دوشنبه 09 مرداد 1402 , 17:17
آقای قاضیزاده، شما کیستید؟ خودتان قضاوت کنید
ساحت رسانهها و اذهان عمومی مردم با تنگنظری برخی مدیران، نه تنها تغییر دیدی نسبت به اصل نظام اسلامی پیدا نخواهد کرد، بلکه نگاه انقلابی ضرورت ایستادن مردمی مقابل فساد را تا حصول نتیجه، بیشتر از پیش لازم و ضروی خواهد دانست...
فاش نیوز - علیرغم یک تماس ضبط و ثبت شدهی موجود از طرف آقای قیطاسی، مدیرعامل بانک دی که ضمن عذرخواهی از فاش نیوز قول داده بودند کلیه شکایت های خود را از پایگاه خبری فاش نیوز پس بگیرند، نه تنها هیچ اتفاقی نیفتاد، بلکه فردی که خود را از طرف مدیر عامل معرفی می کرد اعلام کرد دیگر در واحد تبلیغات بانک دی کار می کند و از روابط عمومی جابجا شده است!
همزمان با بانک دی، دیگر دوستان نیز اقدام به شکایت های کیفری موازی کرده اند و همه وجوه اشتراک این شکایت ها وحدت شکات در یک موضوع است! همهی مجموعه های حقوقی که شکایت کرده اند خود محکومیت کیفری دارند!
این که گفته شود این محکومیت ها برای مدیران قبلیست نیز وجاهتی ندارد. چه این که اگر مدیران قبلی خاطی بوده اند، مدیران جدید چرا شکایت می کنند.
در این بین خبرگزاری ها و روزنامه های مطرح کشور از شرق تا غرب! و از اصلاحطلب تا اصولگرا با استناد به نص صریح سخنان قاضی زاده هاشمی، از برخی فسادهای موجود در دوره های قبل بانک دی اظهار ناراحتی کرده اند.
به نظر می رسد ساحت رسانهها و اذهان عمومی مردم با تنگنظری برخی مدیران، نه تنها تغییر دیدی نسبت به اصل نظام اسلامی پیدا نخواهد کرد، بلکه نگاه انقلابی ضرورت ایستادن مردمی مقابل فساد را تا حصول نتیجه، بیشتر از پیش لازم و ضروی خواهد دانست.
آقای قاضی زاده هاشمی خود بهتر است قضاوت کند که در این شرایط چرا؟
1. شکایت شرکت های وابسته و یا متصل به بنیاد شهید از فاش نیوز، در حالی که خود محکومیت کیفری دارند.
2. شکایت بانک دی در حالی که اسناد و اطلاعات محکمهپسندی از پیام مدیرعامل این بانک مبنی بر عذرخواهی از فاش نیوز موجود است.
3. جاخالی دادن آنهایی که از قول مدیرعامل بانک دی قول داده بودند که نه تنها شکایت را پس بگیرند، بلکه از رسانه های ایثارگری حمایت کنند.
4. افراد و دستگاه هایی مانند بانک دی و شرکت های تابعه بنیاد به طور نیابتی از طرف شما به جان فعالان رسانه ای و ایثارگری افتاده اند و با اتهامزنی و پروندهسازی آنها را به دادگاه می کشانند و اقدامات ایذایی علیه آنان انجام می دهند!
5. آقای قاضیزاده خادم ایثارگران است یا قیم و آقابالاسر؟! رفتارهای شما هر ناظر بیطرفی را به این نتیجه می رساند که خیلی از تصمیمات و رفتارهایتان، حتی با این که در کل انسانی ارزشی و متعهد هستید، به طرز عجیبی لجبازانه است؛ چه این که دوستان و نزدیکان و حتی دوستداران شما هم به وجود این خصیصه در شما اذعان دارند. اما برادر عزیز، لجبازی با که؟!
6. آقای قاضی زاده قرار بود برای خدمت بهتر به ایثارگران و فرهنگ ایثار و شهادت، سازمان بنیاد را اصلاح کند؛ نه این که با گماردن افرادی معلوم و نامعلومالحال، و اقدامات خودسرانه و لجوجانه، باعث جنگ اعصاب برای ایثارگران و به انزوا کشاندن فرهنگ ایثار و ایثارگری گردد.
6. تمام افراد حقیقی و حقوقی صراحتا و یا تلویحا و یا من جهت خوف، کمی یواشکی فریاد زده اند که دستور شخص رییس بنیاد شهید است که ساکت کنند ایثارگران را.
