شناسه خبر : 98104
سه شنبه 25 بهمن 1401 , 10:50
اشتراک گذاری در :
عکس روز

«گمنامی» خصیصه بارز شهید «ابراهیم هادی»

تاجیک در آیین گرامیداشت شهید «ابراهیم هادی» در مورد خصیصه بارز اخلاقی شهید گفت: ابراهیم نمی‌گذاشت دیگران از کار خیر او باخبر شوند و این کار خیر را به نام کس دیگری می‌نمایاند. خداوند کاری کرد که ابراهیم تکثیر شد و در دل نسل‌های بعد از خودش معروف، محبوب و ماندگار شد.

 

«گمنامی» خصیصه بارز شهید «ابراهیم هادی» / بسیاری از شهدای مدافع حرم با ابراهیم رشد کردندبه گزارش دفاع‌پرس، «جواد تاجیک» راوی دفاع مقدس در آیین بزرگداشت شهید «ابراهیم هادی» که امروز (دوشنبه) در تالار ابن سینای دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد، اظهار داشت: شهید «ابراهیم هادی» که در دوره حیات خود از اسم، نام و شهرت فرار می‌کرد و حقیقت وجود او چنین بود. به همین خاطر خداوند امروز او را جزء محبوب‌ترین، مشهورترین و معروف‌ترین شهدا قرار داده است.

وی افزود: این سنت الهی است که شما برای دیده نشدن می‌جنگید و خدا شما را محبوب دل‌ها می‌کند که رمز آن اخلاص است.

تاجیک ادامه داد: در شرایطی که کسی لحظه آخر شهادت شهید «ابراهیم هادی» را ندیده است تا آن را روایت کند، خداوند اینگونه می‌خواهد. پرتیراژترین کتاب دفاع مقدس، کتاب «سلام بر ابراهیم» است. فکر می‌کنم بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار نسخه از جلد اول این کتاب چاپ شده است.

این راوی دفاع مقدس افزود: ابراهیم هادی، شهیدی است که هنوز مفقود است و پیکری از او بازنگشته است و اگر هم بازگشته باشد، به‌عنوان شهید گمنام او را دفن کرده‌اند و نمی‌دانیم او کجاست و قطعه ۲۶ گلزار شهدا، مزار یادبود شهید ابراهیم هادی است. مزار این شهید، بزرگترین گلزار شهدای جهان است.

وی اظهار داشت: پهلوانی ابراهیم قبل از جنگ در محیط کار، گود زورخانه، محله و کوچه است. وی پهلوان زندگی معمولی بود نه لزوماً پهلوان جنگ. چیزی که ابراهیم در جبهه از خود نشان داد، همه اندوخته‌هایی بود که در دوره حیات خود در شهر کسب کرده بود و این از ویژگی‌های بزرگ شهید هادی بود.

تاجیک در مورد محبوبیت بین‌المللی شهید ابراهیم هادی، نقل کرد: نه فقط مسلمانان و ایرانی‌ها، بلکه غیر مسلمان‌ها و غیر ایرانی‌ها هم ابراهیم را دوست دارند. در سنگر‌های بعضی از کشور‌های مقاومت کتاب سلام بر ابراهیم یافت می‌شود. در ایام ولادت و شهادت ابراهیم و در راهیان نور، برای او یادبود برگزار می‌کنند.

این راوی دفاع مقدس ادامه داد: سالگرد شهادت ابراهیم روزی میان روز‌های هجدهم تا بیست و دوم بهمن است، چون هیچ کس دقیق نمی‌داند، اما ابراهیم شهید شده است. در ایام سالگرد شهادت او، برای ابراهیم سالگرد برگزار می‌کنند و راهیان نور، در کانال کمیل که میعادگاه ابراهیم هادی و عاشقان او است، از مناطق مختلف کشور این شهید را نه به‌عنوان بچه تهران که به‌عنوان یک شهید ملی می‌شناسند، از او می‌پرسند و او را یاد می‌کنند.

وی در روایتی از کاروان زائران لبنانی راهیان نور نقل کرد: چند سال پیش روایتگری راهیان نور را انجام می‌دادم و کاروانی از لبنان آمد و ۱۵_۲۰ دختر جوان آمدند و نفری دو هزار دلار از جیب خود پول گذاشتند که بیایند و مقتل شهید ابراهیم هادی را ببینند.

تاجیک افزود: یک بار دیگر، یک کاروان دیگر لبنانی آمد. عموما ما از مجالس شهدا و اهل بیت (ع) برات کربلا می‌خواهیم، اما آن‌ها گفتند: ما اربعین به کربلا رفتیم و از امام حسین خواستیم برای ما برات زیارت مقتل شهید ابراهیم هادی را بنویسد. اینگونه که چند سال قبل که کانال کمیل را برای زیارت زائران راهیان نور باز کرده بودیم، ۲۰ پسر جوان لبنانی آمدند و رفتار‌هایی که در شلمچه و راهیان نور می‌دیدند و دانشجویانی را می‌دیدند که فاخلع نعلیک می‌کردند کفش‌هایشان را درمی‌آوردند، برایشان عجیب بود. در عکس‌العمل به روایتگری‌ها هم هر رفتاری را که می‌دیدند، برایشان عجیب می‌نمود. نقطه آخر زیارت آن‌ها در کانال کمیل بود و یک نفر از ابراهیم و شهدای گردان حنظله و کمیل روایت کرد که بسیار بر آن‌ها تأثیر گذاشت و زمانی که این جمع را به مشهد بردیم، آن‌ها از هتل تا حرم پابرهنه رفتند. از آن‌ها علت این رفتارشان را پرسیدند و آن‌ها پاسخ دادند: تمام خاک جمهوری اسلامی، مقدس است. شهیدان کاری کرده‌اند که در نتیجه، تمام این خاک مقدس شده است و شما، چون در دل این خاک بزرگ شدید، متوجه این قضیه نمی‌شوید و همین عزیزان بازگشتند و کتاب سلام بر ابراهیم را ترجمه کردند و نشر دادند. برخی شهدای لبنان کسانی بودند که با ابراهیم بزرگ شدند و رشد کردند.

