نوترفند برخی شُبهه‌پراکنان و سیاه‌نمایان

فاش نیوز - بالا رفتن مستمر ارزش «افغانی»، واحد پول ملی افغانستان و متقابلا پائین آمدن قیمت «ریالِ»ایران برابر ارزهای خارجی بویژه دلار یانکیان. تعریف و تمجید از سیاست های بانکی و نظارتیِ سران قندهاری حاکم بر کابلیان، تشبیه آن با بهترین اقتصادهای پیشرفته ی جهان و ضمنا طعنه زنی به مسئولان و فرماندهان صحنه و میدان مالیِ ج.ا.ایران. مقایسه ی اوضاع در هم ریخته ی کشور زیر حاکمیت طالبان با زادگاه ثبات زای بزرگ ایرانیان و‌ متعاقبا زهرِ چشم سِتانی از ماموران ستادی و سیاه نمایی های پیوسته علیه رهبران و تصمیم گیران، قانون گزاران و مجریان. نادیده انگاریِ تعمدیِ فلاکت اکثریت ساکنان، فرار خانوادگی و مهاجرت دستجمعی از دست ظلم های اقلیت قومیِ پشتونان و ناتوانیِ مردمان در پُر کردن شکم های فامیل، بستگان و فرزندان و نهایتا انتقال ماهانه «صدها میلیون دلار» به صورت «نقد» توسط هواپیماهای ویژه آمریکا برای زنده انگاری و سرِپانگهداریِ دولت انتحاریان و.. تحقیقا بخشی از موارد پشت و روی صحنه است که در موضوع طالبان و حاکمیت تَک قومی و قبایلی آنان توسط برخی رسانه های صوتی، تصویری و مجازیِ رنگی و صورتی! جریان داشته و برخی ناتحلیلگران بدون اطلاع پیرامون واقعیت های موجود در میدان، مواردی را به خورد افکار عمومی داده و می دهند. با عنایت به لزوم استحضار همگان، بویژه نخبگان، کارشناسان و حقیقت جویان، مطالبی را تقدیم می نماییم.

١)- همزمان با تخلیه‌ی افغانستان توسط اشغالگران غربی، بویژه خروج برنامه‌ریزی شده‌ی نظامیان آمریکایی و تبدیل حاکمیت، تقدیم حکومت و تحویل دولت به طالبانِ تعلیم یافته زیر نظر مربیان و معلمانِ سازمان های اطلاعاتی و‌ جاسوسیِ آنان، واحد پولی این کشور سقوط و جایگاه خود را از دست داد و معضلاتی را برای حاکمان قندهاری بوجود آورد. در عین حال اما به دلایل مختلفی این موضوع البته در زمانی نه چندان طولانی به حالت قبل بازگشته و ارزش آن بیش‌تر گردیده است.

٢)- این که چرا و با چه پشتوانه هایی سران حاکمیت قندهار موفق شده اند «ثبات» را به بازار پولی برگردانیده و ارزش واحد مالی را تقویت نمایند.. پاسخ های متعددی داشته و نیازمند تفصیل بیش‌تری است. در عین حال لکن:

الف)- همان گونه که همگان اطلاع دارند از جمعیت ٣٠ میلیونی همسایه‌ی شرقی، تحقیقا بالای ٣٠ درصدشان در ایران و نزدیک به همین تعداد نیز در پاکستان و یا دیگر بلاد جهان مهاجرت نموده و ساکن شده اند. بخش عمده‌ی آنان بعد از کودتای شِبه نظامیان طالبان و معامله ی ایشان با آمریکاییان، اقدام به ترک کشورشان و فرار از این کشور مسلمان کرده اند.

ب)- بر اساس بررسی های میدانی و گزارش مراکز امدادی و کمک‌رسانان منطقه ای و بین المللی، به علت رکود اقتصادی و بیکاری، از هر «سه» نفر جمعیت باقی‌مانده در شهرها و روستاهای افغانستان، حداقل دو نفرشان زیر خط فقر مطلق قرار داشته و با مشکلات عدیده‌ی معیشتی و ناتوانی در تهیه ی ملزومات اولیه ی زندگی روبرو شده اند.

ج)- نظر به سیاست های سخت گیرانه و اقدامات قبیله گرایانه‌ی حاکمان قندهار، نیمی از جمعیت دانشجویی و دانش‌آموزی، با اکثریت قشر دختران و بانوان، از تحصیل بازمانده، مدارس عمومی و آموزشگاه های خصوصیِ داخلی و‌ خارجی و حتی بخش هایی از دانشگاه و دانشکده های دولتی نیز تعطیل گردیده اند.

د)- همزمان با بیرون‌رویِ اشغالگران، علاوه بر باقی گذاری عمدیِ ده ها میلیاردها دلار جنگ افزارهای هوایی و زمینی و بی نیاز نمودن اقلیت پشتونان برای هزینه کردهای امنیتی و نظامیِ بعدی، همچنین بصورت هفتگی چیزی بین ٣٥ تا ٥٠ میلیون دلار اسکناسِ تانخورده!، توسط دولت آمریکا و با هواپیمای ویژه ی کشور «قَطَر» از دوحه به کابل منتقل و در اختیار مامورین طالبان قرار می گیرد! ارز پاشی های هفتگی طالبان در بازار افغانستان، دقیقا از همین طریق سرچشمه می گیرد.

هـ)- معادل صدها میلیون دلار ارز توسط اتباع افغانستانی مقیم ایران، به صورت ماهانه، از طریق صرافی های غیرمجاز به حساب هایی در مناطق مختلف کشورشان واریز می شود.

با در نظرداشت موارد فوق الذکر، وقتی برخی مدعیان «اقتصاددانی» و «سیاست‌مداری» پیدا می شوند که با کمال بی‌شرمی و نافهمی، اقتصاد بزرگ، پویا و سرزنده‌ی ایران مقتدر را با آن همه پیشگامی در شاخص های جهانی و‌ منطقه ای، آن‌هم در عین تحریم های ظالمانه و ناجوانمردانه‌ی دشمنان بیرونی و‌ سنگ‌اندازیِ درونی، با اقتصاد کوچک، ‌ورشکسته و مورد حمایت قرار گرفته‌ی طالبان مقایسه نموده و هیچ اشاره ای به حضور بالای نیمی از جمعیت آن در ایران و دیگر نقاط جهان، بهره‌برداری آنان از امکانات مردمان و مصرف ده ها میلیارد دلار یارانه‌ی ایرانیان و همچنین انسداد دریچه های امید به آینده در مناطق مختلف همسایه‌ی شرقی و.. نمی کنند، معنایی جز خباثت و خیانت به افکار عمومی، بویژه مخاطبان رسانه ای و مجازی خواهد داشت آیا!؟

یادمان باشد)- تا وقتی کارشناسان دلداده در رأس امور قرار نگرفته و ماموریت «جهاد تبیینِ» مورد تاکید «امام» و «حکیم» جامعه، جدی گرفته نشود، بایستی هم شاهد حضور افرادی بود که ناآگانه و حتی بعضا با علم و اطلاع قبلی، اقدام به «ناامید»کردن مردم و دادن آدرس انحرافی به مسئولانِ ستاد و صحنه نمایند. زمانی که اکثریت مردم جامعه ای در فقر و بیچارگی بسر برده، پولی برای هزینه کردن در دست نداشته، زنان، دختران و بخش عمده ای از محصلان از تحصیل محروم شده و نه تنها هیچ تحریمی بر حاکمیتش اِعمال نگردیده، بلکه سالانه میلیاردها دلار اسکناس نقدی با اهداف کاملا حساب‌شده از طریق دولت های عربی و غربی تقدیم حضورشان می شود، وضعیت اقتصادی و مالی چنین «دولت نمایانی» چگونه دچار «تورم بالا» و یا پایین‌آمدن ارزش واحد پولیشان می شود آیا!؟

فاعتبروا...

٢٣/شهریور ماه/١٤٠٢

|| امان‌الله دهقان فرد