یا قاضی اقض لنا!
7. آقای قاضیزاده هاشمی، میز قضاوت یا صدارت یا مسوولیت گذرا و جریان انقلابی مطالبهگر مانا خواهد بود. اتقوالله
|| امضا محفوظ
این تیکه کلام حقیراست که درفضاهای مجازی وحقیقی زیرنویس میکنم چرا؟
چون اگربخواهی درمسیرانقلاب وامام وشهداباشی بدون جنگ نمیشودبدون پرداخت هزینه نمیشود به یک طریق میشودکه چفیه شماهم به پهناوبزرگی چفیه مسئولین متضادبااصول نظام باشد اینگونه میتوانی نه این جمله ونه هیچ جمله ایی رابکاربگیری امااگربخواهی همطریق دیروزباشی همراه شهداوامام شهداباشی بایدخیلی پرباشی ازهمه جهات بایدخودت یک پایه وکیل پایه یک باشی بایداستادادبیات بشوی بایدهمه دانستنی هارابدانی تاشایدبتوانی برائت بشوی درمضان اتهامات .وامامتاسفانه گاهی شاهدانتصاباتی هستیم که مدبرانه نبوده وجایگاهی که بایدبه اهلش سپرده بشودنشده است واین یکی ازبزرگترین مشکلات این سرزمین است عدم توجه مسئولین به جایگاهااین مشکلات راببارمی آورد.واما/ بنیادشهیدوشئونات اجتماعی آن وتوقع جامعه هدفش مستلزم یک نگاه بسیجی انقلابی واراست بنیادشهیدیک مکان مقدسی است که امام بارهاآن راافضل وارجح برهمه دستگاهامیدانستندومیفرمودند بنیادشهیدی که بایدحامی ترویج فرهنگ ایثاروشهادت باشدودستگاه متولی وموتورحرکتی این فرهنگ بایدباشدچگونه ازیک خبرگزاری یارسانه یاسایتی که کارش ترویج همان فرهنگی است که موتورمولدش میباشداعلام شکایت میکندآن هم نه یک بارکه چندین باراین عمل مغایربامنشوراخلاقی بنیادومغایربااصول کاری بنیادومغایربااهداف بنیاد میباشد واگربخواهیم تعریفی ساده ترازاین نوع نگاه وعملکردبنیادداشته باشیم دقیقاماننداین است که مادری شکایت فرزند خودرادرمحاکمی که نامحرم ترونااهل تربه آن فرزندهستندبنماید لذابایدگفت باکه میجنگی من ببازم تونبرده ای وهمین یک جمله کفایت میکنددرمقابل عملکردبنیاد.
شما طوری حرف می زنید که انگار از سهامداران این خبرگزاری هستید و یااین خبرگزاری حیات است که متعلق به بنیاد و ایثارگران باشد!
تازه این درگیری با بانک دی هم به خاطر مسائل ایثارگران هستش که بانک دی هم مثلا مال ایثارگران و بنیاد شهید و امور ایثارگرانه
برای چندمین بار وصیت شهدا را یاد کنیم که همیشه در گوش مان باشد که به خودمان بگویم ما باز مانده گان ان شهدا هستیم
شهید «مهدی باغیشنی»:
خواهرانم! شما با حجاب خود مشت محکمی بر دهان ابرقدرتها بکوبید و بگوئید «ای از خدا بیخبران! ما مانند حضرت زهرا (س) و حضرت زینب کبری (س) هستیم و هرگز از راهی که آنان رفتهاند، برنمیگردیم و با تمام توان راه آنها را ادامه میدهیم.»
شهید «علی اکبر بشنیجی»:
«خواهرانم! همانطور که ما در جبههها با این دشمن کافر میجنگیم، شما نیز به نوبه خود با صبر و بردباری و با حجاب و پوشش خود با دشمنان داخلی بجنگید، زیرا پیروزی از آن ماست.
شهید «رضا بکائیان»:
خواهران با حفظ عفت و پاکدامنی و حجابشان، موجب عزت و سربلندی انقلاب اسلامی باشند و این مسئله یکی از تکالیف مهم آنهاست.
شهید «علیرضا حسینی»:
خواهران گرامی! از شما میخواهم با حفظ حجاب و رعایت عفاف در پشت جبههها، جهاد اکبر کنید و با توطئههای شوم کافران ملحد بجنگید. این خواهران مبارز هستند که با حفظ حجاب دین اسلام را زنده و پا بر جا نگه داشتهاند و این راه را میتوانند مانند حضرت زینب (س) با صلابت ادامه دهند.
شهید «محمدعلی صمدی»:
«خواهران گرامی! حجاب شما برتر از خون شهیدان است و دشمن پیش از آنکه از خون شهید به هراس آید، از حجاب کوبنده تو وحشت دارد.
شهید «محمد رضایی»:
همسرم! تو هر عمل خوبی که انجام دهی روح مرا شاد کردهای و خانواده مرا دلداری دادهای که در فراق من ناراحت نباشند. سعی کن واقعاً یک همسر شهید باشی و رسالت خون شهیدان را به تمامی مردان و زنان برسانی و آن هم بیشتر با پاکدامنی و حجاب امکانپذیر است.
شهید «رمضانعلی سرائی»:
خواهران عزیزم! اینک زمانه احتیاج به زینبها دارد، احتیاج به علی اکبرها دارد، ای خواهران بزرگوار! زینبوار زندگی کنید و حجاب خود را به عنوان یک شمشیر حفظ کنید و در زندگی صبور باشید.
شهید «عیدمحمد سبزی»:
خواهرانم! از شما میخواهم حجاب و عفتتان را حفظ کنید و با حجاب و پوششتان به خون شهدا ارزش قائل شوید.
به هزار و یک دلیل قانون مقطعی غیر قابل قبوله هیچ چی بدتر از حس تبعیض نیست به چه قیمتی با روح و روان ما بازی میکنید؟ خسته شدیم چرا در برنامه هفتم دائمی نمیکنید تبدیل وضعیتها را؟؟؟؟؟؟؟؟ تا کی بشینیم و حق ما ضایع شود؟ ما همه مثل خواهر و برادر و اعضای خانواده مون و سایر ایثارگرا حق داریم از چنین قانونی استفاده کنیم نباید به هیچ وجه فرقی باشد نه ربطی به سال داره نه مدت کار نه هیچ چیز دیگه ای ، ، حداقل بیرونمون نکنند و طرحی بمانیم ما هم مثل سایرین عدالت میخواهیم عدااااااالت فکر نکنم خواسته عجیبی باشد .. کلا جو خانه ما هم به هم ریخته همه اش شده غم و ماتم و افسوس . ...به حال ما باید گریه کرد دیگه تحمل نداریم در وضع خیلی بدی هستیم و هیچ کس به داد ما نمی رسد نماینده ها هم که خودشان را به کری زدند خدا کنه دیگه برنگردید که اینهمه ظلم کردید
باسلام خدمت مدیریت فاش نیوز
حقیر یکی از جانبازان شاغل در بنیاد هستم نمی دانم چه اتفاقی در زمان مدیریت آقای دکتر قاضی زاد ه افتاده تیم همراه آقای دکتر تمایلی به ارتقای ایثارگران در بنیاد نیستم افراد در حال حاضر در استانها و ستاد مرکز منصوب شدن تمایلی به اشتغال ایثارگران نیستند هر روز دنبال آن هستند بخشی از خدمات ایثارگران کمتر شود انتظار ما ازآقای دکتر قاضی زاده این بود که در دولت انقلابی توجه بیشتری به عزیزان جانباز وازاده وفرزندان شهید باشد متاسفانه بیتوجه ای بشتری به این افراد میشود افراد غیر ایثارگر بنیاد جایگاه مطلوب تری دارند بیشتر دنبال این هستند بنحوی افراد ایثار را بازنشسته شوند چون مدعی شدن که ایثار گران توان مدیریت ندارد زمانی که جنک بود به همه وجود از خاک کشور دفاع کردن این افراد در خانه هایش با آسایش زندگی می کردن این عزیزان جان خود را برای دفاع درمقابل دشمن گذاشتن این گونه رفتار حق ایثارگران شاغل در بنیاد نیست چرا در مدیریت جدید با دادن پستهای مدیریت مخالفت می شود این عدالت در دولت آقای رئیسی نداشتیم خداوند عاقبت مارا بخیر کند التماس دعا
*نسلِ رو به اتمام و پر ماجرای ما،*
*نسل تربیتشده در قبل از انقلاب *
اگر متوسط سن رزمندگان دفاع مقدس را ۲۳ سال در نظر بگیریم و سال ۶۳ را متوسط هشت سال دفاع مقدس محاسبه کنیم، سن متوسط بازماندگان دفاع مقدس (رزمندگان، جانبازان و آزادگان) در سال۱۴۰۲ باید عددی حدود ۶۰ تا ۶۲ سال باشد، و البته آسیبهای روحی و جسمی وارده به این افراد، آنان را مشابه پیرمردانی ۷۰ تا ۸۰ ساله (بسته به نوع و شدت آسیبهای روحی و جسمی) نشان میدهد.