این راوی دفاع مقدس افزود: برخی شهدای مدافع حرم مانند شهید «مصطفی صدرزاده» با ابراهیم بزرگ شدند و رشد کردند. شهید صدرزاده نام جهادی «سید ابراهیم» را به عشق ابراهیم هادی برای خود انتخاب کرد.

وی ادامه داد: شهید «امین کریمیان» که طلبه‌ای ۲۰ ساله بود که کتاب‌های «ابراهیم هادی» را میان مردم توزیع می‌کرد. شهید «حجت اسدی»، خادم کانال کمیل بود و برای ابراهیم خادمی کرد و ابراهیم دست او را گرفت و با ابراهیم به جایی رسید که فقط شهدا به آنجا می‌رسند.

تاجیک در توضیح ویژگی کانال کمیل گفت: کانال کمیل یک کانال با طول ۹۰ کیلومترمتری، عمق سه متر و عرض پنج متر. خاک آنجا را برده بود تا نتوانند خاکریز درست کنند. کف کانال سیم خاردار بود و در مسیر بشکه‌های فوگاز بود.

این راوی دفاع مقدس در مورد ویژگی اخلاقی شهید هادی اظهار داشت: ابراهیم نمی‌گذاشت دیگران از کار خیر او باخبر شوند و این کار خیر را به نام کس دیگری می‌نمایاند. خداوند کاری کرد که ابراهیم تکثیر شد و در دل نسل‌های بعد از خودش معروف و محبوب و ماندگار شد.

وی ادامه داد: شهید مدافع حرم «محمدمهدی مالامیری» که خادم آنجا بود، در بصری‌الحریر سوریه همراه با رزمندگان فاطمیون همان کار ابراهیم هادی و رزمندگان کانال کمیل را انجام داد و رزمندگان فاطمیون را تنها نگذاشت.

تاجیک افزود: ابراهیم چند کیلومتر زخمی و مجروح ایرانی را حمل کرد که عقب بیاورد. آن جوان التماس کرد که ابراهیم خود را معرفی کند، اما ابراهیم از بچه‌های اطلاعات عملیات بود. ابراهیم نگفته بود و آن فرد خود، پرس‌وجو کرد. یکی از دلایل ماندگاری ابراهیم طلب گمنامی او است.

این راوی دفاع مقدس در مرود دستگیری ابراهیم از دیگران گفت: ابراهیم دستگیر دیگران بود. معروف بود که ابراهیم به دیگران خدمت می‌کند. ماشین می‌آمد و کپسول گاز می‌آورد. ابراهیم برای کسانی که توان ندارند، گاز برایشان جابجا می‌کرد.

وی ادامه داد: ابراهیم برای خودش پول پس‌انداز نمی‌کرد؛ بلکه معتقد بود که تا زمانی که می‌دانم و می‌شناسم کسانی هستند که محتاجند، این پول برکتی در جیب من برکت ندارد و می‌بخشید.

تاجیک اظهار داشت: ابراهیم کسی بود که دست حتی (از نظر ما) بدترین آدم‌ها را می‌گرفت و به خدا می‌رساند. در همان محدوده گیلان‌غرب که در سال ۱۳۵۹_۱۳۶۰ ابراهیم و رفیقانش در گروهی با عنوان «گروه شهید اندرزگو» فعالیت می‌کردند، در جایی که برای شناسایی رفته بودند، کمین خوردند و با کمین دشمن درگیر شدند. آن‌ها دو_ سه نفر بودند. یکی از آن‌ها به هلاکت رسید و فردی دیگر از گروه دشمن، زخمی شد. رفیق ابراهیم خواست آن فرد زخمی را بکشد، چون شب است و آن فرد اسیر و مجروح است، اما ابراهیم نگذاشت و آن اسیر عراقی را که مجروح بود، چند کیلومتر کول کرد و با خود به عقب برد. به او رسیدگی می‌کند و او را می‌برند و آن اسیر از توابین شد و به لشکر بدر پیوست.

این راوی دفاع مقدس نقل کرد: پس از گذشت چند ماه و ابراهیم هادی با هم‌رزمان خود به دیدار ابوجعفر رفتند که به تصاویری که بر در لشکر بدر نصب شده بود برخوردند و متوجه شدند که ابوجعفر (آن اسیر بعثی) شهید شده است. ابراهیم دست آن فرد را گرفت و از لبه پرتگاه به خدا رساند.

منبع: دفاع پرس
اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi