اختصاصی؛ امام صدویکم شیعیان کیست!

فاش نیوز - انقلاب مردم یمن که با پیشتازی شیعیان این کشور به ثمر نشست از مهم ترین تحولات سال جاری میلادی بود. برای درک بهتر ریشه‌های این تحول، باید شناخت بیشتری نسبت به عوامل اصلی و نوک پیکان رهبری این تحولات پیدا کرد.

مطلب زیر که متن پیاده شده سخنرانی یکی از کارشناسان مسائل یمن است، به درک بهتر این انقلاب کمک می کند.

شیعیان یمن چه مسلکی دارند؟
مذهب شیعیان یمن، مذهب زیدی است، اما در ایران به اشتباه از این مذهب، با عنوان شش امامی یاد می شود در حالی که بسیاری از زیدیان، درست مانند دوازده امامی ها به عصمت اهل بیت اعتقاد دارن، به علم غیب اهل بیت که ما شیعه های دوازده امامی اعتقاد داریم هم اعتقاد دارند ، صفاتی که برای امام برمی شمرند تقریبا" همان صفاتی است که ما برای ولی فقیه داریم. در قانون اساسی همان صفاتی که برای ولی فقیه داریم مثل فقاهت، عدالت، تقوی، آگاهی به زمان، شجاعت، مدیریت و تدبیر و... آنها برای امام قائل هستند. البته می شود گفت آنها حتی به لحاظی از ما جلوتر هستند. مثلا رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای را به عنوان امام مفترض الطاعه قبول دارند در حالی که ما فقط ایشان را به عنوان ولی فقیه را قبول داریم  ولی آنها "امام" می گویند؛ حتی شاخه جارودیه مذهب زیدیه که به رهبر شیعیان "امام" و "معصوم" می گویند.

17 ، 18 نفر از شیوخ و مفتی های زیدیه سال ها پیش آمدند خدمت سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان چون زیدی ها معتقدند هر کسی از نسل امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و در اصل از نسل حضرت فاطمه زهرا(ع) باشد و قیام به سیف کند یاری اش واجب است و باید به یاری اش شتافت و در رکابش جنگید هر جای دنیا که باشد. این افراد رفتند آنجا تا  با سید حسن نصرالله به عنوان امامشان بیعت کنند. زیدی های یمن معتقدند امام خمینی(ره) امام "یکصدم" بودند، مقام معظم رهبری امام "یکصد و یکمشان" و "سید حسن نصرالله امام یکصد و دوم آنهاست. آنها این شجره امامت را ادامه داده اند. مثل ما اعتقاد ندارند  که با امام زمان(عج) شجره امامت و ولایت معصومین(ع) قطع می شود.  یکی از موارد اختلاف شیعه دوازده امامی با زیدیه در همین مورد است که آنها اعتقاد دارند که این سلسله امامت ادامه دارد و هر سیدی که آمده و قیام به سیف کرده است که از نظر آنان صد نفر بوده اند که در طول تاریخ آمده اند یاری همه ایشان واجب بوده و آنان رابه عنوان امام معرفی و یاری اش کرده اند.

در جلسه ای آنها از یمن رفته بودند خدمت سید حسن نصرالله، به سید حسن گفته بودند: "آقا دست‌تان را دراز کنید تا ما بیعت کنیم". سید گفته بود: من دستم را دراز نمی کنم چون من خودم مأموم هستم و امامی دارم که در تهران در خیابان فلسطین مستقر است اگر می‌خواهید بیعت کنید بروید با ایشان به عنوان امام بیعت کنید. منظور این که اعتقاد زیدیان به این صورت است که یاری امام را واجب می دانند و حتی رهبر انقلاب را چه بسا بیشتر از من و شمای نوعی قبول دارند و یک مرتبه بالاتر از ولی فقیه را امام می دانند و می گویند امام معصوم و تبعیتش واجب است.

این برکاتی که بعد از انقلاب مترتب شد به این زیدی های یمن و شیعیانی که آنجا به صورت محدود فعالیت داشتند دوران اختناق خیلی عجیبی را طی کردند، بسیار زیاد است. مخصوصا" در دوران حاکمیت رژیم سلفی "علی عبدالله صالح" که علیه شیعیان خیلی جنایت کردند.  در حدود 10- 12 سال پیش، دکتر"عصام العماد" که الان مقیم قم هستند از اساتید حوزه و از کسانی هستند که مفتی وهابی بودند و بسیار آدم عالمی در حوزه خودشان بودند بعد با شیعه دوازده امامی آشنا و مستأصل می شوند و می روند قم و الان سال هاست که از اساتید شیعه حوزه علمیه قم هستند نقل کردند که در یمن، جنایات عجیب و غریب مختلفی رخ می دهد؛ صحیفه سجادیه و نهج البلاغه را از خانه شیعیان می آوردند بیرون می ریختند درمیدان مرکزی شهر صعده که مرکز زیدیه است و آتش می زدند. به دستور برادر ناتنی "علی عبدالله صالح"، جسد شیعیانی را که می کشتند می‌بستند به خودروهای نظامی و در شهر می کشیدند تا درس عبرتی برای دیگران بشود. می گفتند هرکه از انقلاب اسلامی و تشیع حرف بزند باید همین بلا را سرش آورد. خلاصه گزارشی که ایشان دادند بصورت مکتوب درآمد و به رسانه ها و دفتر مراجع ارسال شد که در آن زمان خیلی بازتاب خوبی داشت و خیلی از مراجع بیانیه دادند علیه رژیم یمن و سفیر وقت یمن در تهران هم احضار شد.

شیعیان یمن خود را شدیداً وامدار ایرانیان می دانند و این، از برکات انقلاب اسلامی ایران است. شیعیان مظلومی که در چه زندان هایی، در چه زیرزمین هایی جمع می شدند تا دعای کمیل بخوانند تا کسی صدایشان را  نشنود اکنون به برکت آثار و پیامدهای انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) چنین مصائبی را در این دوران طی کردند تا رسیدند به اوایل دهه 2000 میلادی، سال 2001 که حادثه 11 سپتامبر پیش آمد و بعد ماجرای لشگرکشی آمریکا به عراق و افغانستان آقای سید حسین بدرالدین الحوثی، رهبر قبلی شیعیان یمن که رهبر فعلی هم آقای عبدالملک الحوثی برادر کوچکتر ایشان است آن زمان اعلام قیام کرد. دلیل اصلی آنها (منهای دیگر دلایل داخلی که درآن زمان مطرح بود) این بود که به کشور اسلامی عراق و عتبات مقدسه حمله شده و زیدی ها باید برای دفاع از اسلام با آمریکا بجنگند. می گفتند تا حالا به این صورت نداشتیم حمله به کشوری که عتبات مقدسه وجود دارد حمله کند؛ تنها جنگی که با عراق بعد از دوران عثمانی پیش آمد جنگ عراق با ایران بود که در اصل این ما بودیم که رفته بودیم اراضی خودمان را از چنگالشان در بیاوریم و حتی وجبی از اراضی عراق را به خاک خود، ضمیمه نکردیم زیرا نیت مان کشورگشایی نبود بلکه دفاعی مقدس بود.

این حمله که انجام شد، شهید سید حسین الحوثی قیام کرد و یک حزبی هم تأسیس کرد به اسم "حزب الحق" که بعد خودش نماینده این حزب در پارلمان یمن شد و شیعیان درحوزه سیاسی جان گرفتند. یک گروه چریکی هم  به نام "الشباب المؤمن" یعنی "جوانان مؤمن" تشکیل داد و اینها را جذب کرد و آموزش نظامی و امنیتی داد. جلسات فوق العاده پرمعنویت و پرباری برگزار می کردند که  فیلم های سخنرانی های ایشان هم بعضا در اینترنت موجود است. خیلی از آنها هم توسط حجت‌الاسلام غریب‌رضا به فارسی ترجمه و مکتوب شده است. اگر شما متن این سخنرانی ها را بخوانید فکر می کنید امام خمینی(ره) دارد سخنرانی می‌کند. دقیقاً آن شور و حرارتی که از مکتب اهل بیت نشأت گرفته  و در سخنرانی های بنیانگذار انقلاب متبلور بود در سخنرانی های این سید، جلوه گر بود.

در زمان جنگ عراق با ما، ایشان با پدرشان چند سالی آمده بودند قم. پدرش او را  آورده بود برای درس حوزوی خوندن. پدر ایشان علامه سید بدرالدین الحوثی از مراجع و علمای زیدی بود ولی وقتی آمدند قم و برگشتند یمن، بیش از پیش در آنجا تبلیغ مکتب شیعه می کردند. الغرض، حسین بدرالدین الحوثی با پدرش آمدند قم تا اینجا طلبه بشود و مدتی درس بخواند ولی او در حوزه دوام نیاورد و عین هر سه سالی که پدرش در حوزه بود او به جبهه رفت و در خط مقدم، دوشادوش رزمندگان و بسیجیان ما، با رژیم بعثی عراق جنگید. سرنوشت را ببینید، خداوند سرباز خود را از کوهستان‌های صعده قم، با انفاس قدسیه حضرت روح الله، به جبهه های جنگ ایران و عراق می کشاند و از برکت همین دفاع مقدس، همین حضور در جبهه، برای او دوره آموزش نظامی می‌شود، دوره ای که بعدها برای آموزش شیعیان یمن و زمینه سازان حکومت جهانی اسلام در استراتژیک ترین نقطه شبه جزیره عربستان، به کارش می آید.

موقعیت جغرافیایی شیعیان یمن

خانواده الحوثی اصالتا" اهل شهری به نام "الحوث" در شمال یمن و استان صعده هستند مرکز فعالیت شیعیان یمنی است. این استان، شمالی ترین استان کشور یمن و مرکز فعالیت های شیعیان از صدر اسلام تا به امروز بوده؛ شهر بسیار عجیبی است. به قولی، بیشترین نسخ خطی و کتب تاریخی و حدیثی شیعه در آنجاست. زیدی ها خیلی خوب در این قضیه کار کرده اند و کتایخانه های عظیمی دارند. دو نفر از علمای حوزه علمیه قم و دانشگاه های کشورمان که برای تحقیق به آنجا رفته بودند می گفتند اقیانوسی است که چیزهایی را که ما سال ها دنبالش بودیم و در کتابخانه های خودمان پیدا نمی شد؛ آنجا پیدا کردیم.

آغاز بیداری

از سال 2001، شهید سید حسین الحوثی شروع کرد به سخنرانی و فعالیت در شهر صعده، سخنرانی های خیلی پر شور و انقلابی ایراد کرد. روزهای قدس و عید غدیر و عاشورا و.. را مراسم می گرفتند و راهپیمایی های خیلی عظیم میلیونی انجام می دادند . عجیب است که ما فقط در تهران راهپیمایی هایمان چند میلیونی می شود اما آنجا فقط در شهر صعده و صنعا، سرجمع چهار میلیون نفر و به قولی تا پنج میلیون نفر جمعیت می‌آیند و با شعارهایی به میدان می آیند بیانگر امتداد انقلاب اسلامی ایران است. مثلا در روز عید غدیر، آتش بازی و جشن های خیلی بزرگ برپا می کنند. مثلا آتش بازی در عید غدیر را به عنوان یکی از نمادهای شادی، ما دو سه سال است که در بعضی نقاط شهرهای بزرگ مان شروع کرده ایم اما آنجا این جشن ها، سخنرانی ها و مراسمات عالی و عجیب و غریب با ابهت بسیار زیاد برپا می‌شود. همین مراسمات، قبلاً مخفیانه انجام می شد اما این چند سال پس از اوج گیری بیداری اسلامی و بویژه پس از انقلاب اخیر یمن، آزادانه انجام می گیرد و حتی وهابیون یمن هم جرأت تعرض به این مراسم باشکوه را ندارند.

برادران زیدی ما مراسمات دهه اول محرم را کاملاً مثل ما برگزار می کنند. درست است که  زیدی هستند اما به قیام سیدالشهداء(ع) اعتقاد قلبی دارند. امام حسین(ع) را  قبول دارند و باز هم به لحاظی بیش از ما قبول دارند چون می گویند فرزند فاطمه، قیام به سیف کرده، یاری اش واجب بوده و ما نتوانستیم یاری اش کنیم لذا زیدی‌ها بیشتر از ما ایرانی ها "یا لیتنا کنا معک" می گویند. به سید الشهداء بسیار ارادت دارند. خیلی عزاداری های عجیب و غریب و مفصلی می گیرند.

تحرکاتشان تا سال 2011 میلادی همینطور ادامه داشت.  در سال 2001 که حسین الحوثی اعلام قیام عمومی کرد و استان صعده را به طور کامل به تصرف در آورد تا سال 2011 که بیداری اسلامی  در کشورهای تونس، لیبی و یمن کلید خورد علی عبدالله صالح 20 سال در آنجا رئیس جمهور و دیکتاتور بود. او که هر از چندی از مردم رأی صوری می گرفت و به دیکتاتوری اش ادامه می داد سرنگون شد. آنجا مثل مصر و تونس نشد که حکومت کامل ساقط بشود چون که عبدالله صالح زرنگی کرد و با مشورت سفیر آمریکا، کناره گیری صوری کرد لذا حکومت خودش در واقع پشت صحنه هنوز ادامه دارد؛ دست راستش که 17، 18 سال دستیار خود علی عبدالله صالح بود همین ارتشبد "عبدربه منصور هادی" است که الان رئیس جمهور یمن است.

جالب است بدانید که یمن در تاریخش کلاً سه نفر ارتشبد داشته که بالاترین مقام نظامی است. یکی ارتشبد عبدالله سلال بود که قبل از عبدالله صالح رئیس جمهور بود. یکی خود علی عبدالله صالح و یکی همین آقایی که فعلاً رئیس جمهور یمن است و در واقع، ادامه دیکتاتوری علی عبدالله صالح است.

چند ماه قبل، شیعیان استان صعده به رهبری سید عبدالملک الحوثی حرکت کردند به صورت زمینی و با جمعیت چند میلیونی که هیچ کس حریف اینها نمی شد از کوه های صعده به سمت استان عمران و سپس استان صنعا سرازیر شدند. سال های سال، رژیم آل سعود می خواست اینها را سرکوب کند. یمن کوه های سربه فلک کشیده ای دارد. مثل کشور خودمان در قسمت های شمالی کوهستانی و در قسمت های جنوبی، ساحلی و مشرف به دریای آزاد است. در قسمت های شمالی که کوهستانی است هیچ کس نمی تواند پیشروی نظامی کند. آنها مثل ساکنان یک قلعه به مدت ییش از هزار سال در این کوه ها زیسته اند و یکی ازعوامل دوام شیعیان همین بود. در این 1000 سال آنها در کوهستان زندگی کردند. شهرهای صعده و عمران و بخشی از استان حضرموت در اختیار همین ها بود و سال های سال حکومت کردند. کسی نتوانست به مواضع آنها نزدیک بشود. عملاً تانک هم که می رفت پای کوه گیر می کرد و نمی توانست پیشروی کند. عربستان جنگنده بلند می کرد که مواضع شیعیان را گلوله باران کند، اما آنها در غارها و شکاف کوها ها پناه می گرفتند و عملاً آسیبی به آنان نمی رسید و هیچ کسی نمی توانست به مواضع شان تعرضی کند.

بعد از اینهمه سال، اوایل مهر ماه فوج جمعیت میلیونی مسلح شروع کردند از کوه ها پایین آمدند. کشور یمن کشور اول در دنیا از لحاظ سرانه برخورداری از اسلحه شخصی است. هرکسی معمولا یکی دوتا تفنگ دارد. در خود آمریکا که خرید و فروش سلاح آزاد است مثل یمن نیست که هر نفر چندتا اسلحه داشته باشد و تازه در بعضی ایالت ها هم ممنوع است. یمنی ها در لباسشان هم یک خنجری به کمرشان می بندند و این، یک رسم شده و مثل کت و شلوار پوشیدن ما که نوعی شیک پوشی است هر کس بدون خنجر جایی برود مثل این است که به مجلس رسمی توهین کرده باشد. همه به سلاح داشتن و مسلح بودن اعتقاد دارند. خلاصه این جمعیت میلیونی، مسلح به سلاح سرد و گرم و سبک و سنگین از کوه پایین آمدند و استان صعده را در اختیار گرفتند. استان بعدی که با پایتخت فاصله دارد استان عمران بود که به تصرف رزمندگان درآمد و استان صنعا که پایتخت یمن در آن قرار دارد ظرف یکی دو هفته آن را هم در اختیار گرفتند. صنعا را تصرف کردند، وزارت کشور، پادگان ها، فرودگاهها، مراکز امنیتی، همه را در اختیار گرفتند و همه را هم خلع سلاح کردند و تحویل پلیس دادند؛ پلیس هایی که عملاً قدرتی ندارند اما یکی از حرکت های جالبی که شیعیان فهمیده و بلندنظر یمنی انجام دادند این بود که بلافاصله بعد از اینکه مناطق را تصرف می کردند  تحویل خود نیروهای پلیس می‌دادند.

القاعده در یمن خیلی نفوذ دارد. وهابیت در این سال ها در یمن خیلی خرج کرده. چه به لحاظ تسلیحاتی و چه به لحاظ مالی، وهابی ها را خیلی تقویت کرده است. در تمام مراکز دولتی و نظامی در واقع این حرکتی که شیعیان انجام دادند و پایتخت و دیگر استان ها را تصرف کردند، اول کاری که کردند خلع سلاح کردند و بعد خیلی از آنها را از پادگان ها بیرون انداختند. وهابیون خطرناک را هم یا کشتند یا اسیر کردند و تحویل پلیس دولتی دادند.

آنها که حد اکثر سلاح سبک در اختیار داشتند بعد از این شروع کردند به گرفتن بقیه استان ها. از مهر ماه تا الان هر دو هفته ای میانگین یک استان را آزاد کرده اند؛ استان هایی که تا آن موقع اغلب در اختیار وهابی ها و القاعده ای ها بوده است. پیشروی های عجیب و غریبی که نمیدانم چرا در رسانه های ما صحبتی از آن نمی شود.

پیروزی ژئواستراتژیک شیعیان یمن

کل یمن سه تا بندر استراتژیک دارد یکی "المکلا" که در شرق یمن واقع شده است، یکی "عدن" که در جنوبی ترین نقطه یمن است و دیگری هم "الحدیده" که در سمت غرب یمن قراردارد؛ این سه بندر را تصرف کرده اند. البته عدن هنوز کامل آزاد نشده چون دست جنبش جنوبی است که سوسیالیست چپ‌گرا هستند اما تقریبا" این سه بندر استرات‍ژیک یمن در اختیار انصارالله است. جالب این که تحلیلگران اروپایی معتقدند هر کسی کشور یمن را در اختیار داشته باشد کل دنیا را در اختیار دارد. کارشناسان مطرح‌شان می گویند: هرکس بتواند یمن را در اختیار داشته باشد، چون مرکز رفت و آمد کشتی های غول پیکر دنیاست اختیار کل انرژی دنیا را دردست خواهد داشت. کل انرژیی که به اروپا و آمریکا صادر می شود از یمن رد می شود و هر کس بتواند عدن و باب المندب و دریای سرخ را در اختیار بگیرد، در واقع گلوی کل دنیا را در مشت خود گرفته است و می تواند هر موقع خواست جلوی حرکت کشتی ها را بگیرد. دزدان دریایی که آنجا هستند که  درخبرها می شنوید که جلو آنها را گرفته ایم. اکنون به نوعی، اختیار باب المندب به دست انقلابیون افتاده است. سوختی که مالزی تولید می کند، نفت و گازی که قطر تولید می کند، انرژیی که از تنگه مالاگا و تنگه هرمز و غیره به سمت غرب ترانزین می‌شود همه مجبورند از باب المندب به سمت اروپا و آمریکا بروند و لذا باب‌المندب گلوگاه غرب است که اکنون در دست انقلابیون یمن است.

یمن در آخرالزمان

در روایات ما اشاره شده که یکی از علائم حتمی ظهور امام زمان(عج)، قیام یمانی است؛ پنج نشانه قید شده که در اکثر روایات "قیام یمانی" یکی از این پنج نشانه است. البته ما قیام سید خراسانی هم داریم که حتی آن هم به اندازه قیام یمانی موثق نیست. این قیام یمانی که قرار است از سرزمین یمن آغاز شود و طبق روایات، رهبر بزرگوار آن، وزیر اعظم امام زمان(عج) خواهد شد خیلی نقش برجسته ای در دوران قبل از ظهور دارد. انقلابی است که قرار است از یمن  اوج بگیرد و سپاهیانش علیه سفیانی وارد عمل شوند لذا شیعیان یمنی در آخرالزمان، جایگاه خیلی عجیبی دارند. پرچمش سید یمانی هم پرچم حق معرفی شده است. امام صادق (ع) فرموده اند : "الیمانی یتولی علیا" یعنی یمانی ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) را قبول دارد که راز این نوع بیان، بماند برای بعد؛ و یا در روایتی دیگر، به عنوان "أهدی الرایات" یعنی هدایت یافته ترین پرچم در دوران آخرالزمان معرفی شده است. پرچم یمانی که قیام خواهد کرد از همه پرچم های دیگر که بلند می شود، حتی پرچمی که از ایران بلند می شود هدایت شده تر است. روی یاری رهبر شیعیان یمن در قبل از ظهور، در روایات معصومین(ع) خیلی تأکید شده است و حتی گفته اند شیعیانی که در نقاط مختلف دنیا زندگی می کنند خودشان را به ایشان برسانند ولی اگر نتوانستند، بروند سپاه خراسانی یا سپاه های دیگری که برای یاری حضرت قیام می کنند را یاری کنند به امید ظهور قریب الوقوع آفتاب عالم‌تاب خلقت، حضرت بقیه الله ان شاءالله.