شناسه خبر : 106449
شنبه 18 آذر 1402 , 14:00
اشتراک گذاری در :
عکس روز

سال نو میلادی و امتزاجِ کلیکِ دست و مغز

اکنون زمان آن رسیده که لایه ی اجتماعی خوش سابقه و اثرگذار؛ ضرورت انتقال کارویژه ی دین برای تاریخ فردا را فهم کند!...

فاش نیوز - سال میلادی که درفصل آخر آن شرایطی آخرالزمانی! برای ساکنان هلال خصیب، ساخته شد رو به اتمام است. از 2024 به بعد، بسیاری از مسائل مرتبط با زندگی روزمره؛ با شتابی فزاینده تر به کلیک دست و کلیک مغز؛ جوش خورده و پیوندی مستحکم تر از پیش می یابند.

 

و هویتِ نی نی کوچولوهای قرَّﺓُ العین سال دوهزاری! که اکنون به 24 رسیده اند! با زندگی آنلاین آنان؛ در هم می آمیزد.

 

در این جستار؛ سر آن داریم تا بر موضوع:

 "جامعه پذیری در نظام سیاسی  مبتنی بر ولایت فقیه"

 و القاءِ مداومِ اطلاعاتِ دیجیتال محور، و نقش بازار! پرتویی بیافکنیم.

در فرایند جامعه پذیری سیاسی؛ با خوانش«هیوود»« افراد، باورها و ارزش های سیاسی، کسب می کنند، و از راه آن؛ این باورها و ارزش ها، از نسلی به نسل دیگر، انتقال می یابند.(سیاست؛ ص296)»

هدف؛ اشاره ی اجمالی به تربیتِ عقل گرایِ دیجیتال محور؛ در بالغ نظران علومِ کونین است؛ گل های خندان که اینک «مجموعه ی وسیعی از دستگاه های دیجیتالی را در نوک انگشتان خود دارند.(کری سیمیمر؛ نسلZ، ص177)»

مفروض است:

دموکراسی دروغین غربی؛ با همه ی اِهِنُ تُلُب و تبختُر و تکبُرش! به گَردِ پایِ اصلِ مترقیِ ولایت فقیه نیز نخواهد رسید!

 نه تنها گنجینه ی بی نظیردانشِ مبتنی بر مبانی اندیشه ی سیاسی در اسلام و ایران؛ بلکه اندیشه ی سیاسی در غرب نیز، سرشار از منابع خدشه ناپذیر برای اثبات این ادعا، هستند.

فرضیه:

الف: با پیوند سیاست و معنویت؛ چشم اندازی جدید پیشِ رویِ انسان نو گشوده شد.

ب:  برخی ازصاحبانِ وجدان اخلاقی؛ درجنگل الکترونیک به خواب شیرین رفته اند، زیرا:

  • بی اطلاع از نیروی ویژه ی وسایل خبری اند
  • صدای گوش خراش اره ی دیجیتال را نمی شنوند

ج: ازسال نو میلادی؛ هجوم بی امان به مبانی نظریِ حکمرانی دینی؛ وارد مرحله ی جدیدتر خواهد شد.

 

در ابتدا؛ دو مطلب، شایسته ی تأمل بیشتر است:

اول:

مترجم چیره دست کتاب روح القوانین، توضیح جالب توجهی داده که شرایط زمانه ی کنونی، را ترسیم می کند:

 "در جامعه ی امروزی، زمامداران، هردم طرح نویی می ریزند، هیچکس نمی داند چه کار می کنند، اصول اداره ی کشور "باری به هر جهت" پیش می رود. اغلب؛ زرنگ به کسانی اعطا می شود که بتوانند خوب قضایا را واژگون نموده؛ بد را خوب جلوه بدهند، و مفاسد و معایب اجتماعی را پرده پوشی نموده، ماست مالی کنند.(چاپ چهارم 1324ه ش، پاورقی صفحه ی 225)» "

این وضعیت« نه استثنا؛ بلکه بحرانی است مداوم» و انگار تبدیل به قاعده ای گریز ناپذیرشده است.

دوم:

داستان پیشرفت و بهبود بعضی از جنبه های معیشتیِ زندگانی بشر؛ همراه با رویدادهای سه قرن اخیر در صنعت و علم و فناوری، سؤال «عباس میرزا» در دشت قره چمن، در بیش از 200 سال پیش؛ از« ژوبر» را در ذهن تداعی می کند.

