شناسه خبر : 107895
دوشنبه 09 بهمن 1402 , 08:23
اشتراک گذاری در :
عکس روز

کولی دادن یک شهید به مادرش

فاش نیوز - خواهر یکی از شهدای دفاع مقدس تعریف می‌کند: «یک شب برادرم اصرار کرد که بایدمادرمان را کول کرده و تا خانه ببرد. مادرم مانع او می‌شد؛ اما مرغ داداش یک پا داشت.»

به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، خواهر شهید حسین منتظری از شهدای دوران دفاع مقدس، تعریف می‌کند: «یک شب حسین همراه پدر و مادرم آمدند خانه ما شب نشینی. زمانی که می‌خواستند بروند، به مادرم گفت: «خواهشی دارم و اصلاً دوست ندارم نه بشنوم!»

مادرم با خوشرویی گفت: «بگو پسرم!»

حسین گفت: «۹ ماه من رو حمل کردی تا به دنیا اومدم؛ حالا من می‌خوام شما رو دوش بگیرم و تا خونه ببرم.»

همه از این حرفش خندیدند. اما او مصّرانه گفت: «من چیزی خواستم که تا قبول نکنی از اینجا تکون نمی‌خورم.»

مادرم گفت: «مردم من رو روی دوش تو ببینن چی می‌گن؟ خداروشکر من که سر پام.»

حسین با سماجت گفت: «همین که گفتم! تا قبول نکنی از اینجا تکون نمی‌خورم.»

همه اخلاقش را می‌دانستند، مادرم بیشتر از ما. آن شب بالاخره حسین مادر را به دوش گرفت و تا خانه برد. هنوز هم هر وقت از آن مسیر عبور

می‌کنم، یاد حسین و پافشاری آن شبش می‌افتم.»

منبع: کتاب «از انتظار بسوخت» به قلم زهرا شاهینی

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi