وصیت شهید: خدایا کمک کن تا راه شهیدان را بتوانم خوب ادامه بدهم

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، «بهمن علی‌اکبری» دوم تیر ۱۳۴۵ در شهرستان اردبیل دیده به جهان گشود. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام بیست و پنجم دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای بهشت فاطمه اردبیل واقع است.

فرازی از وصیت‌نامه شهید بهمن علی‌اکبری:

خدایا در حالی می‌خواهم وصیت نامه بنویسم که به جز تو یاوری ندارم. یاران همه رفتند و من بی یاور شده‌ام. آن‌هایی که بعد از من آمده‌اند همه رفتند و من هنوز در گودال و مرداب گناه گرفتارم. خدایا خودت نجاتم ده. خدایا به جز تو کسی را ندارم. خدایا کمک کن تا راه شهیدان را بتوانم خوب ادامه بدهم و اسلحه خونینشان را تا آخرین نفس در دستهایم نگه دارم. دست‌هایی که همیشه آرزو داشت و دارد که اسلحه خونین بردارد تا ریشه کفار را از زمین بکند.

خدایا اسلحه خونین شهیدان را برداشتم و به ندای هل من ناصر حسین (ع) لبیک گفتم خدایا کمکم کن تا مثل حسین با نیتی خالص از میدان خارج شوم تا در قیامت در کنار پیامبران و امامان و شهیدان رو سیاه نباشم شهیدانی که همیشه با هم بودیم و عهد بسته بودیم که با هم برویم آن‌ها به عهد خویش عمل کردند و من بی عمل شدم. خدایا کمک کن که دیگر یاری ندارم.

یاران چه غریبانه رفتند از این خانه

هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه

از پدر و مادرم که ۲۰ سال زحمت کشیدند تا مرا بزرگ کردند و به خط امام رساندند تشکر می‌کنم و امیدوارم در عرض این ۲۰ سال که خیلی اذیت داده‌ام مرا حلال کنند. دیگر چاره نداشتم، چون حسین (ع) یاور می‌خواست. چون درخت اسلام خون می‌خواست تا رشد کند. چون نامه اعمالم که سر تا پا گناه بود خون می‌خواست تا شستشو شود. تا مرا در آخرت رو سفید کند. امیدوارم شما پدر و مادر مرا حلال کنید و از خدای تبارک و تعالی طلب مغفرت کنید.

شما برادرانم و خواهرانم، من کوچک همه شما بودم وهر چه به شما اذیت نمودم مرا حلال کنید. شما همه‌تان خوبی مرا می‌خواستید و امیدوارم در خط امام باشید و مرا حلال کنید. کسانی که در خط امام نیستند به تشییع جنازه من نیایند و بر من نگریند از کلیه دوستان و آشنایان مخصوصاً افراد محله سیدآباد و دوستان و نزدیکان مرا حلال کنند. تا روحم شاد شود.

پس اندازم را در کار‌های ارزشی هزینه کنید. از پولی که دارم هزار تومان به مصلای نماز جمعه، هزار تومان به مسجد سیدآباد، کمی هم به فقرا و بقیه پول را به جبهه بدهید و هر چه لباس و کتاب نظامی دارم به جبهه بدهید.