دوشنبه 15 دي 1393 , 19:40
پیام تسلیت جبهه جانبازان به مناسبت شهادت جانباز کولیوند
فاش نیوز - درپی شهادت جانباز سرفراز حاج محمد حسن کولیوند از موسسین اولیه جبهه جانبازان انقلاب اسلامی ، ازسوی این تشکل فرهنگی اجتماعی پیام تسلیتی صادر شد.
در پیام جبهه جانبازان انقلاب اسلامی آمده است : جانباز شهید محمد حسن کولیوند مظهر درخشنده مجاهدت مخلصانه و خستگی ناپذیر در راه جلب رضایت الهی ، اسوه اعلای صبر و استقامت در برابر مصایب و ناملایمات ، نمونه درس آموز ایمان و ایستادگی بر سر اصول و ارزش های اسلام ناب محمدی و مصداق اتم پای بندی برآیین ولایت وپیروی محض از ولی امر زمان بود که تا لحظه آخر عمر بر مشی مخلصانه خود در ترویج راه ورسم کور ناشدنی جهاد وجانفشانی در راه خدا و تبعیت متعبدانه از ولایت مطلقه فقیه پای فشرد.
این پیام می افزاید : خاندان پر برکت کولیوند، همه حزب الهی و جوانانش دلیر و رزمنده بوده اند. دو جوان این خانواده (محمد باقر و محمد صفا)به شهادت رسیده بودند و "محمدحسن" رشیدترین این خانواده بود که افزون بر درک مصیبت جانسوز دو برادر وهمرزم شهیدش، قریب به 30 سال رنج جانبازی از نوع سخت ترین وطاقت فرساترین آسیب ها (قطع نخاعی ازگردن)را با شکیبایی مثال زدنی تحمل کرد.
.jpg)
جبهه جانبازان انفلاب اسلامی با اشاره به سابقه جهاد در دوران دفاع مقدس و استقامت در دوران جانبازی در زندگی جانباز شهید کولیوند آورده است:
کولیوند رزمی کار بود و قدی بلند، بدنی ورزیده و دل شیری داشت آن چنان که وقتی در عملیات عاشورایی کربلای 5 فرماندهی یک گروهان از گردان ویژه حضرت علی اکبر (ع) به او واگذارشد،قد و قامت بلند و رشیدش از دور در میان گروهانش قابل رویت بود و چون پرچم برافراشته ای دلگرم کننده و نوید بخش.
او و گروهان خط شکنش تا ظهر آن روز عاشورایی جنگیدند و حوالی ظهر بود که صفیر گلوله ای به گوش رسید و نخل قامتش در میان معرکه چون کوهی بر زمین افتاد. افتاد ولی داغ از پای اوفتادن را بر دل سیاه دشمنان گذاشت.با این که به سختی از ناحیه نخاع گردن مجروح شده بود و دشوارترین وضعیت ها را در میان دیگر مجروحان داشت به طوری که حتی به دشواری می توانست حرف بزند ولی اسطوره وار به زندگی پر رمز و راز خویش ادامه داد.
"محمدحسن" حتی بر روی صندلی چرخدار هم حرکت را معنایی دیگر گونه بخشید و روح بزرگش تن تنومندش را راسخ تر از گذشته به حرکت وا می داشت. در پیام جبهه جانبازان انقلاب اسلامی با تاکید بر مرجعیت اجتماعی جانباز شهید محمد حسن کولیوندآمده است: کولیوند نقش محوری خود را در تحرک بخشی و پویایی جامعه، شهر، محله و خانواد اش به خوبی ایفا کرد و تا لحظه آخر بر عهد و پیمانی که با امام و شهیدان، خصوصا ً برادران شهیدش، برای ادامه راهشان بسته بود، محکم و استوار ایستاد و حتی به رغم ناتوانی جسمی در آخرین ماه های عمر ، باهمکاری جمعی از جانبازان فعال ودغدغه دار آرمانهای انقلاب ،به تاسیس جبهه فرهنگی و اجتماعی جانبازان انفلاب اسلامی با هدف عمق بخشیدن به فعالیت های انقلابی در متن جامعه ، همت گماشت واز همین رو جبهه جانبازان را می توان در زمره آخرین برکات وجودی واز جمله باقیات الصالحات جانباز شهید کولیوند به حساب آورد .
