شناسه خبر : 37693
یکشنبه 29 شهريور 1394 , 15:00
اشتراک گذاری در :
عکس روز

سی و سه ساله سوار گاری میشم!

چند روز دیگر به هفتهٔ دفاع مقدس مانده است. گزارشگران رسانهٔ ملی برای خالی نبودن عریضه دوربین های شان را بر می دارند و به آسایشگاه های جانبازان می روند.

جانباز رمضانعلی کاووسی-  بزرگداشت هفتهٔ دفاع مقدس در هفتهٔ اول مهر هر سال یادآور ایثار و فداکاریِ بزرگ مردانی است که در سی و چند سال پیش خالصانه از همه چیز خود گذشتند و برای بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از جان مایه گذاشتند. بزرگ مردانی که هرچند از لحاظ سن و جُثه کوچک بودند؛ اما دل هایی بزرگ و دریایی داشتند. جوان های کم سن و سال در آن روزهای پر از خاطره، کاری کردند کارستان. در آن زمان ایثار، شجاعت و فداکاری این فرزندان پاک ایران زمین دنیا را به تعجب واداشت. کار به جایی رسید که حتی دشمنان هم دست به دندان ماندند و مردانگی شان را ستودند.

  برای جوانان امروزی می گویم، در آن روزهای پر از خاطره پدران و اسلاف شما درس و بحث و کتاب و دفتر و دانشگاه را کنار گذاشتند و بدون اینکه فکر کنند چه آینده ای در انتظارشان است به جبهه رفتند. فکر نکنید در آن زمان پدر و مادرها از سر جان بچه هایشان سیر بودند و آنها را عمداً به استقبال توپ و تانک می فرستادند. این یک اصل کلی است که هیچ پدر و مادری در دنیا آرزوی مرگ فرزندش را ندارد. آن زمان هم رزمنده ها با زحمت زیاد والدین شان را راضی می کردند تا اجازه دهند به جبهه بروند. اکثر پدر و مادرها با اشک چشم فرزندان شان را موقع رفتن به جبهه بدرقه می کردند. دفاع مقدس ما یک استثناء بود که والدین فرزندان شان را به سفری می فرستادند که امکان برگشتن از آن سفر کم بود. آن زمان وحدت بود و یکدلی و جنگ ما با دشمن یک جنگ ایدئولوژیک بود. رزمندگان ما قبل از اینکه برای خاک بجنگند برای دفاع از ایدئولوژی می جنگیدند. همه تلاش می کردند هرچه زودتر صدام و بعثی ها را از خاک کشورمان بیرون کنند. به نوعی دین ما هدف دشمنان قرار گرفته بود.
جوانان آن زمان شهادت را "شیرین تر از عسل" می دانستند. برای آنها واژهٔ مرگ مفهومی نداشت. بیشترشان در آن سنگرهای خاکی حسابی دامن خدا را می چسبیدند و برای یافتن گنج شهادت به حضرت دوست التماس می کردند. آنها در خط مقدم و در شب عملیات خود را در چند قدمی بهشت می دیدند. بر این باورم سجده های طولانی بچه ها در سنگرهای تاریکی که فقط چند متر با دشمن فاصله داشت، ملائکهٔ خدا را هم به تعجب واداشته بود. آن ها در شب های عملیات آبروی یک ملت را بر دوش می کشیدند و گاهی تا 48 ساعت خواب را بر چشمانشان حرام می کردند.

 این مقدمهٔ نسبتاً طولانی را گفتم که ببینیم وظیفهٔ مردم و مسئولین ما در زمان کنونی نسبت به قهرمانان، بازماندگان و به عبارتی کهنه سربازان جنگ چیست. اگر خودم جانباز نبودم راحت تر می توانستم حق مطلب را ادا کنم؛اما چه کنم که بعضی وقتها دل آدم به درد می آید. البته من به عنوان یک جانباز خودم را طلب کار مردم نمی بینم؛ اما کم توجهی به قشر ایثارگر در جامعه را متوجه مسئولین و مخصوصاً آنهایی که مدعی کار فرهنگی هستند، می دانم.
 
