یکشنبه 29 مرداد 1402 , 10:32
شیرزن پیشگام مبارزه با منافقین، آسمانی شد
وقتی فرزندش اولین فرمانده پلیس ۱۱۰ کشور شد، در دادستانی کل کشور با نام مادر ۱۱۰ می شناختند او را. وقتی آقای رئیسی دادستانی بود، همه کارهای حزب اللهی ها را رتق و فتق می کرد. خانواده های زندانیان جرایم سنگین که به تهران می آمدند، با همکاری قضات مومن، کرایه سفرشان راتهیه می کرد تا ناموس یک خلافکار هم بی سرپناه نماند...
فاش نیوز - حاجیهخانم فاطمه سلطانی در شبی آسمانی شد که به روایتی ولادت امام محمد باقر است. در پرتاب نارنجک جنگی در جنگ های شهری منافقین جانباز شد؛ ولی هیچ گاه دنبال درصد جانبازی خود نرفت. در کلیدیترین قسمت های دادستانی و از متنفذترین کارمندان دادستانی، خصوصا در زمان آقای رییسی بود؛ ولی از تمام قدرت و نفوذ خود برای دستگیری محرومین استفاده می کرد. با برخی قضات رده بالای کشور که پرونده های در سطح قتل و مواد مخدریهای سنگین را در دست داشتند از خانواده زندانیان دستگیری می کرد. در زمانی که همه دنبال خیر کردن برنج تایلندی و پاکستانی و هندی برای محرومین بودند، گرانترین و مرغوبترین برنج ایرانی اعلا را در همان اتاق چندمتری خود در محله نظام آباد تهران بستهبندی کرده بود و به محرومین می داد.
حاجبهزاد احمدی، از فرماندهان ارشد کمیته انقلاب اسلامی، در همان روزهای آغازین که داماد این خانواده شد، ترورش کردند. در عملیات ترور، محافظ حاجبهزاد می توانست برای دفاع از جان حاجبهزاد عمل کند، ولی برای حفظ جان خانواده ای و کودکی که از آنجا رد می شدند، و برای حفظ جان مردم، با جان خود بازی کردند. حاجبهزاد و حاجیهخانم و فرزندش مهدی که بعدها اولین رئیس پلیس ۱۱۰ کشور شد، تیمی شده بودند که محرومی نبود به آنها مراجعه کند و دست خالی برگردد.
حاجبهزاد که از ترور با آن قد و قامت رشید و با آن همه گلوله جان سالم بدر برد، سالها بعد، در حالی در ایام اربعین به امام حسین ملحق شد که هنوز گلوله در تنش بود.
این خانواده مقاوم و همیشه در رزم، لحطه ای از مقاومت دست برنداشتند؛ تا همین چند روز پیش که حاجیهخانم سلطانی در بستر بیماری بود و قبل از این که خیلی ضعیفتر شود هر وقت به ان ها سر می زدیم مطالبی از دوران مبارزه می گفت
جا دارد اقای رییسی که در اوج و عنفوان جوانی خود در حضور چنین شیرزنانی در دادستانی کل کشور رشد کرد پیام تسلیتی برای این همرزمش صادر کند.
امثال حاجیهخانم سلطانی، زندهیاد مرضیه حدیدچی بود که کسی نمی دانست تا روزهای آخر عمر یاور محرومان بود و وقتی نمی توانست به وعده کمک به محرومان عمل کند و پول کم می آورد، بجای استفاده از قدرت و روابطش که امین حضرت امام بود، می رفت فرودگاه مهرآباد و با مسافرکشی و جابجایی خانوادههای متدین، از محل کرایه، به محرومان کمک می کرد.
مراسم برزگداشت و تشییع پیکر این بانوی مبارز متعاقبا اعلام خواهد شد.