 سؤالی که اندیشه و نبوغ و فهم عباس میرزا در« پی بردن به ضعف و عقب ماندگیِ فنّی ایران» در آن روز را نشان می دهد؛ و به قول « عبدالهادی حائری» به نَقلش می ارزد:

«... مگر حاصلخیزی مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا خدا خواسته ی شما را بر ما برتری می دهد؟ گمان نمی کنم. نمی دانم این قدرتی که شما را بر ما مسلط کرده چیست؟ اجنبی، حرف بزن! بگو، من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم؟(زیبا کلام؛ ما چگونه ما شدیم...؛ ص27)»

اغتشاش پائیز گذشته نشان داد؛که چگونه عده ای برج عاج نشین درآن ور آب، وجدان خود را فریفته، و توهم اخلاق و کرامت زده، و با نادیده گرفتنِ راه و رسم زندگی خفت بار خود:

  •  هم خدارا نشانه گرفتند
  •  هم به چهره ی ماه پنجول کشیدند!

 و مع الاسف چند شلیک موفق نیز به مردم داشتند... و تحت تأثیر القاء « تخیل جماعتِ جهانیِ بزرگ» که در کلامی از «مارگارت تاچر/ ما امشب یک ملت هستیم؛ (نش؛ جامعه شناسی معاصر، ص98)» تجلی یافته بود! به چنان تنفری متکی شدکه درآن؛ بعضی ازخوش قدو بالا ترین جوانانی که همواره« مایلند برای وطن بمیرند!» راستی راستی، نه در مرز ها! بلکه در کفِ خیابان و درونِ شهر! شهید شدند.

اگرچه تیر جماعتِ خیالی در گسستِ پیوندِ معنویت و سیاست به سنگ خورد؛ اما، انگار ملتِ تاچر! دل بسته ی بازارِ لجام گسیخته اند.

پر واضح است که  دورِ گردون، طبق میل گروه ها و اشخاص نگشته و نخواهد گشت. از سه قرن پیش تا 2024 تکنولوژی، هر هنری که در چنته داشت را نمایان کرد.

بلحاظ تحلیلی، ارمغانِ جهانیِ تکنیک، از این قرار است:

  • برای سیاست: دموکراسی های صوری
  • برای اقتصاد: آفتِ رانت و بلاتکلیفی و پریشانی
  • برای فرهنگ: اباحه گری و تعطیلی آداب و رسوم دینی
  • برای اجتماع: بی اعتمادی و اضطراب و بی پناهی و سردرگمی
  • ...

 برای توزیع این ارمغان؛ بابانوئل، دست به دامان کارگزاران امر سیاست شد. البته آن نوع از «سیاست[که] یک سوهان بی صدایی است، که فرسوده می کند و آهسته آهسته به منظور خود می رسد.»

نتایج برخی از اصول چنین سیاستی؛ تأمل برانگیز است:

1: تخته ی موج سواری سیاسی، را ازجنس ریزتراشه در ابزار رسانه؛ ساخت. با اهمیت یافتن مطبوعات عمومی از لحاظ سیاسی و از قرن نوزده؛ تا امروز و تحول دیجیتال؛ رسانه به بازیگر سیاسیِ قدرتمند تبدیل و ابزارِ تعیینِ جهتِ عقربه ی افکار عمومی شد.

2:  بعضی حاجی جبّار اقتصادی؛ عزم خود را بر سختی معیشت و گسترده تر شدن سفره های خالی؛ جزم کرده اند! تا از این رهگذر بر« جوِّ سیاسی» تأثیری معنا دار بگذارند! و اَشکالی غیر منتظره و کم سابقه از « نا آرامی های اجتماعی / فوران های ناگهانی نارضایتی» را برانگیزند.

3: برخی شارلاتان های فرهنگی، این روزها  "حتی با ابتکار تازه در یک سرود مبتذل! دل از نوجوانان می ربایند.« این کابوس؛ از باد هوا نیامده!» بلکه افردی در هوای آلوده و سرد،« ژاکت طلایی و تک سایزِ» دیجیتال به تن کرده و با وایرال آن؛ امیدوارند بار دیگر،کسی از مدرسه ای اخراج، یا با موج سواری ای! مشهور گردد.

