15 ارديبهشت 1403 / ۲۵ شوال ۱۴۴۵
شناسه خبر : 36727
شنبه 24 مرداد 1394 , 12:26
شنبه 24 مرداد 1394 , 12:26
پربیننده های امروز
مقاله و یادداشت
هرچه داریم از تو داریم ای....
جانباز ع. شاطریان
مراحل هشتگانه تبدیل شدن ایران به ابرقدرت
حجت الاسلام سید محمدحسین راجی
کابینه تناقضها و کلاهی که سرشان گذاشتند
سید محمدعماد اعرابی
ای نشسته صف اول
علیرضا ضابطی
امنیتِ خودبسنده و ماهواره ی همراه
سید مهدی حسینی
هنر رهبری شکستن قدرتهای بزرگ است
احمد رضا بهمنیار
به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
محمدحسین آزادی
مشکل دقیقا خود رئیسی است!
عبدالرحیم انصاری
انقلاب اسلامی طلیعهی انقلاب جهانی اسلام
آقای احمدرضا بهمنیار
هفتسر اژدها در کنار ماست
یوسف مجتهد
سردفتر یک شهر دور
جانباز اعصاب و روان
ادبیات ایثار و شهادت
گزارش و گفت و گو
6پرده با یک شهید مستند ساز
فاش نیوز-حسن شمشادی خبرنگار واحد اعزامی خبر در سوریه عموما اخبار و اطلاعیه های شهدای مدافع حرم را در صفحه ی اینستاگرامش منتشر می کند .
این بار این خبرنگار در صفحه ی اینستاگرامش در شش پرده به شهید هادی باغبانی پرداخته است.
این بار این خبرنگار در صفحه ی اینستاگرامش در شش پرده به شهید هادی باغبانی پرداخته است.
. شهید باغبانی از مستندسازانی بود که با آغاز حملات تکفیری ها در سوریه به همراه گروه مستند ساز برای تصویر برداری از وقایع و جنایات تکفیری ها و سلفی ها وارد سوریه شد که در 28 مرداد 92 در درگیری های مناطق حاشیه ای دمشق توسط تروریست های تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید.
شهید باغبانی، در سال 1388 ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر به نام رضوانه است که در هنگام شهادت پدر تنها 3 سال داشت.
شهید باغبانی، در سال 1388 ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر به نام رضوانه است که در هنگام شهادت پدر تنها 3 سال داشت.
پرده اول
دوستی می گفت : هادی را در پرواز تهران _دمشق، دیدم ، بعد از اشنایی از باز بودن در شهادت گفته بود و به حلب رفته بود و ...
پرده دوم
روزی که هادی در نزدیکی مرغداری به کمین تروریستها افتاد و شهید شد و دوربین و بخشی از تصاویر مستندش به دست اونهاافتاد، روزی تلخ بود، خیلی تلخ ..
پرده سوم
چند وقت بعد به حلب رفتم و منطقه جنوب این شهر را می گشتم و تصویربرداری می کردم . بوی هادی می امد و اقا اسماعیل حیدری ...
پرده چهارم
چند ماه پیش که سری به منزل اقا هادی زدم و جویای احوال خانواده محترمشون شدم، دایی رضوانه کوچولو، یادگار هادی، می گفت که رضوانه میگه بابام هر شب میاد پیشم، اینم می گفت که روزهای اول شهادت باباش، خیلی ساکت و تو دار بود و گاهی می رفت توی حموم و تشت اب رو پُر می کرد و با اب حرف می زد .
پرده پنجم
یه دختر کوچولویی ام وقتی بهونه بابا گرفت، سر بریدش رو گذاشتن توی طبق و تحویلش دادن ...
پرده ششم
پرده ششم
دو سال گذشت و حالا مراسم یادبود هادیه ، هر کی میتونه اطلاع رسانی یا شرکت کنه، یا علی .
مراسم : تهران
یکشنبه ٢٥ مرداد، شهرک حکیمیه، خ سازمان اب، کوچه شهید هادی باغبانی، مسجد امام رضا، بعد از نماز مغرب و عشاء،
مراسم : بابلسر
پنج شنبه ٢٩ مرداد، سالن همایش متل بانک ملی، بعد از نماز مغرب و عشاء
.
کد خبرنگار: 18
نظری بگذارید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
زنگ خاطره
معرفی کتاب