شنبه 01 مرداد 1401 , 10:13
جنایت ارتش بعثی پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸
سردار «باباخانی» با بیان اینکه یکی از دردناکترین و غمبارترین مقاطع تاریخ جنگ هشتساله که برخلاف تمام مقررات بینالمللی رخ داد، حملات شیمیایی به مناطق مسکونی بود، به روایت بمباران شیمایی روستاهای «زرده»، «سرمیل»، «نسار دیره» پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ پرداخت.
سردار سرتیپدوم پاسدار «ناصر باباخانی» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمانشاه در گفتوگویی با اشاره به بمبارانهای شیمیایی این استان توسط رژیم بعث عراق بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، اظهار داشت: یکی از دردناکترین و غمبارترین مقاطع تاریخ جنگ هشتساله که برخلاف تمام اصول و مقررات بینالمللی رخ داد، حملات شیمیایی به مناطق مسکونی بوده که جنایت آشکار علیه بشریت و نسلکشی تمامعیار و اجرای سیاست غیرانسانی و شرمآور «سرزمین سوخته» است.
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمانشاه گفت: ساعتهای ابتدایی صبح ۳۱ تیر سال ۱۳۶۷ و درست چهار روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، صدای پنج فروند جنگنده بعثی در آسمان «زرده»، «سرمیل»، «نسار دیره» بهصدا درآمد و این جنگندهها در آن روز تنها به حضور در آسمان و ایجاد هراس در دل مردم اکتفا نکردند؛ بلکه با فروریختن چهار بمب شیمیایی، اهالی این روستاها را برای همیشه داغدار کردند.
وی ادامه داد: آنروز هرچند عمق فاجعه در ابتدا برای بسیاری از افراد همچون دفعات گذشته بود؛ اما دودهای رنگی همچون رنگینکمان و بوی نامطبوع آن، نشان از بروز فاجعهای سنگینتر داشت.
سردار باباخانی بمباران شیمیایی «زرده»، «سرمیل»، «نسار دیره» را سند آشکار رسوایی حامیان صدام و منافقین کوردل و مدعیان دروغ دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی بهویژه آمریکای پلید و تروریستپرور دانست و گفت: این جنایت برای همیشه باید نزد افکار عمومی جهانیان به ویژه جامعه ایرانی و نسل جوان و آیندهساز کشور زنده و مورد بازخوانی قرار گیرد.
وی افزود: یکی از این بمبهای شیمیایی روی چشمه آب یکی از این روستا فرود آمد و مردمی که از این آب نوشیده بودند، دچار عوارض شدیدی شدند و بعضی هم به شهادت رسیدند.
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمانشاه خاطرنشان کرد: این افراد در آن دوران اطلاعی از این نوع بمباران نداشتند و تنها از سوزش چشم و خفگی مینالیدند و دلیل آن را نمیدانستند؛ بنابراین برای رهایی از خفگی و سوزش چشم و پوست، به چشمه نزدیک روستا پناه بردند؛ ولی آلوده شدن آب چشمه سبب شد تا بسیاری دیگر در اطراف آن جان بسپارند.