جبهه جانبازان انقلاب اسلامی در پایان این پیام ،لبیک کولیوندبه فراخوان «ارجعی» از باغ بهشت وپوشیدن خلعت فاخر شهادت را به عموم امت اسلامی
خصوصا" همرزمان وی ، ایثارگران و جانبازان ، و خاندان شهید پرور کولیوند بالاخص همسر وفرزند آن جانباز شهید و نیز برادر ارجمندش جانباز گرانقدر محمد جواد کولیوند نماینده محترم مردم کرج در مجلس شورای اسلامی تبریک و تسلیت گفته است.
عزیزم با تمام وجود عروج ملکوتی جانباز حاج حسن آقا را به تو و فرزندان رشیدت تسلیت می گویم اما غم مخور که بی شک فرزند تو به آرزوی دیرینه خود و میراث خانوادگی اش رسیده . او اینک به همراه برادرانش بر سر خوان مولایش حسین ع جلوس نموده است..روحش شاد و هر چه خاک اوست بر عمرسایر آقازاده هایت افزوده گردد ..آمین یا رب العالمین
ما نیز به دلجویی تو محتاجیم که مدتی ست هر روز داغداریم در سوگ عزیزی . و چه بگویم از جمال و کمال پرستوهای مهاجرمان !
بیر بیر باغ گول ایدی
بیری شیرین دیل ایدی
هر بیری اؤز یئرینده
بیر عؤمرون حاصیلی یدی
زبان من از توصیف شهدایمان قاصرست . اما فرزند جانباز عارف مسلک ما دکتر ساقی به نیکی .. شان برادران شهید خود را ستوده است و من هر چه می گویم از دل اوست :
هر بیری گوله بنزر
گوله سونبوله بنزر
اونلاری گؤرن شاعر
ساری بولبوله بنزر
شوق و اشتیاق عزیزان ما در رسیدن به خدا قابل توصیف نیست . اینها همان کسانی هستند که دنیا و زندگی را شرمنده خود کرده بودند ..بگو از کی ؟؟؟
باهاردا گول بالالار
سئوگییه مبتلالار
دونیادا بوجور کی وار
ایستمیردی قالالار
آن قدر بگویم که آن فرزند رشیدمان بعد بازگشت از خانه خدا حتی چشم خود را دیگر به روی ما نگشود که نگشود... و من بگویم تو را از دلیلی که فقط یک واژه است ...عشق هاواسیندا !!!
با این حال اعتراف می کنم همه این داغ ها یک طرف و داغ فرزند تو حاج حسن آقا هم یک طرف !
این داغ در حد طاقت دل ما نیست . از آن جهت که ما دل خوش کرده بودیم به خبرروز جمعه که اینبار دعاهایمان به استجابت رسیده است !! و ما در عین ناباوری امروز صبح خواندیم .. مرغ روح حاج حسن آقاهم ملکوتی شد !!
و من بی قرارم که مبادا باز هم دست دارد در این جدایی زود هنگام خدمات درمانی ناکافی در حق جانباز شهید ؟؟؟
والا برای ما فاش نیوزیها تردیدی نیست کسانی که از سی سال پیش سرود ارجعی الی ربک را می شنوند روزی می رسد که دیگر التماس های ما بی اثر است و آنها بی قرار بر بال ملائک می نشینند تا نفس مطمئنه خود را هبه کنند به حضرت حق ..اما تو خود بگو در این جمع ما چه کنیم ؟؟؟ ما چه کنیم که جا ماندیم در شهر هجران ؟؟؟