسی سازمان سیا در سراسر جهان محسوب می‌شوند.
خود آمریکایی‌ها به مرکز جاسوسی بودن سفارتخانه‌هایشان بارها اعتراف کرده‌اند.
ویلیام کیسی رئیس پیشین سیا گفته بود: سازمان سیا در تمامی کشورهایی که برای آمریکا اهمیت حیاتی داشته باشد، فعالیت‌های جاسوسی شدیدی را به منظو ارزیابی میزان ثبات سیاسی و اقتصادی این کشورها اعمال می‌کند.
بر اساس اطلاعاتی که ادوارد اسنودن سال‌ها پیش افشا کرد، موارد زیر توسط نهادهای اطلاعاتی آمریکا به‌ویژه آژانس امنیت ملی آمریکا جاسوسی می‌شده است:
متن کلیه ایمیل‌ها و همه چت‌ها، کلیه فعالیت‌ها و معاشرت‌ها در شبکه‌های اجتماعی، استراق سمع از مکالمات صدها نفر از سیاستمداران ارشد خارجی از جمله سران
35 کشور دنیا، شنود بیش از 250 تلفن همراه از جمله بیش از 40 رئیس‌جمهور و رهبر جهان در قاره‌های مختلف و...
افشاگری‌های اسنودن نشان داد جوانان ما که در سال 58 فریاد محکومیت فعالیت‌های جاسوسی آمریکا در ایران و جهان را سر دادند و لانه جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیرکردند، چندین دهه از دنیا جلوتر بودند.
شکست و افول مستکبران
انقلاب اسلامی ایران به‌طور مستقیم و غیرمستقیم عامل شکست‌های مستکبران به سرکردگی آمریکا و تحقیر و افت وجهه آمریکا در جهان است و این واقعیتی است که جهانیان به آن اعتراف کرده‌اند.
فونتانا الاین پژوهشگر آمریکایی، می‌گوید: «انقلاب اسلامى ایران به رهبرى
امام خمینى مانع از آن شد تا اهداف آمریکا در ایران و منطقۀ خلیج ‌فارس تحقق یابد.»
رادیو نروژ می‌گوید: «آیت‌الله امام خمینی رهبر و شخصیتی بود که طی ده سال بارها آمریکا را تحقیر کرده و آبروی آن کشور را برد.»
روزنامه و.اس.ای تودی می‌نویسد: «حریف قدرتمندتر و هوشمندتر از آن است که تصور می‌کردیم. در ایران با یک ابرحریف «SUPER OPPONENT» به نام خامنه‌ای رو‌به‌رو هستیم که نقشه راه ما را می‌داند و در میان ملت‌های مسلمان از اعتماد توأم با اعتقاد برخوردار است.»
در نتیجه مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی و امام خامنه‌ای، شکست‌ها و رسوایی‌های متعددی برای آمریکا رقم خورد.
با آنکه دستگاه‌های تبلیغاتی غربی در جهان چنین القا کرده‌اند که نتیجه دشمنی و عدم رابطه با آمریکا، ضعف و عقب‌ماندگی و رهاورد دوستی با آمریکا و تبعیت از آن اقتدار و توانمندی است، اما بررسی وضعیت جمهوری اسلامی و مقایسه آن با وضعیت و سرنوشت دوستان و سرسپردگان آمریکا همچون محمدرضا پهلوی، صدام، حسنی مبارک و... عکس این واقعیت را ثابت می‌کند.
انقلاب اسلامی ایران و عملکرد جمهوری اسلامی ایران و ولایت‌فقیه تا کنون یکی از مهم‌ترین دلایل افول مستکبران به‌ویژه آمریکایی‌ها در حال حاضر است. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، مستکبرانی همچون آمریکا، شوروی، انگلیس و اسرائیل از سوی کشورهای جهان قدرت‌های بزرگی محسوب می‌شدند و نفوذ و دخالت‌های گسترده‌ای در اقصی نقاط جهان داشتند، اما در حال حاضر با افول عظیمی ‌مواجه شده‌اند.
اعترافات غربی‌ها
افول مستکبران حقیقتی است که غربی‌ها بارها به آن اعتراف کرده‌اند.
زبیگنیو برژینسکی مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در سخنرانی در دانشگاه
جان ‌هاپکینز گفت: نظریه «تسلط بر جهان» جذابیت خود را از دست داده و دوره حکومت آمریکا بر جهان پایان یافته است.
برژینسکی در موقعیتی دیگر در مصاحبه‌ای گفت: جهان در حال حاضر بسیار پیچیده شده است و آمریکا دیگر ابرقدرت جهان نیست و واشنگتن باید به این موضوع اقرار کند.
چامسکی فیلسوف و نظریه‌پرداز معروف آمریکایی می‌گوید: از اواخر دهه 1940(1320) بدین سو قدرت جهانی دچار چندگانگی شده است. در سال 1949(1328) چین استقلال یافت و این مسئله ضربه‌ای جدی به سیستم امپریالیستی آمریکا بود؛ سیستمی که
برپایه این عقیده بنا شده که می‌توان با کنترل چین، آسیا را کنترل کرد. از آن زمان به بعد آمریکای لاتین نیز از کنترل آمریکا خارج شد. چامسکی بی‌آنکه به جزییات بیشتر بپردازد می‌گوید: در آمریکا سیاستها توسط یک گروه نخبه تعیین می‌شود اما این سیاست‌ها به قدرت آمریکا به شدت آسیب وارد کرده است. این استاد دانشگاه که به مدت 58 سال تدریس کرده، انتقادهای بسیاری را نسبت به مشروعیت قدرت آمریکا مطرح می‌سازد. او بارها و بارها تنها فردی بوده که واقعیت سیاسی آمریکا را مورد بررسی قرار داده است.