به یاد یوسف هور

علی هاشمی یکی از فرزندان این سرزمین است که در دفاع از ارزش های ایمانی و انقلابی خویش لحظه ای درنگ نکرد. عرب زبان بود و از میان عشایر محرومی برخاسته بود که سال های سال طعم تلخ نداشتن را چشیده بود. علی در میان گرمای سوزان این خاک سرفراز به دنیا آمد ، خاکی که مردمانش سرشار از غنای معنوی و صاحب اصالتی عمیق و ریشه دارند .
 علی قد کشید و برای خودش مردی شد. امام (ره) که آمد ،او نیز مثل خیلی های دیگر، گمشده اش را پیدا کرد . نفس قدسی "روح الله" قلب او را هم برده بود. تا  آمد نفسی بکشد و در این فضا جان تازه ای بگیرد صدام ناجوانمردانه یورشی سخت را آغاز کرد و آرام و قرار را از مرز نشین ها ربود. 

علی تازه 18 سالش تمام شده بود. تیپ 37 نور و سپاه حمیدیه را راه انداخت و در مقابل دشمن تا به دندان مسلح خط دفاعی را تشکیل داد. سپاه سوسنگرد را احیاء کرد و به ساکنان منطقه جان تازه ای بخشید ، عشایر خوزستان هنوز که هنوز است نام او را که می شنوند در نهایت احترام تمام قد می ایستند. 

در روزهای سرد جنگ که شومی یأس بر جبهه ها سایه افکنده بود، فرماندهی قرارگاه نصرت که تنها قرار گاه اطلاعاتی جبهه های جنوب به حساب می آمد را به جوان پر کار و کم توقعی سپردند تا در سکوت نیزارهای هور در منطقه ای پیچیده و پر رمز و راز مجنون پی به اسراری نهان ببرد و برای یورش دوباره ی رزمندگان راهی بیابد. فرماندهی علی بر قرارگاه نصرت چنان هوشمندانه  و مدبرانه بود که ثمره ی آن خروج از بن بست جنگ و انجام دو عملیات بزرگ خیبر و بدر شد . 


بعد از عملیات خیبر، علی آرام و بی هیاهو مسئولیت حفظ جزایر را  که خون بهای شهدا به حساب می آمد بر عهده گرفت و صادقانه و متواضعانه آماده ی پذیرش ماموریت های تازه شد . در سال 1365 فرماندهی سپاه ششم امام جعفر صادق (ع) را بر عهده گرفت تا همچنان با هور رمز آلود در ارتباطی نا گسستنی باقی بماند . 


قلبش با جزیره گره خورده بود و از همین رو در تیرماه 1367 زمانی که عراقی ها با حملات سنگین خود آمده بودند تا جزیره ی مجنون را باز پس بگیرند تا آخرین دقایق سقوط قرارگاهی در جزیره ماند و حاضر نشد قدمی پا پس بکشد. آن روز او در غربت و تنهایی با نیروهای مخصوص رژیم بعث که به قرارگاه هلی برد کرده بودند جنگید اما جزیره از دست رفت و علی هاشمی هم رفت...



در آن زمان ، و تا 15 سال بعد از آن هیچ کس نفهمید که او غریبانه در سکوت نیزارهای جزیره، در 200 متری قرارگاهش آرام گرفته است. همه با این فکر که او در کنج زندان بعثی ها روزهای سختی را سپری می کند ، از بردن نام این سردار بزرگ در هر محفلی امتناع می کردند و چشم انتظار پی بردن به راز گمشده ی مجنون بودند...

اردیبهشت ماه 1389 بود که خبری پیچید در شهر: «بازگشت پرستوهای مهاجر و سردار دلاور هور شهید علی هاشمی» علی هاشمی بازگشته بود از مجنون بعد از 22 سال صبوری و سکوت در ایام فاطمیه ...
مراسم تشییع حاج علی هاشمی در اردیبهشت ماه 1389 در تهران و اهواز برگزار شد و پیکر مطهر او همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا در گلزار شهدای اهواز به خاک سپرده شد .