4: دلیل این که درجوامع غربی پس از « اختراع فن چاپ، دین پیرایی (اصلاح دینی) و ایجاد موج آزادی طلبیِ» بی بند و بارانه و عزل خدا؛ با مشاهده ی نقش رسانه ها در رواج دموکراسی دروغین «مطبوعات، رکن چهارم [2]» نامیده شدند؛ همان سوهان بی صدا بود.

ابزار رسانه علاوه بر بیان افکار عمومی؛ به آن شکل می دهد و آن را محک می زند. فرو پاشی حالت انحصاری مطبوعات و رسانه های خبری درعصر دیجیتال؛ بر جوِّ سیاسی، تأثیری بنیادین گذاشت...

 اکنون، علاوه بر بمباران بی امان ارزش ها و اعتقادات و تکلیف سیاسی، انگار بازار نیز آتش بیار معرکه شده است. در بررسی های جامعه شناختی، از سوی پژوهشگران داخلی و خارجی، نقش بازار و بازاریان بر ارزش ها و اعتقادات؛ کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

 به ندرت در جوامع دیگر؛ بازار و بازاریان؛ بسان ایران نقشی محوری در انجام تکلیف سیاسی ایفا کرده اند:

« بازاریان، که از قدیمی ترین لایه های اجتماعی ایران محسوب می شوند؛ در اتحاد تاریخی با روحانیت شیعه؛ در طول تاریخ ایران! در هرنوع حرکت سیاسی، شرکت داشته اند....(ازغندی؛ در آمدی بر جامعه شناسی ایران، ص135)»

 به نظر می رسد ملت بزرگ و همواره سربلند ایران؛ از 2024  میلادی به بعد؛  برای حفظ فرهنگ و جامعه (جهان اجتماعی) و شکوفایی اقتصادی! باید در سه جبهه بجنگند:

  • نوآوری فناورانه ی دیجیتال 
  •  اتحاد کلیک دست و کلیک مغز
  • بازار لجام گسیخته ی تغذیه، پوشش، سرپناه

ازیک منظر حتی« در بدترین مدارس، از همان بدو ورود به کودک یاد می دهند که احترام به قدرتِ پدر و مادر و معلم؛ واجب است؛...(گالبرایت؛ آناتومی قدرت،ص34)» حال که پای آموزشِ همه ی تکالیف به فضای مجازی و کلیسای گوگل نیزکشیده شده؛ ضمن نهایت احترام به بازاریان شریف و دیندار؛ باید گفت:

 شایسته نیست آن قدرت و احترامِ واجب؛ توسط معدودی حاجی جبار طماع! وادار به رو به زوال رفتن! گردد تا مع الاسف؛ شنیده شود که چند نفر از گل های خندان، غبطه ی شرایط آخرالزمانی کودکان غزه را خورده اند!

اکنون زمان آن رسیده که لایه ی اجتماعی خوش سابقه و اثرگذار؛ ضرورت انتقال کارویژه ی دین و دولت و معیار «تولید فکر سیاسی» برای تاریخ فردا را فهم کند!

به هرحال کودکان و موبایل و دشمنی زیرک و دانا؛ که در انتهای بزرگراه الکترونیک و جنگل دیجیتال کمین کرده؛ قصه ای واقعی است که سر دراز یافته است.

بدلیل اهمیت بی بدیل این ابزار و مهمترین عامل تبلیغات اثرگذار بر افکار عمومی:

اولا:  بازیگران سیاسی، نباید نسبت به تأثیر آن بی تفاوت باشد

دوما: حفظ شاخص و تکیه گاه قابل اعتماد؛ نشانه ی خردورزی است

اجرای طرح حکومت اسلامی بر پایه ی ولایت فقیه و اعتماد حاصل از پیوند معنویت و سیاست؛ ارمغان اندیشه ی سیاسی در اسلام و ایران است که برای حفظ آن؛ ایرانیان تا امروز از جان مایه گذاشته اند....

