شناسه خبر : 32797
چهارشنبه 20 اسفند 1393 , 13:12
اشتراک گذاری در :
عکس روز

چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید

توی مطب پزشک نشسته بودم ومنتظرنوبت برای مادرم...
خانم زیبایی کنارم بود به من گفت:"چه پولی درمیارن این دکترا،فکرکن روزی پنجاه نفر رو که ویزیت کنه میشه..."

مشغول محاسبه ی درآمد تقریبی پزشک بود که پیرمردی از روبرو گفت: "چرا به این فکر نمی کنین که امشب پنجاه نفر راحتتر می خوابن،پنجاه خانواده خیالشون آسوده تره..."

حالم بااین حرف پیرمرد جان گرفت،انگار یک دسته قوی سفید توی ذهنم به پرواز درآمدند.

پیرمرد همچنان حرف میزد
وعشق می پراکند "هراتومبیل گرون قیمتی که ازکنارتون رد شد نگید دزده،کلاهبرداره،الهی کوفتش بشه ازکجا آورده که ما نمیتونیم...
بگید الحمدلله که یک نفر از هموطنام ثروتمنده،فقیرنیست،سرچهارراه گدایی نمیکنه،نوش جونش"

حال خیلیها شاید عوض شدبااین حرف ونگاه قشنگ پیرمرد.

اینجا برای همه تعریف میکنم  که حال همه خوب شود ان شاءالله.

خدا نگاه زیبای ما را دوست دارد.
وحال خوب مارا...
                                   باورکنیم.

اینستاگرام
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi