سه شنبه 19 آبان 1394 , 15:57
رهبر انقلاب درباره سرهنگی چه گفتند؟
حضرت آیتالله العظمی خامنهای درباره مرتضی سرهنگی میگویند: درود بر سرهنگیها و بهبودیها! اعتقاد من این است. چرا من چنین چیزی را بنویسم؟ چه علتی دارد؟ مگر من با آقای سرهنگی و بهبودی خویشاوندی نزدیکی دارم؟ مگر باهم رفاقت قدیمی داریم؟
امروز پنجاهمین عصرانه ادبی خبرگزاری فارساختصاص به تجلیل از مرتضی سرهنگی دارد که در سالهای پس از جنگ همت و توان خود را برای انتشار خاطرات و ناگفتههای جنگ گذاشته است.
رهبر انقلاب نیز در سه مورد کهبه صورت علنی منتشر شده است به شدت از مرتضی سرهنگی تمجید کردهاند و حتی گفتهاند که اگر شاعر بودم در مدح سرهنگی قصیده می سرودم و یا در جایی دیگر بر او درود میفرستند.
در ذیل گزیدهای سخنان رهبر انقلاب درباره مرتضی سرهنگی را میخوانیم:
در مدح آقای سرهنگی
اگر بنده شاعر بودم، یقیناً در مدح شماها، در مدح آقای سرهنگی، در مدح آقای بهبودی، در مدح آقای قدمی، در مدح همین خاطرهسازان و خاطرهانگیزان قصیده میساختم؛ حقیقتاً جا دارد؛ چون کارِ بسیار بزرگ و بااهمیتی است..... اخیراً از آقای بهبودی و آقای سرهنگی مصاحبهیی میخواندم، که واقعاً هم همینطور است. این آقایان معتقدند که قضایای دورهی دفاع مقدس را بایستی مستند کرد، تبیین کرد، مستدل کرد تا براساس اینها آثار هنری بهوجود بیاید، که کاملاً درست است. اعتقاد من این است که ما هرچه برای دورهی دفاع مقدس سرمایهگذاری و کار کنیم، زیاد نیست؛ چون ظرفیت هنری و ادبی کشور برای تبیین این دوره، خیلی گسترده، وسیع و عمیق است و از این ظرفیت تاکنون استفادهی خوب و درخوری نشده. البته کتابهای خوبی نوشته شده، لیکن این رشته باید استمرار پیدا کند.
بیانات در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطرهگویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت 31/06/1384
تقریظی بر کتاب «پا به پای باران»
این دو نوشته، گویا، پرسوز، دردمندانه و هنرمندانه است. دست این عزیزان درد نکند که درد دل غریبانهی یک شهر، بلکه یک ملت را چنین پرمهر و دلسوز، روایت می کنند - تاریخ ما بعدها نه فقط خرمشهر و جوانها و پدر و مادرهای مقاوم آن را، که این دلها و وجدانهای بیدار و حقجو و حقگو را نیز، ستایش خواهد کرد که نگذاشتند قصهی جهادی به آن عظمت در لا بلای یاوه گوئیها و هرزه درائیهای زمانه گم شود. درود بر بهبودی ها و سرهنگیها ..
سوم رمضان 1412 18 اسفند 70
درود بر سرهنگیها و بهبودیها!
همین آقای سرهنگی و آقای بهبودی کتابی [پا به پای باران] نوشتهاند که من دو سه خطی پشت جلد آن نوشتهام -من معمولا بر هر کتابی تقریظی مینویسم - اینها از روی احساس من است یعنی آن وقتی که اینها را نوشتم با احساس صادقی نوشتم. پایین صفحه نوشتم: درود بر سرهنگیها و بهبودیها! اعتقاد من این است. چرا من چنین چیزی را بنویسم؟ این چه علتی دارم؟ مگر من با آقای سرهنگی و بهبودی خویشاوندی نزدیکی دارم؟ مگر با هم رفاقت قدیمی داریم؟ نه من فقط دو سه مرتبه آقایان را دیدهام. این کتاب، کتاب خوبی است. نوشته موثر و کار بسیار مفیدی است.
بیانات در دیدار با اعضای مجمع نویسندگان مسلمان 1371.06.14
تمام خوبیها و نیکیهای موجود در ایثار ، متجلی و مختفی گردیده که این یگانه گوهر آفرینش شامل کلیه موجودات در جهان هستی متبادل و در گردش است ، اما در جهان آخرت که منظور نهایی بوده آن یگانه گوهر آفرینش در جهان هستی با نهایت کمال مقدر شهادت نامیده شد.
اجتهاد به تنهایی رکن اصلی حکومت الله تعالی و جامعه با دو ستون محکم و دو چراغ روشن پیچیده در بطون اسرار و رموز فرهنگ ایثار و شهادت ضامن حفظ سایر ارکان و قوای سه گانه اعتباری حکومت محسوب اما اینان هر یک به تنهایی قادر به ایفای مقدرات منظومه ولایت نیستند مگر با اتحاد و اطاعت از حجت باشد.
مقدرات حق تعالی پس از روضه غمبار رحلت ختم نبوت و رسل (ص) در تقدیر اسد الله غالب مولا امیر المومنین حضرت امام علی ابن ابیطالب (ع) و در فراق ام الحسنین (س) حدود 25 سال شکیبایی و بردباری را با گوهر ایثار و شهادت موروث شیعیانش کرد. در حقانیت و قرب ایشان به نبی اکرم (ص) فرمود اصحاب و یاران پیامبر آکرم (ص) که حافظان اسرار او میباشند میدانند که با جان خود پیامبر اکرم (ص) را یاری نمودم در جاهاییکه شجاعان قدمهاشان لرزید و فرار کردند آن دلیری و مردانگی را خدا عطا فرمود و رسول خدا (ص) در حالیکه سرش بر روی سینه ام بود قبض روح گردید و جان او در کفم روان شد آن را بر چهره کشیدم متصدی غسل پیامبر (ص) بودم و فرشتگان مرا یاری میکردند گویا در و دیوار خانه فریاد میزد گروهی از فرشتگان فرود می آمدند و گروهی دیگر به آسمان پرواز میکردند و گوشم از صدای آهسته آنان که بر حضرت نماز خواندند پر بود تا آنگاه که او را در حجره اش دفن کردیم چه کسی با آن حضرت در زندگی و لحظات مرگ سزاوار تر از من بود. هدف زدودن باطل و احیای حق و برقراری عدالت و انصاف برای تمام موجودات هستی است. هرگز پیروزی حق بر باطل نمی تواند بوسیله بدی کسب گردد هرچند بدی همیشه شکست خورده است. زبده و چکیده زعامت فقط بردباری و عدالت با حجت است.