هر صاحب نظر آزاد اندیش؛ در حوزه ی مطالعات علوم سیاسی، نظریه ای که از سوی امام خمینی(ره) در زمان حکومت ناروای طاغوت ارائه شد؛ و انگیزه ی منسجم و نوینی را در جامعه ی آن روز ایران ایجاد کرد؛ می ستاید و در مقایسه ی آن با مبانی دموکراسی دروغین غربی؛ و پی بردن به عظمت آن؛ راز هجوم بی امان دشمنِ دانا به آن را در می یابد.

همانطور که دیروز این سامانه ی تفکر؛ با توضیح نظام دارِ داده های تجربی؛ و در راستای منافع عمومی (منافع جمعی اجتماع که به طور کلی برای سراسرجامعه خوب است!) تلاش فعالان سیاسی و مبارزان مسلمان را داخل و خارج از کشور فشرده تر می ساخت؛ و مبنای نظام اسلامی قرار گرفت؛ در ادامه ی مسیر و برای فردا حتی مؤثرتر خواهد بود. شک نکید!

متداولترین واژه در علوم سیاسی واژه ی نظام است. در هنگامه ی هجوم رسانه ای جاری؛ ضروری است تا نظام مبتنی بر ولایت فقیه؛ به زبان نسل نوظهور تبیین شود....

علی رغم معنای گسترده، هنوز در باره ی تعریف و کاربرد و چرایی پر رنگ بودن جلوه های نا همسانی در آن دانش قابل اعتماد و آزموده شده! اتفاق نظر وجود ندارد....

 رسانه های نو پدید؛ از همین نا همسانی، تعداد زیادی تخته ی موج سواری ساخته و در حال توزیع رایگان در بین نسل نوظهور اند، تا در توفان سهمگین قابل پیش بینی؛ و در نابسامانی حاصل از رایانش ابری و جوِّ سیاسی! موج سواری کنند.

و این درحالی است که بنا بر نتایج سیاست مقایسه ای؛ جامعه ی صنعتی که دیروز با بمب اتم و تبدیل یک کشور به « مهاجم ترین وجه تفکر غربی» معنای جنگ و ضوابط اخلاقی وابسته به آن معنا را دگرگون کرد؛ در آن امتحان با نمره ی صفر رفوزه شد!

 امروز در آزمون غزه؛ نیز  چیزی بیشتر از همان صفر کله گنده! نیاورده و در نتیجه کارنامه ی مردودی خود را زیر بغل زده! و منتظر آخرین ضربه ی تیپای افکار عمومی جهانیان است.

 خصوصیات سیاسیِ قلمروی مستبدانه ی صنعت! خلق صحنه هایی خلق کرد که تن و روان آدمیزاد را می آزارد! با این وجود این روند هولناک؛ هنوز در شیوه ی تفکر بعضی از ناظران سیاسی تغییر چندانی ایجاد نکرده و نمی پرسند «چرا زمانه چنین شده و آدمی به کجا می رود؟»

نتیجه گیری

کیست که نداند اکنون رسانه های جمعی تبدیل به بازیگران سیاسی قدرتمند شده بصورتی عمیق و همه جانبه در گیر جریان های سیاسی اند؛ «در طولِ تاریخِ اسلام، هیچ چیز به اندازه ی رسانه های غربی مسلمانان را تهدید نکرده است. (فیرحی؛ دین و دولت در عصر مدرن،... ص 355)»

بر اساس این نگرش به عنوان مثال، همانطور که در عصر شکاربانی نیزه و تیر و کمان ابزار صرف نبودند؛ بلکه ادامه ی نیروی بازوی شکارچی برای رسیدن به شکار بودند؛ اکنون نیز هر کاربر، از رهگذر کلیک دست و کلیک مغز، کلید درِ مخزن آگاهی های غربال نشده و بی حد و مرز را باز می کند؛ و هرچی را که دلش خواست برمی دارد!

این ابزار فراجادویی! برای نخستین بار در تاریخ؛ معنا و مفهوم مرز زمان و مکان را کاملا دگرگون ساخته است.

 زمان و مکان؛ بر تمامی حیات فکری مسلط هستند، انسان برای آگاهی از فصول و هنگام بارندگی و کنترل آن، تقویم را آفرید؛ چیزی که ضمن قاعده بندی فعالیت های جمعی؛ بیانگر تکرار این فعالیت ها نیزمی باشد.