دیگر خبری از والدین شهدا نیست و تقریبا پدران و مادران شهدا به آخرای خط رسیدهاند و جمعیت بسیاری از آنان به فرزندان شهیدشان پیوستهاند.
آرام آرام جانبازان، ایثارگران و رزمندگان بار و بندیل سفر را میبندند تا به رفقای آسمانی خود بپیوندند، و تقریبا هر روزه در هر کوی و برزنی صدای لا اله الا الله را برای تشییع این خوندادهها و خون دل خوردهها میشنویم.
تا ده سال آینده، اگر خبرنگارانی هوس مصاحبه و گفتگو با یکی از رزمندگان زندهمانده از جنگ و دفاع مقدس را داشته باشند باید شهر به شهر، کوه به کوه و دیار به دیار، روزها و ماهها بگردند، تا شاید بتوانند یک کهنهسرباز پیر و فرتوت را، که نای سخن گفتن ندارد پیدا کنند تا مصاحبهای نمایند.
ما بینظیرترین نسلیم! ما نسل انتقالیم. آخرین بازماندههای نسل سنتی، و اولین اهالی دهکده مجازی نسل مدرن. ما با تمام سختیهایی که داشتهایم نسلی بینظیریم.
نسلی هستیم که هم خانوادهی پرجمعیت را تجربه کردیم و هم خانواده کمجمعیت تک فرزندی را دیدیم .
نسلی هستیم که عمو، عمه، دایی و خاله برایمان بسیار پررنگ بود، و نسلی را دیدیم که کمکم با آن غریبه شدن .
نسلی هستیم که همسایه و هممحلهای بخش مهمی از خاطراتمان بود، و نسلی را دیدیم که در یک آپارتمان چند واحدی، کسی کسی را نمیشناسد.
نسلی که گروههای گفتگویمان، جمع شدنهایمان داخل کوچه بود، و نسلی را دیدیم که با ایسنتاگرام و واتساپ و تلگرام، جمعهای مجازی تشکیل دادند اما سال تا ماه یکدیگر را نمی بینند و بعضاً نمیشناسند.
نسلی که روزها و هفتهها در خانهی پدربزرگ و عمو و دایی و… میماندیم، و نسلی را دیدیم که بعد از دو ساعت مهمانی در خانهی پدربزرگ و عمو و دایی، در گوش پدر و مادر غر میزند که چرا نمیرویم؟
نسلی هستیم که تماشای آلبومهای خانوادگی، یکی از سرگرمیهای مهمانیهای مان بود، و نسلی را دیدیم که هزاران عکس بیحس را در حافظه گوشی و کامپیوتر ذخیره میکند و هرگز هوس نمیکند آنها را بار دیگر ببیند.
نسلی که در پذیرایی خانههایمان فقط پُشتی و بالش بود، اما با کلی مهمان و نسلی را دیدیم که مُبل، بخش زیادی از فضای خانهشان را اِشغال کرده است و کسی نیست روی آنها بنشیند.
ما نسلی بینظیریم!
ما جنگ دیدهایم، آژیر قرمز شنیدهایم، دشمن بیرحم دیدهایم، بمباران و توپ و تانک و موشک دشمن دیدهایم.
ما بیرحمترین موجودات تاریخ را دیدهایم، داعش را تجربه کردهایم و از آن طرف مردِ میدان را داشتهایم. (شهدا و جانبازان را) ......
ما با همهی نسلها فرق داریم. ما بینظیرترین نسلی هستیم که نه قبلاً وجود داشته و نه بعدها به وجود میآید.
در زمان ما سرای سالمندان اسمی ناآشنا بود، اما امروز در هر شهر و محلهای تابلوی این مراکز خودنمایی میکند.
ما نسل انتقالیم. آخرین بازماندههای نسل سُنّتی و اولین اهالی دهکدهی مجازی نسل مُدِرن.
ما با تمام سختیهایی که داشتهایم نسلی بینظیریم ...
: اگر دوباره جنگی شروع شد و ما نبودیم از قول ما *رزمندگانِ دیروز* به *رزمندگانِ فردا* بگوئید:
در حین مبارزه با دشمنِ متجاوز، به *بعد از جنگ* هم بیاندیشید.