 چند روز دیگر به هفتهٔ دفاع مقدس مانده است. خوب دقت کنید، گزارشگران رسانهٔ ملی برای خالی نبودن عریضه دوربین های شان را بر می دارند و به آسایشگاه های جانبازان می روند. درست است که یکی از مظلوم ترین اقشار جامعه همین جانبازانی هستند که در آسایشگاهها اسیر تخت و ویلچرند؛ اما چرا گزارشگران محترم همیشه راحت ترین راه را برای تهیهٔ گزارش انتخاب می کنند؟ مسئولین صدا و سیما پاسخ دهند در هر ماه چند جانباز موفق را که به مدارج عالی رسیده و در حال ارائهٔ خدمت به جامعه اند به معرفی می کنند؟ در طول یک سال چقدر؟

  واقعاً مسئولین فرهنگی ما بعد از بیست و چند سالی که از پایان جنگ می گذرد تا چه اندازه توانسته اند در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه و تأثیرگذاری آن در نسل نو همت و تلاش کنند و این فرهنگ ناب را گسترش دهند؟ اصلاً آیا همت و تلاشی وجود دارد؟ در سال های اخیر چند فیلم تأثیر گذار در مورد دفاع مقدس ساخته شده است؟ آیا کتاب های دفاع مقدس در بطن خانه ها، دبیرستان ها و دانشگاه های ما جایگاهی پیدا کرده است؟ چند درصد از هدایایی که مسئولین برای تشویق کارکنانشان می خرند، کتاب های دفاع مقدس است؟ مردم ما و مخصوصاً نسل جوان و نوجوان ما چگونه باید با فرهنگ ایثار و جانبازی آشنا شوند؟

  همین دو سه روز پیش با موتور سه چرخم برای خرید میوه روبه روی یک میوه فروشی ایستادم. بعد از خرید، میوه فروش گفت: «چند ساله سوار این گاریچی میشی؟!»... خندیدم و با شوخ طبعی به او گفتم: «سی و سه سال پیش توی جنگ ترکش خوردم. از آن زمان تا حالا سوار این گاریچی میشم.» باور کنید به خاطر خودم ناراحت نشدم؛ اما غصه خوردم که چرا اینقدر شناخت مردم ما از یک جانباز کم است که ویلچر و موتور او را گاری چی می دانند! چرا مردم ما نباید حداقل اطلاعی از جانباز، ایثارگر و رزمنده داشته باشند.

 بیاییم در ایامی مثل هفتهٔ دفاع مقدس از شهدایی که جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و برای ماندگاری دین و مملکت از همه چیز خود گذشتند، بیشتر بیاندیشیم. بیاییم در این ایام به کسانی که سی سال است سلامتی شان را تقدیم کرده اند و روی تخت ها افتاده یا ویلچرنشین شده اند، بیاندیشیم. بیاییم به والدین شهدا بیندیشیم که به سن پیری رسیده اند و هر سال با سفر به دیار باقی برکت را هم با خودشان می برند. بیاییم...

اینستاگرام
از هفته دفاع مقدس ناراحتم .مسؤلین برای چاپلوسی و خودنمایی در خدمات رسانی به ایثارگران در گفتن دروغ از هم سبقت می گیرند.کاش جنگی اتفاق نمی افتاد . کاش پدران ما نمی رفتند و کاش بعد از سی سال ما هم چنان تحقیر نمی شدیم. کاش ........
سلام .. دقیقا عین من فکر می کنید ..
استفاده ابزاری از عظمت دفاع مقدس ...
حالا بعد بیشتر در این باره صحبت می کنیم ... هرچند دیگه ح فی نمونده ...
باسلام عزیزان جانبازوازاده ورزمنده وخانواده شهدامابایدخداراشکرکنیم که مارابه جرم شریک درجنگ محاکمه نمی کنندچندروزپیش دریک رسانه خواندم که چرامابایدمرگ برامریکاراکنارنگذاریم مگرکشورماکم اسیب ازحاکمان امریکاوانگلیس دیده است یابعضی هاکه درجنگ وانقلاب نبوده اندمارامقصرمی داننددیشب دربقالی مشغول خریدبودم یکی ازهمسایگان که من رامی شناسدبه محض اینکه صحبت ازهفته دفاع مقدس دربرنامه تلویزیون شروع شدطرف فوراگفت ای بابادوباره هفته جنگ وکشتارشروع شددیگه برنامه هاشدجنگ وجبهه واقعااگرکمی ماانصاف داشته باشیم این ارامش رامدیون خون شهداهستیم انهارفتندکه ماهاراحت باشیم سیمابایداززمان جنگ برای نسل هاالان بازگوکنداگربچه های دیروزنمی رفتندبه دفاع ازکشورالان ماهم مثل کشورهای همسایه بودیم اگردولت ومجلس ونظام هرواری برای خانواده شهدابکندبازهم کم هست من خودم وقتی فرزندم ده دقیقه دیرکندتمام روح وروانم بهم میریزدوبازمین وزمان درگیرمیشوم واقعاخانواده شهداخیلی صبوروباگذشت وایثارهستندعزیزترین عزیزانشان راجهت دفاع ازکشورواسلام ونظام بادست خودانهارافرستادنندپس جادارددراین ایام مخصوصاازاین خانواده هادیدارکنیم وباتشکرازانهاحداقل قدرشناس باشیم
سلام
عید قربان بر همگان مبارک
------------------------------------------------------
معبد تشنه خون است.
همیشه پرستش با خون،با قربانی،همراه بوده است.اسماعیل!این ذبیح مقدست!ابراهیم را ببین. فرزند دلبندش را در عشق قربانی می کند. کارد را بر حلقوم پاره جگرش می نهد. فرزندی را که به عمری،با رنج ها و امید ها پرورده است،به دست خود زبح می کند!
عشق همواره تشنه «اخلاص» است.نیمه روشنفکران بی درد و دل،خرده می گیرند که قربانی چرا؟ معبد به قربانی چه نیازی دارد؟خدا چرا خون را دوست بدارد؟
شگفتا!شگفتا!چرا نمی فهمند؟این او نیست که خون می طلبد،قربانی می خواهد؛این عاشق است که به آن سخت نیازمند است. می خواهد به او،نه،به خودش،به دلش،ایمان اش،نشان دهد که::
«من اسماعیل ام را نیز قربانی تو می کنم»!نشان دهد که من در دوست داشتن،در ایمان،مطلق ام!«مطلق»!
آن چه را در همه آفرینش نیست،آنچه را طبیعت از داشتن اش محروم است، از ساختن اش عاجز است،من دارم؛من می آفرینم.
ای عشق!من تشنه ی«این هواهای عفن،و این آب های ناگوار» نیستم.ای ایمان!من ایمان ام را ،به زندگی کردن نیز نخواهم آلود. اخلاص! . اخلاص!
یعنی فقط تو!یکتایی!یک تویی!
چگونه این را نشان دهد؟باید نشان دهد. نه به او،که «او» می داند.نه به خود،که خود می یابد.نه،اصلا به چنین تجلی یی،به چنین نمایشی،محتاج است،سخت!چه رنج لذت بخشی است! چه مستی یی دارد ایثار!هرچه دردناک تر،شیرین تر!
آری قربانی!عشق تشنه می شود،خون بایدش داد؛سرد می شود،آتش اش باید زد،گرسنه می شود،قربانی بایدش کرد. عشق با قربانی،باخون،نیرو می گیرد،زلال می شود،رشد می کند، پاک و بی لک می شود....
و اکنون عید قربان است!...
« دکتر علی شریعتی »
سلام خدمت فرزند شهید والامقام و دوست خوبم ع. ق .در این مملکت هر کس زود دست و پا کرد برنده شد .برای نفر آخری پشیزی قائل نیستند .به کسی آنقدر میدهند که نمی دانند چطوری خرج کنند .به کسب مثل این فرزند شهید و دیگر عزیزان باید ناله کنتد که در این صورت گوش شنوای نیست بعضی قوانین را مجلسی ها طوری نوشتند که فقط خودشان بهره مند
باشند ما جانبازان زیر 25 درصد به اندازه فرزندان یه عده ای هم نیستیم درد زیاد است .در کشور کسی جنگ را ندیده به رزمنده ای که سال ها در تمام خطوط مرزی و در خط مقدم بوده سلامتی شان به خطر افتاده را ترجیح دادند کشور ما دومی باشد یا راهیان را که سالانه 500 میلیارد تومان هزینه می کنند اما کسی که متولی جنگ بوده را کنار زدند و راوی انتخاب نمودند چه کسی بهتر از رزمنده می تواند می تواند راوی باشد بسیاری از رزمندگان و جانباز نیازمند هستند که اگر مشغول بکار شوند از مشگلات روحی و رونی شان کاسته خواهد شد .اکثر ایثارگران فرزندان بزرگ و تحصیل کرده بیکار دارند.و عضو ویژه بسیج هم هستند چرا از این سرمایه ای به جبهه جنگ تعلق خاطر دارند لذا از سردار فضلی خواهش میکنم در این تجدیدنظر کنند.همه سازمان برای جایگزین از فرزندان کارمند استفاده میکنند حال ببینید چقدر از کسانی که راوی هستن از خانواده ایثارگران هستند فاش عزیز سپاسگزارم
با سلام خدمت دوستان
صبر به گفتار جاهلانه و مدارای با مردم از صفات مومنین است ،
عمل برای خدا پشیمانی ندارد جه همه هورا بکشند و چه هو ،

البته به اصلاح امور و فرهنگ جامعه و مخصوصا مسئولین هم بسیار معتقدم .
نظری بگذارید
نام خود را وارد نمایید
متن نظر را وارد نمایید
مقدار صحیح است
مقدار صحیح وارد کنید
بدون ویرایش از شما
آخرین اخبار
تبلیغ کانال فاش در ایتابنر بیمه دیفتح‌الفتوحصندوق همیاریخبرنگار افتخاری فاش نیوز شویدمشاوره و مشاوره تغذیه ویژه ایثارگرانسایت جمعیت جانبازان انقلاب اسلامیانتشارات حدیث قلماساسنامه انجمن جانبازان نخاعیlogo-samandehi