حتی تصورات زمانی در دین و تاریخ قدسی که در آن تقسیم بندی های زمانی بر پایه ی سال و ماه و هفته و روز به مراحلی از مراسم، اعیاد و آیین های عمومی بر می می گردند؛ نیز تابع همان اصل و تکرار است.

بنا به تقویم مسیحی گریگوری، در نیمه شب 31 دسامیر سال 2000 به پایان رسید و میلیون ها نفر در تمام کشورها تحویل هزاره ی سوم را جشن گرفتند.

از حیث تحلیلی و در نگاهی به تقویم تاریخ؛ معلوم می شود که سه رویداد دوران ساز؛ سرشت و سرنوشت بشریت را متحول ساخته اند:

  • انقلاب کشاورزی
  • انقلاب صنعتی
  • تحول دیجیتال

ظهور دوران کشاورزی« لحظه ی از دست رفتن حسِ ترصُد و گوش به زنگی» بود. کشاورزِ دلمشغولِ بذر و دانه، چشم به آسمان دوخته و «ناچار است در انتظار باران بنشیند...؛ او نگران صاعقه و سیل و آفت یا هر پدیده ی طبیعی دیگری است که گندم آماده و زردش را نابود نکند.»

در این جامعه؛ بهره کشی از زمین، سرچشمه ی تمکن مالی و ملاکان، غالبا بر قدرت سیاسی تسلط داشتند.

انقلاب صنعتی نیز در سه مرحله درخشید و رفت!

  1. « انقلاب صنعتی اول در قرن هجده، تحولی در تکنولوژی تولید بود،
  2. انقلاب صنعتی دوم در نیمه ی دوم قرن نوزده رخ داد و تحولی در تکنولوژی و ارتباط ایجاد گرد،
  3. انقلاب صنعتی سوم در پایان قرن بیستم تحولاتی اساسی در حوزه ی ارتباط، مصرف و اطلاعات به همراه آورد.»

در جوامع صنعتی، مالکیت کارخانه و بانک و... مولد اساسی ثروت شد و قدرت سیاسی در قبضه ی سرمایه سالاران  بود....

 سال 2024  و تحول بنیادین دیجیتال، ازرهگذر تمرکز بر محور تکنولوژی اطلاعات، انقلابی عظیم در شیوه ی اندیشه، تولید، مصرف، ارتباط، زندگی، مرگ، جنگ و حتی عشق... را شتاب خواهد داد....

امروز، حال و روز نوزادانِ خانه ی دوست! بیش از پیش، «سنتِ ستمدیدگان» را در یادها زنده، و اذهان را متوجه وضعیت فوق العاده ای که « انسان نو» در آن بسر می برد؛ ساخته است.

در این وضعیت فوق العاده؛ از یک سو به عنوان مثال، شش غول صنعت غرب یعنی کانادا و فرانسه و آلمان و ایتالیا و انگلیس و آمریکا بعلاوه ی ژاپن؛ به دلایل قابل بحث؛ توانسته اند بسیاری از هنجارها و به اصطلاح ارزش های خود را برای سایر جوامع؛ مشروع و تا حدود زیادی قابل قبول جلوه دهند!

 اما از سوی دیگر نمی خواهند سایر کشورها به آن جایگاه دست یابند و به تعبیر « هاجون جانگ»« نردبانی را که خود از آن با لا رفته اند» را می اندازند.

مأخذ: جانک، انداختن نردبان، استراتژی توسعه در چشم انداز جهانی

بدیهی است که اقتصادِ پویا؛ موجب پیوند مردمان و فعالیت های ارزنده در سطح جهان می شود....

اهل معنا؛ به خوبی می دانند که فراتر از هر تحول تاریخی از جمله:

  •  تغییر نگاه کشاوز به زمین با اختراع خویش و ابزار شخم زنی
  • گشوده شدن جهانی نو از کاوش های ذهنی؛ با انقلاب صنعتی
  • ...

و تحول دیجیتال، اکنون چرا و چگونه «جهان مُنقَلِب! از شاگرد است»...

اساسا مهمترین جایگاه طرح کلان روایت های سرشتی و سرنوشتی مرتبط با خصال خویشتن؛ عرصه ی فرهنگ است.

