سه شنبه 27 تير 1402 , 10:28
کدام فرماندهان شاخص در عملیات رمضان حضور داشتند؟
فاش نیوز - عملیات رمضان روز ۲۲ تیر ۱۳۶۱ مصادف با روز ۲۱ رمضان ۱۴۰۲ ه. ق و سالروز شهادت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با رمز «یا مهدی ادرکنی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» در شلمچه آغاز شد.
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات رمضان روز ۲۲ تیر ۱۳۶۱ مصادف با روز ۲۱ رمضان ۱۴۰۲ ه. ق و سالروز شهادت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با رمز «یا مهدی ادرکنی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» در شلمچه آغاز شد.
بهمناسبت فرارسیدن سالروز عملیات «رمضان» فیلمی از این عملیات منتشر میشود. متن این فیلم به شرح زیر است.
«در همین لحظات در فاصله کمی از خاک نیز ناگهان متوجه گروهی از فرماندهان ارشد جنگ و عملیات شدیم که همگی دور هم آنجا جمع شده بودند. شهید ابراهیم همت، شهید حسین خرازی، شهید حسن باقری، شهید احمد کاظمی، سردار علی زاهدی، علی رئوفی، احمد سوداگر و محمد باقری.
تجمع چند تن از فرماندهان جنگ به صورت گروهی آن هم در خاکریز خط مقدم دشمن که هنوز ساعتی از فتح آن نگذشته، برایمان عجیب بود. حدس زدیم احتمالاً شرایط عملیات خیلی مهم و یا حساس شده است.
از صحبتها و نگرانیهای شهید حسن باقری دریافتم که خطر ضدحمله دشمن و به محاصره افتادن بچهها خیلی زیاد است و او تلاش میکند تا با توجیهات فرماندهان دیگر و جابجایی گروهی از نیروها و لشکرها از نفوذ دشمن به آن محور جلوگیری کند.
بلافاصله بچهها روی زمین خوابیدند و من هم به صورت نیمخیز روی زمین نشستم. دوباره بلند شدیم تا بهسمت بچهها برویم. چندقدمی بچههای رزمنده بودیم که باز یک موشک دیگر آمد و در پشت سرِ ما به زمین خورد و منفجر شد.
لحظهای بعد میان دود و غبار ناشی از انفجار گم شدیم. با وجود فاصله خیلی کمی که با محل انفجار داشتیم، باز برای ما اتفاقی برای ما نیفتاد و همه سالم بودیم، اما همان لحظه صدای ناله و فریاد «الله اکبر» و «یا حسین (ع)» یکی از بچهها از پشت خاکزیز شنیده شد.
حدس زدیم کسی مجروح شده باشد. بلافاصله بهطرف بچههای پشت خاکریز رفتیم. ترکش ناشی از انفجار همان موشک، پای یکی از بیسیمچیها را از زانو قطع کرده بود. چند نفر از بچهها مشغول کمک به او شدند. ظرف چند لحظه، خون بدن او زمین را سرخ کرد و رمقی برای او باقی نگذاشت. در حالی که آخرین لحظات زندگیش را میگذراند، فقط «الله اکبر» و «یا حسین (ع)» میگفت و ذکر از زبانش قطع نمیشد.»
چه کسی میداندنگرانیهای آنروزحسن باقری ازچه بودچه کسی میداندشب همان روزکه فرماندهان جمع شده بودنددریک نقطه علیرغم هزاران خطرمنظورشان چه بودچراوقتی حسن باقری خواست بچه های نجف رابچه های عاشوراکمک کنندمیسرنشدپایگاه شهبدمدنی شرق دجله عملیات رمضان گرمای 60درجه ای عطش بچه هایی که شهیدشدنددرگروچه عواملی بود؟؟؟؟؟ چه کسانی عملیات رمضان رالوداده بودندکه باعث وبانی این حجم ازشهداشدندچه کبوترهای بودندبچه های اعزامی خردادواردیبهشت وفروردین 61چقدرساده چقدرمظلوم بهرکدامشان یک دست لباس زیرپارچه ای رسیدیک جفت کتانی یک پتوخاکستری مشکی دوسه تاکنسروسیب.گیلاس.گلابی.قمقمه هاهمه خالی درگرمای طاقت فرسایی که تخم مرغ بدون هیچ آتشی وگازی ظرف بیست دقیقه پخته وآماده میشد ای دادبرما.چگونه میخواهیم فرداجواب شهدارابدهیم .درحالیکه همه کارهاوهمه امورات بسمت ضدارزشها کشیده شده است .خدایابزرگی وکرمت راشکرخدای بزرگ شایدبی ادبی محض باشددرمحضرشمااینگونه سخن گفتن اماخوب میدانی منظورمان چیست .حقمان نبوداینگونه ماندن درمنجلاب دنیوی یا ستارالعیبوب یاغیاث المستغیثین کمکمان کن به حرمت خون شهدایت