مبادا *ارزشها* در خاکریزها جا بماند، و ارزشها، مثل امروز، *عوض* شود و *عوضیها* ارزشمند شوند.
میبینید که چگونه ما را *غریبه* میپندارند!
آن روزها:
*قطارقطار* میرفتیم.. *واگنواگن* برمیگشتیم.
*راستقامت* میرفتیم... *کمرخمیده* برمیگشتیم.
*دستهدسته* میرفتیم. *تنها تنها* برمیگشتیم. بیهیچ استقبال و جشن و سروری.
فقط *آغوش گرم مادری* چشم انتظارمان بود، و دیگر هیچ...!
اما مردانه، ایستادیم...
باور کنید که: ما هم دل داشتیم،
فرزند و عیال و خانمان داشتیم.
اما با *دل* رفتیم... *بیدل* برگشتیم.
با *یار* رفتیم... با *بار* بر گشتیم.
با *پا* رفتیم... با *عصا* بر گشتیم.
با *عزم* رفتیم... با *زخم* برگشتیم.
با *شور* رفتیم... با *شعور* برگشتیم.
ما اکنون *پریشان* هستیم.
اما *پشیمان* نیستیم.
*ما* همان کهنهرزمندگانِ* پیادهایم که *سواری* نیاموختهایم.
*ما* همانهایی هستیم که به *وسوسهی قدرت* نرفته بودیم.
میدانید *تعداد ما* در هشت سال جنگ چند نفر بود؟؟؟
*۳/۵* درصد از کل جمعیت ایران!!!
اما *مردانگی* را *تنها* نگذاشتیم.
ما *غارت* را آموزش ندیده بودیم. رفتیم و *غیرت* را تجربه کردیم!
ازطرف کهنه سربازان دفاع مقدس
برای چندمین بار وصیت شهدا را یاد کنیم که همیشه در گوش مان باشد که به خودمان بگویم ما باز مانده گان ان شهدا هستیم
شهید «مهدی باغیشنی»:
خواهرانم! شما با حجاب خود مشت محکمی بر دهان ابرقدرتها بکوبید و بگوئید «ای از خدا بیخبران! ما مانند حضرت زهرا (س) و حضرت زینب کبری (س) هستیم و هرگز از راهی که آنان رفتهاند، برنمیگردیم و با تمام توان راه آنها را ادامه میدهیم.»
شهید «علی اکبر بشنیجی»:
«خواهرانم! همانطور که ما در جبههها با این دشمن کافر میجنگیم، شما نیز به نوبه خود با صبر و بردباری و با حجاب و پوشش خود با دشمنان داخلی بجنگید، زیرا پیروزی از آن ماست.
شهید «رضا بکائیان»:
خواهران با حفظ عفت و پاکدامنی و حجابشان، موجب عزت و سربلندی انقلاب اسلامی باشند و این مسئله یکی از تکالیف مهم آنهاست.
شهید «علیرضا حسینی»:
خواهران گرامی! از شما میخواهم با حفظ حجاب و رعایت عفاف در پشت جبههها، جهاد اکبر کنید و با توطئههای شوم کافران ملحد بجنگید. این خواهران مبارز هستند که با حفظ حجاب دین اسلام را زنده و پا بر جا نگه داشتهاند و این راه را میتوانند مانند حضرت زینب (س) با صلابت ادامه دهند.
شهید «محمدعلی صمدی»:
«خواهران گرامی! حجاب شما برتر از خون شهیدان است و دشمن پیش از آنکه از خون شهید به هراس آید، از حجاب کوبنده تو وحشت دارد.
شهید «محمد رضایی»:
همسرم! تو هر عمل خوبی که انجام دهی روح مرا شاد کردهای و خانواده مرا دلداری دادهای که در فراق من ناراحت نباشند. سعی کن واقعاً یک همسر شهید باشی و رسالت خون شهیدان را به تمامی مردان و زنان برسانی و آن هم بیشتر با پاکدامنی و حجاب امکانپذیر است.
شهید «رمضانعلی سرائی»:
خواهران عزیزم! اینک زمانه احتیاج به زینبها دارد، احتیاج به علی اکبرها دارد، ای خواهران بزرگوار! زینبوار زندگی کنید و حجاب خود را به عنوان یک شمشیر حفظ کنید و در زندگی صبور باشید.
شهید «عیدمحمد سبزی»:
خواهرانم! از شما میخواهم حجاب و عفتتان را حفظ کنید و با حجاب و پوششتان به خون شهدا ارزش قائل شوید.