در عصرحاضر؛ جهان بخوبی مشاهده کرد که چگونه  قدیسی پیر که شخصیتش پهلو به افسانه می زند؛ پیوند سیاست و معنویت را آشکار ساخت.

 هر ناظر دغدغه مند، با مشاهده ی جهان پر تلاطم کنونی؛ و آگاهی ازظرفیت عظیم و مبانی اندیشه ی سیاسی در اسلام و ایران؛ بیان سلف صالحِ آن رهبریِ پیامبرگونه؛ مبنی بر این که:

«کسانی که مبانی، دین، انقلاب [و] ولایت فقیه را قبول دارند [حتی با] اختلافسلیقه»

 را برای نسلی که « ورود به دنیای دیجیتال به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی[او] تبدیل شده» و بر نگرش او بر پذیرش نظام و جامعه دین محور؛ تأثیر بنادین می گذارد؛ تبیین علمی می کند.

 از رهگذر چنین تبیینی است، که نگرش نوجوانان و جوانان  هوشمند و با فراست ایران؛ نسبت تکلیف سیاسی، با توجه به اطلاعات دقیق روز و تغییرات و دگرگونی های گریز ناپذیر؛ و بر اساس واقع بینی شکل می گیرد.

بلحاظ واقع گرایی و از حیث سیاست های مقایسه ای هیج کدام از قوانین اساسی برشرایط و صفات عدالت و تقوی و شجاعت و بینش صحیح سیاسی و اجتماعی  برای  رهبری کشورها تأکید نشده است....

 واقع بینی، مکتبی بسیار مهم در حوزه ی مباحث اندیشه ورزی است؛ اما به نظر می رسد برخی سوداگران بازار اندیشه آن را به درستی فهم نکرده باشند.

در همین راستا، انگار « شکسپیر» به قول جوانترها! زده توی خال، آنجا که می گوید:

« برخی انسان ها بزرگ آفریده شده اند، برخی بزرگی را بدست می آورند؛ و برگروهی بزرگی ناخواسته سوار می شود.(سریع القلم؛ عقلانیت و توسعه یافتگی ایران، ص 215)»

سخن آخر

 حد اقل به دو دلیل بسیار مهم؛ تأکید بر تکلیف سیاسی و ولایت فقیه در جامعه شناسی جدید ضروری است:

  1. « برخلاف عقیده ی رایج در جامعه شناسیِ سنتی؛ دولت، خودش موضوع سیاست فرهنگی است و دیگر به هیچ وجه مالکِ انحصاریِ قدرت نمی باشد.»
  2. «هدف جامعه پذیریِ سیاسی، تربیت یا پرورش افراد به صورتی است که اعضای کار آمد جامعه ی سیاسی باشند. با این روند، افراد وارد فرهنگ سیاسی می شوند و سمت گیری هایشان نسبت به هدف های سیاسی شکل می گیرد.(عالم؛ بنیادهای علم سیاست، ص118)»

مهمتر از همه، این که تکالیف و اعتقادات امری دائمی هستند، و در سراسر زندگی مردم جریان دارند؛ و ایجاد خدشه درآن ها موجب دگرگونی فرهنگ سیاسی، و تغییر رفتار سیاسی- اجتماعی؛ خواهد شد.

یکی از پیامد های پیوند معنویت و سیاست درحوزه ی مطالعات اندیشه و اجتماع، این بود که نشان داد « جامعه پذیریِ سیاسیِ مؤثر؛ را می توان به مثابه ابزار بسیج توده ها، برای تأمینِ هدف هایِ خاص طبقه ی حاکم؛ به کار برد.» بدون این بسیج؛ آن اهداف دست نیافتنی بود.

بزرگترین خصلت حکمرانی دینی این است که بر پایه ی« طبعِ بشر» بنا گذارده شده و معتقد است« تربیت باید با واقعیات سنی و طبیعی بشر سنخیت داشته باشد!» تا حوزه ی سیاست با سرعت بیشتری بالغ شود و در مسیر آرامش حرکت کند.

سخن از نظریه ی ولایت فقیه، به مثابه یک الگو و نمونه ی اعلی در چارچوب سیاست مقایسه ای؛  صد البته به مثابه جایگاهی شاخص و پناه گاهی ایمن؛ دامنه ی بسیار گسترده ای دارد....

 

جانباز دکتر سید مهدی حسینی

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi